درباره شیوه بزرگان و کمی هم مست عشق!
مشکل مطمئنا در درک من است
هفت صبح| ۱-راستش از شیوه گفتمان وزیر کشور سر در نمیآورم. این بار اول نیست. من موضع ایشان را درک نمیکنم. متوجه نمیشوم از چه زاویهای وارد داستان و بحران میشوند. همین ماجرای کفن و دفن رایگان قربانیان سیل مشهد. اصل ماجرا خب کار درستی است اما این که در وسط بحران چنین نکتهای را مطرح میکنند برای درک من غامض است. از طرفی مشخص است که در زمینه کنترل بحران تبحر و علاقه دارند و در زمینه پیشگیری از بحران تبحر و علاقه خود وهمکارانشان کمتر است. در برخی مواقع خیلی کمتر. بگذریم. اصلا چه کاری است باز کردن دوباره ماجرا.
۲-یکی از ناراحت کنندهترین مطالب رسانهای مقایسه صحبتها و سخنان امام جمعه محترم مشهد در موقعیتهای یکسان در طی سالهای گذشته تا امروز است. این که ایشان چند سال قبل در بحران مشابه چقدر عصبانی بودهاند و حالا چقدر خونسرد و آرام هستند و بقیه را هم به خویشتنداری دعوت میکنند. طبیعی است ممکن است شخص ایشان به لحاظ شخصیتی و کاراکتری به چنین تحول بنیادینی رسیدهاند که دیگر لزومی نمیبینند بر سر هر حادثه و بحرانی، مواضع خشمگینانه بگیرند. یعنی به نوعی به صلح با خود رسیدهاند. چقدر هم عالی. اما برخی از دوستان مسائل دیگری را در مورد این تفاوت لحن مطرح میکنند که میدانم حتی اگر این نکتهسنجی دوستان درست باشد باز هم آیتالله علمالهدی توجیهات محکم و خرد کنندهای برای این نوع تفاوت در لحن ارائه خواهند داد. به هرحال ته دلم امیدوارم همان احتمال اول درست باشد .
۳- من حملات به فیلم مست عشق را میفهمم. منتقدان از فیلم عصبانی هستند و در حال کوبیدن آن. چه منتقد چپ و چه راست و چه میانه. خودم هنوز فیلم راندیدهام اما به نظرم خود ساخت یک فیلم تاریخی با چنین سوژهای، یک هوای تنفس برای سینمای ایران است. قرار نیست که تا ابد شاهد مغازلات استاد بهرام افشاری و سرکار خانم الناز حبیبی و مراودات پژمان خان جمشیدی و بانو نازنین بیاتی باشیم که. مست عشق میگوید که جور دیگری هم میشود تماشاگران را جذب کرد. با داستان تاریخی و ادبی (گیرم کمی تخیلی) و پارسا پیروزفر و شهاب حسینی و البته خانم ارجمند هانده ارچل .