کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۶۳۱۵۱
تاریخ خبر:

قصه های گمشده - ۳۶ | کمی زرد،‌ کمی سیاسی،‌ کمی دراماتیک

قصه های گمشده - 36 | کمی زرد،‌ کمی سیاسی،‌ کمی دراماتیک

داستان مردی که در تابستان 1359 به جرم خیانت و جاسوسی اعدام شد

هفت صبح| داستان امروز می‌تواند یک روایت زرد به نظر برسد. اما پایانش به یکی از عجیب‌ترین اتفاقات سیاسی ایران ختم می‌شود. داستان مردی که در تابستان 1359 به جرم خیانت و جاسوسی اعدام شد. مردی که در دهه چهل فقط یک مرد خوش قدوبالای کرمانشاهی بود که در یک شهر غرب ایران رئیس شرکت واحد  اتوبوسرانی بود. تقدیر این گونه است که او در بازی سرنوشت  در تهران با یک خواننده جوان با استعداد آشنا می‌شود.

 

دختری 21 ساله به نام خدیجه  دده‌بالا که  در خانه افتخار صدایش می‌کردند و پدرش اهل تبریز بود و مادرش زینت بلغاری از مولودی خوان‌های مشهور مجالس زنانه تهران. در هجده سالگی خدیجه و استعداد موسیقی‌اش توسط اکبر گلپایگانی کشف و به پرویز یاحقی (همسر سال‌های بعد خانم حمیرا و از مهم‌ترین چهره‌های موسیقی بزمی ایرانی‌) معرفی می‌شود.

 

و خدیجه یا همان افتخار برای ورود به دنیای  موسیقی اسم مهستی را برای خود انتخاب می‌کند‌.  کوروس ناظمیان این‌گونه و در سال 1345 با این دختر خانم در ابتدای راه شهرت آشنا می‌شود و با او ازدواج می‌کند و ناگهان وارد جرگه چهره‌های مشهور موسیقی ایرانی می‌شود. چند سال بعد کوروس ناظمیان در غوطه خوردن‌هایش در دنیای سلبریتی‌های موسیقی و کاباره‌ای با خواننده‌ای کافه‌ای به اسم فیروزه آشنا می‌شود که متخصص کرشمه‌های سنگین در حین اجرای برنامه‌هایش بود.

 

ناظمیان با مهستی متارکه می‌کند و با فیروزه ازدواج می‌کند. در سال 1353. این داستان زرد را (که ماجرایش تا مدت‌ها تیتر همه نشریات عامه‌پسند آن دوران بود) تحمل کنید تا به قسمت‌های مهمش برسیم. هرچه بود در سال 57 ناظمیان که روابطش با فیروزه هم سرد شده است مدیر برنامه‌های خواهر بزرگ خدیجه دده بالا می‌شود. خانمی به نام سکینه که خب نامش را گذاشته بودند هایده. و در ضمن مدیر اجرایی یک شرکت کشتیرانی در جنوب که سهم عمده ‌اش به منوچهر قربانی‌فر اختصاص داشت. این را داشته باشید تا بعد.

 

انقلاب که می‌شود مهستی می‌رود و  فیروزه و ناظمیان هر دو در ایران می‌مانند. ناظمیان در نقش مدیر همان شرکت کشتیرانی ، به عامل اصلی نقشه‌های قربانی‌فر بدل می‌‌شود‌. قربانی‌فر مردی ثروتمند، تاجر فرش، مدیر سابق اداره مرکزی شرکت کشتیرانی حمل و نقل استارلاین در تهران، تاجر پیشین مواد اولیه و دارای دفتر ثابت در پاریس، عضو باشگاه ورزشی شاهنشاهی و شبکه اداره هشتم ساواک و رفیق قدیمی منوچهر هاشمی رئیس آن اداره بود.

 

قربانی‌فر ‌ با وقوع انقلاب  تهران را ترک  می‌کند و بین پاریس و  بغداد تردد می‌کند تا چند تا نقشه خام برای کودتا را واسطه‌گری کند. این درست زمانی است که یک افسر بازنشسته ژاندارمری در تهران به نام بنی عامری در سفر به پاریس و ملاقات با بختیار ایده کودتا در ایران را کلید می‌زند. بنی عامری در بازگشت به ایران شبکه‌ای از افسران ناراضی و خلبان‌های قدیمی را سازماندهی می‌کند و در این میان به منوچهر قربانی‌فر وصل می‌شود.

 

قربانی‌فر واسطه ارسال پول‌های کلان به داخل کشور برای تامین مالی کودتاچیان  و  تهیه اسلحه در ابعاد وسیع می‌شود. در همین دوران است که  قربانی‌فر مخفیانه وارد تهران می‌شود. در فرودگاه بازداشت می‌شود اما ورودش همزمان است با حمله نظامی آمریکا به طبس و در هرج و مرج پیش آمده، قربانی‌فر فرار می‌کند. او در تهران حدود 60 میلیون تومان پول نقد ارسالی از آن سوی مرزها را در اختیار کودتا‌گران قرار می‌دهد و خودش هم جزو افرادی است که در یک ویلای اعیانی در روبه‌روی مقر تلویزیون مستقر می‌شوند تا همزمان با عملیات نظامی کودتاگران (که بعدها به کودتای نوژه مشهور شد) به داخل تلویزیون بریزند و ‌آنجا را تسخیر کنند.

 

خب کودتا لو می‌رود و ده‌ها چهره نظامی دستگیر می‌شوند. اما بنی‌عامری و قربانی‌فر به شکلی باورنکردنی موفق می‌شوند از ایران فرار کنند. قربانی‌فر بعدها به جرگه انجمن‌های خاص در غرب درآمد و به همکاری‌هایش با سیا و موساد ادامه داد. نام او در ارسال نافرجام یک محموله اسلحه از اسرائیل به ایران (این بار برای  ارتش ایران در جنگ با عراق!) و همین طور عملیات ایران کنترا و هدایت  اسلحه‌های اختصاص یافته به  شورشیان نیکاراگوئه به سمت ایران و بعد هم واسطه‌گری برای ورود مخفیانه مک فارلین به ایران شنیده شده است.

 

کلا اعجوبه خطرناکی محسوب می‌شده و ...اما خب این ماجراها چه ربطی به شوهر مهستی و فیروزه و مدیر برنامه‌های هایده داشت‌؟‌ کوروس ناظمیان در بحبوحه عملیات پشتیبانی کودتای نوژه،‌ از طرف قربانی‌فر مامور آوردن یک لنج پر از اسلحه از عراق برای کودتا‌گران بود. گفتیم که قربانی‌فر سهامدار یک شرکت کشتیرانی جنوب بود و ناظمیان را به عنوان مدیر در همین شرکت به کار گرفته بود.

 

ناظمیان  این اسلحه‌ها را با پول‌های قربانی‌فر خریده بود و از عراق به سمت ایران آورد. اما خب اداره ضد جاسوسی رکن دو ارتش از قبل به مراودات پیوسته این شرکت کشتیرانی با عراق مشکوک بود. در نتیجه ناظمیان بلافاصله پس از کودتای نافرجام  دستگیر شد و به جوخه آتش سپرده شد. 

 

از مدیریت اتوبوسرانی در غرب کشور تا ازدواج با چهره‌های مشهور موسیقی ایرانی و پاپ دهه چهل و پنجاه و رفتن نامش به سرتیتر بسیاری از مجلات عامه پسند آن دوران و کسی که دو خواننده محبوب دهه پنجاه بر سر تصاحبش رقابت می‌کردند تا اعدام به عنوان یک خائن به وطن. و از بازی‌های سرنوشت آنکه اعدام او کوچک‌ترین واکنشی در افکار عمومی دهه شصت نداشت. مردم در گیر مسائل بزرگ‌تری بودند....

 

کدخبر: ۵۶۳۱۵۱
تاریخ خبر:
ارسال نظر