اولویت چندم؟ مسئله این است
درباره همایون و سحر، ماجرای حجاب، دلخوری امیرفضلی و سارقان سردار جنگل
هفت صبح| ۱- همایون شجریان چهره بزرگ موسیقی امروز ایران است. محبوب و پرآوازه. سحر دولتشاهی ستاره سینما و شبکه سینمای خانگی است. وقتی شایعاتی در مورد جدایی دو چهره در این سطح میپیچد دو راهکار وجود دارد. یا بیاعتنایی مطلق به این شایعات و حفاظت از حریم خصوصی یا انتشار یک بیانیه مشترک و توضیح ماجرا به شکل محترمانه و مقابله با موج شایعات. همایون شجریان بدترین راهحل ممکن را انتخاب کرد که نشان میدهد از جایگاه رفیع خودش در هنر امروز ایران بیخبر است. گذاشتن یک پست اینستاگرامی آنهم با آن لحن در اندازههای انتظارات ما از این دو چهره مهم فرهنگی کشور نبود.
۲- در تنش حجاب و در حالیکه هر روز قطعه فیلمهای آزارنده از برخی برخوردها در فضای مجازی وایرال میشود و در خارج از کشور و در میان مردمان مسلمان منطقه دست بهدست میشود، گروهی از دوستان برای توجیه ماجرا، جوری حرکت میکنند که انگار حجاب اولویت اصلی کشور شده و ما اسیر یک توطئه بزرگ جهانی شدهایم و حتی حرف از برخی فکتها هم درباره توطئه اندلسی کردن ایران به میان آمده است. مشکلی نیست. گذشته از اینکه به نظرم سرویسهای اطلاعاتی خارج از کشور مشتاق تنشهای حجاب هستند و نه مسئله بیحجابی و یا کمحجابی، خدمت عزیزان عرض کنم که در نگاه برخی از طبقات اصولگرایان؛ حجاب همیشه اولویت اول کشور بوده! چه در دهه شصت و چه در دهه هفتاد و چه در دهه هشتاد. حتی همین دو سال پیش هم دبیر سابق ستاد امر به معروف گفتهاند که حتی اگر حجاب اولویت اول کشور نباشد در حوزه فعالیت ما اولویت اول است! از همان دهه شصت و در وسط کلی ماجرا و بحران، دوستان تظاهرات میکردند، کنشهای خشونتآمیز انجام میدادند و به کشور هزینههایی وارد میکردند. یعنی شرایط کشور فرقی برای دوستان نمیکرده و نمیکند. چه در دهه شصت و چه هفتاد و چه در دهه هشتاد احساسشان این بود که باید نیروهای انتظامی در راه مسئله حجاب به کار گرفته شوند و آنهم با تمام قدرت. به هرحال این بار هم با داستانی قابل حدس روبهروییم و انتهایش نیز قابل پیشبینی.
۳- ارژنگ امیرفضلی از مهران مدیری گله کرده که او همه موفقیتهای ساعت خوش را به پای خودش نوشته و ارزش نویسندگی و نقش او و داوود اسدی را دستکم گرفته. خب اینگونه نیست. مدیری چندین بار از نقش امیرفضلی و نویسندگان بعدی یعنی برادران قاسمخانی و تیم خشایار الوند و امیرمهدی ژوله در موفقیتهایش حرف زده. اینکه مدیری مدام همکاران خود را عوض میکند احتمالا مایه اصلی دلخوری یاران قدیمی او در ساعت خوش است که انتظار داشتهاند آن تیم موفق به کار خود در کنار هم ادامه دهند و خب مدیری این کار را نکرد و تیمهای جدیدی را به کار گرفت و روی خط موفقیت به راه خود ادامه داد و استعدادهای مسلمی مثل ارژنگ امیرفضلی و نصرالله رادش و رضا شفیعیجم در راههای جداگانه خود نتوانستند به موفقیت برسند. به نظرم کل داستان همین است.
۴- فیلمی منتشر شده از سارقان کلاشینکف به دست در منطقه سردار جنگل تهران که مو را به تن راست میکند. پلیس گفته که در حال پیگیری پرونده است. امیدواریم که هرچه سریعتر به نتیجه برسند که این یکی با همه قبلیها فرق میکند.