کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۵۹۴۸۹
تاریخ خبر:

امیدتان به چت‌ جی‌پی‌تی نباشد!

امیدتان به چت‌ جی‌پی‌تی نباشد!

هفت دلیل برای اینکه هنوز هم باید فرزند خود را در کلاس تابستانی زبان ثبت نام کنید

هفت صبح| فصل امتحانات مدارس شروع شده و یقینا دغدغه برخی از پدر و مادرها الان این است که پس از این دوران و در تعطیلات سه ماهه تابستان، فرزند خود را در کلاس‌های تابستانی ثبت نام کنند. گزینه اول بسیاری هم «زبان» است و مخصوصا «زبان انگلیسی». ولی آیا با تحولات جدید فناوری به خصوص هوش مصنوعی، اصلا دیگر نیازی به یادگیری یک زبان جدید هست؟

 

 

از کانون زبان تا گوگل ترنسلیت؛ راهی که آمدیم

 

تا ابتدای دهه هشتاد، برای یادگیری زبان انگلیسی باید به کلاس‌های موسساتی می‌رفتید که این طرف و آن طرف شهر برقرار بود. معروف‌ترینش، «کانون زبان ایران»، موسسه‌ای بود زیر نظر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان. موسسات دیگری هم بودند. «شکوه» و «سفیر» دو موسسه معروف ایرانی بودند و نام‌های زیادی هم مثل «ایران و اروپا»، «ایران و استرالیا» و «ایران و کانادا» مدعی بودند متدشان آن ور آبی است. با این حال همه آدم‌ها نه حوصله این همه وقت گذاشتن را داشتند و نه فرصتش را و نه پولش را.

 

سال ۱۳۷۶ بود که یک آدم باهوش به نام «حسن اشرف الکتابی» فهمید که برخی از مردم نمی‌خواهند زبان یاد بگیرند بلکه می‌خواهند کارشان راه بیفتد و برای همین کتاب مشهور «انگلیسی در سفر» را منتشر کرد. کتاب تاکنون بیش از ۱۲۰ بار چاپ شده است.

 

چند سال بعد اما کامپیوتر آمد و مهندس «مرتضی نصرت» که در دانشگاه آمریکایی بیروت درس خوانده بود، مدعی اختراع متدی شد که ظرف سه ماه به شما انگلیسی را یاد می‌داد. در آن روزها هر جای خیابان انقلاب که رد می‌شدید بلندگوی کوچکی بود و نشان می‌داد کامپیوتر با استفاده از سی‌دی نصرت چگونه تلفظ کلمات را می‌گوید و شما را از مراجعه به دیکشنری و دانستن فونتیک‌های آوایی بی‌نیاز می‌کند. 

 

کل این بازی را گوگل ترنسلیت به هم ریخت. یک سرویس جدید از غولی به نام گوگل که در حوالی سال ۱۳۸۷ منتشر شد و می‌‌توانست متن‌ها را برایتان ترجمه کند. البته در اوایل کار به صورت دست و پاشکسته و تحت‌اللفظی. با این حال کم کم خیال‌ها داشت از دو مهارت مهم زبانی یعنی خواندن (Reading) و نوشتن (Writing) دست کم برای مردم عادی راحت می‌شد اما بقیه مهارت‌ها چه؟ گوش دادن (Listening) و مهم‌تر از همه حرف زدن (Speaking).

 

پنج فناوری جدید زبانی

 

این روزها برای همه این دغدغه‌ها فکری شده است:

 

۱. اولا هوش مصنوعی و توسعه مدل‌های زبانی گوگل ترنسلیت باعث شده بسیاری از ترجمه‌های آن معنای کلی ماجرا را به ما برساند و ضمنا سرویس‌های دیگری نیز وارد کار ترجمه شدند و کمبودهای احتمالی گوگل ترنسلیت را پر کردند. مثلا همین چت جی‌پی‌تی خودمان. از سوی دیگر حالا دیگر گوگل ترنسلیت نه تنها می‌تواند متن را بلکه عکس‌هایی که از در و دیوار و مثلا یک اعلامیه روی دیوار می‌گیرید را ترجمه کند.

 

 

۲- ضمنا تعداد زیادی سایت مثل Grammrly در بازار هستند که می‌توانند هر چه نوشتید را از نظر گرامری بررسی کنند و حتی اگر هزینه اشتراک آن را بدهید می‌توانند برای جملات شما، پیشنهادهای جایگزین بدهند. آن هم بسته به نوع نامه‌ای که می‌خواهید بنویسید: مثلا رسمی یا عاشقانه.

  

۳-از سوی دیگر هدفون‌هایی مثلا از سوی شرکتی به نام iyo در حال عرضه به بازار است که می‌تواند در لحظه حرف‌های یک فرد را برای شما ترجمه کند و چت جی پی تی جدید هم که می‌تواند در حال حاضر صحبت‌های شما را به انگلیسی و هفت زبان دیگر ترجمه کند. (مثلا از انگلیسی به اسپانیایی و بالعکس).

 

۴-گوشی‌های تلفن همراه نیز از این پیشرفت دور نماندند و Samsung S24 قابلیتی دارد که می‌تواند یک تماس تلفنی را به صورت زنده برای شما ترجمه کند.

 

۵- و در نهایت در یوتیوب به عنوان منبع اغلب ویدئوهای جالب و جذاب، ابزارهایی آمده که مثلا شما به عنوان یک افزونه روی گوگل کروم خود نصب می‌کنید و بلافاصله (با اتصال به یک ابزار ترجمه مثل گوگل ترنسلیت) زیرنویس را برای شما ترجمه می‌کند.

  

هفت دلیل برای خواندن زبان در عصر هوش مصنوعی

 

با این حساب چرا دیگر باید زبان بخوانیم؟ متخصصان زبانی چند دلیل را برای این موضوع ذکر می‌کنند که به نظر منطقی می‌آید. ما این توصیه‌ها را عمدتا از مطالب دو متخصص زبانی برداشتیم. یکی نوشته استفان سوینهازی در سایت کور لنگویج و دیگری ماتیسا بارا. استفان یک موسسه برای زبان‌های تجاری دارد و خود به دو زبان انگلیسی و آلمانی مسلط است و به سه زبان ژاپنی، اسپانیایی و فرانسوی نیز آشنایی دارد و ماتیسا ۶ زبان بلد است. دلایل آن‌ها را بخوانید:

 

نخست اینکه شما با هوش مصنوعی ممکن است بتوانید حرف‌های خود را به یک فرد بفهمانید ولی نمی‌توانید با او ارتباط بگیرید. ارتباط گرفتن چیزی به جز ترجمه کردن کلمات است. حرف زدن مثل یک ارتباط پینگ پنگی می‌ماند و بسیاری از اوقات خیلی سریع باید رد و بدل شود ولی استفاده از ابزارهای فعلی خیلی کند و خسته کننده است. از سوی دیگر این ابزارها لحن گوینده را از شما می‌گیرد و شما در واقع با کامپیوتر ارتباط می‌گیرید.

 

دوم اینکه هوش مصنوعی می‌تواند کلمات را ترجمه کند ولی دست کم فعلا در بیان‌های پنهان و استعاری ناتوان است. مثلا در ژاپن و در مکالمات تجاری مرسوم این است که شرکای تجاری به شما «نه» نگویند ولی اگر در مذاکره با یک شرکت ژاپنی شنیدید که «ممکن است که این کار خیلی دشوار باشد» باید بدانید که معنای این کلمه نه است. از سوی دیگر ژاپنی‌ها هم مثل ما در میان مکالمه یک فرد دیگر برای اینکه او را مطمئن کنند که به او گوش می‌دهند «بله» می‌گویند در صورتی که این کلمه به معنای موافقت با پیشنهاد شما نیست. این موضوعات را شما باید از طریق یادگیری یک زبان و فرهنگ دیگر و حتی علائم غیرکلامی مثل زبان بدن، حالات چهره، لحن فرد و حتی زمینه گفت‌وگو درک کنید و هوش مصنوعی دست کم فعلا در این زمینه قوی نیست.

 

سوم اینکه در بسیاری از کشورها مردم روی زبان و فرهنگ خود حساس هستند و دوست دارند شما به این زبان و فرهنگ احترام بگذارید و با آن‌ها ارتباط برقرار کنید. مثلا در آلمان همین حالا بسیاری از افرادی که ممکن است انگلیسی هم بلدند وقتی ببینند شما به آلمانی با آن‌ها صحبت می‌کنید خوشروتر و کمک‌کننده‌تر خواهند بود. هوش مصنوعی این احترام را برای شما به همراه نخواهد آورد.

 

چهارم اینکه دست کم فعلا هیچ دانشگاه و هیچ شرکت بزرگی نیست که درخواست تحصیل یا کار شما را صرفا با توجه به اینکه شما بلدید از هوش مصنوعی استفاده کنید و حرف‌های اساتید یا کارمندان و مدیران را در لحظه ترجمه کنید، بپذیرد. تحصیل و کار هنوز هم به یادگیری زبان نیاز دارد. از سوی دیگر در یک ارتباط عاطفی مثلا برای ازدواج هم چنین ابزاری کارآمد نیست چون ابدا نمی‌تواند احساسات دو طرف را به یکدیگر منتقل کند.

 

پنجم اینکه استفاده از ابزار هوش مصنوعی چیزی را به شما یاد نمی‌دهد. در واقع شما از نظر ذهنی فعالیتی انجام نداده‌اید و این موضوع در ادامه ممکن است شما را مستعد بیماری‌هایی مثل آلزایمر کند. در حالی که اگر ذهن خود را درگیر یادگیری کنید، قطعا اولا برای درگیری‌های ذهنی دیگر آمادگی بیشتری دارید و ثانیا از این خطرات دور خواهید شد.

 

ششم اینکه هوش مصنوعی نمی‌تواند در موقعیت‌های فوری خیلی به شما کمک کنید. تصور کنید که در یک کشور خارجی مورد دستبرد قرار گرفتید و حالا باید در پاسگاه پلیس هر کلمه‌ای را اول به موبایل خود بگویید و سپس موبایل آن را ترجمه کند و از آن سو پلیس حرف‌هایش را در میکروفن موبایل بگوید تا برای شما ترجمه شود. آیا فکر می‌کنید پلیس‌های کلانتری حوصله چنین کاری را دارند و با شما همکاری خواهند کرد یا حجم رنج و ترسی که از این واقعه متحمل می‌شوید را درک خواهند کرد؟

 

و هفتم اینکه بسیاری از هوش‌های مصنوعی فعلی از زبان فارسی پشتیبانی نمی‌کنند و با توجه به تعداد محدود فارسی زبانان یعنی حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون نفر و قطع ارتباط حجم بالایی از آنان (ایران و افغانستان) از جریان تجارت بین‌المللی به این زودی‌ها سرمایه‌گذاری روی آموزش دقیق مدل‌های هوش مصنوعی برای زبان فارسی انجام شود.

 

بنابراین تنبلی را کنار بگذارید و به سراغ یادگیری زبان بروید. اگر هوش مصنوعی می‌توانست در عرصه زبانی فعالیت کند، اینقدر میان ترجمه یک فرد زبردست (مثل مثلا عبدالله کوثری) از یک متن با ترجمه گوگل ترنسلیتی آن فاصله نبود. اصلا اینقدر برخی مترجم کتاب‌ها مشهور نبودند. شهرت آن‌ها به خاطر آن است که نه تنها معنای کلمات را می‌دانند که متن را هم درک می‌کنند و به زبانی که ما می‌فهمیم آن را منتقل می‌کنند. اگر کامپیوترها می‌توانستند پیامی را به ما منتقل کنند، نه از طریق زبان‌های مردم که از طریق زبان آسان‌تری مثل موسیقی که قواعد شسته و رفته‌تری دارد، تا حالا دست کم یک اثر مثل آنچه بتهوون نواخته را خلق می‌کنند. نمی‌شود. نمی‌توانند. زبان یک چیزی است بسته به روح آدمیزاد و خب قدیمی‌ها گفته‌اند که برای اینکه چیزی بر دل بنشیند، باید از دل برآمده باشد، نه از چت جی‌پی‌تی!

 

کدخبر: ۵۵۹۴۸۹
تاریخ خبر:
ارسال نظر