کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۶۳۰۸۴
تاریخ خبر:

روزنامه خوانی در شصت سال پیش- ۴۶ | زندگی عجیب‌ دکتر‌ فردوس و‌ همسرش‌ عادله

روزنامه خوانی در شصت سال پیش- 46 | زندگی عجیب‌ دکتر‌ فردوس و‌ همسرش‌ عادله

درباره پولی که کسی نمی‌داند تا امروز زندگی چند نفر را تغییر داده است

هفت صبح|   یکشنبه 28 تیرماه 1343. یک گروه در مشهد به دام افتاده‌اند که روغن موتور تقلبی درست می‌کرده‌اند. یعنی شصت سال پیش هم باب این موضوعات در ایران باز بوده است. روغن‌های سوخته در ترکیب با آهک و اسید سولفوریک و سم د.د.‌ت‌. در بقیه صفحات نکته و خبر جالبی که به درد امروزتان بخورد پیدا نکردم. 

 

دوشنبه 29 تیرماه 1343. محمدرضا رفته استانبول تا اجلاس سران سه کشور ترکیه و پاکستان و ایران برگزار شود. در ممسنی سیل آمده است و در تهران هم عکسی از ترافیک سنگین ماشین‌ها درج شده و مشکل عدم وجود پارکینگ و این که افزایش روزافزون تعداد کارمندهای دولت خیابان‌های تهران را به شدت شلوغ کرده است. 

 

فیلم اسپارتاکوس اثر شاخص استنلی کوبریک در سینماهای تهران به نمایش درآمده تا ضیافت سینما دوست‌ها در فصل گرما کامل‌تر شود. در کنار شاهکارهایی مثل یوزپلنگ، ‌ریوبراوو، ‌شکوه علفزار، وست ساید استوری و نگاهی از تراس؛ همزمان با یکدیگر روی پرده سینماهای تهران! علیرضا شاهسون هم در قریه شاهسون در پنجاه کیلومتری مشهد نامزد و پدر نامزد خود را کشته بود که صبح روز قبل در یکی از میدان‌های مشهد و در انظار عمومی به دار آویخته شد.  

 

اما داستان مهم این شماره از یک آگهی کوچک جرقه خورد. یکی دیگر از این آگهی‌های عجیب: عکس جوانی منتشر شده و ذیل آن آمده که آقای امیرحسین فردوس به منظور جمع‌آوری اطلاعات برای رساله پایان‌نامه دانشگاهی خود از آمریکا به طور موقت به ایران بازگشته. پیگیری از این آگهی متصل شد به یک داستان عجیب دیگر. اسم ایشان را پیگیری کردم و به متنی در جام جم سال 1400 رسیدم. در این متن آمده:‌

 

....این مزار دکتر امیرحسین فردوس بود در قطعه ۲۲۹ بهشت زهرای تهران، ردیف ۶۲ ، شماره ۵۰۱ که سنگ قبرش متنی عجیب دارد: «هرچه بیشتر در آمریکا ماندم (۵۰ سال) بیشتر به عظمت فرهنگ ایرانی اسلامی پی بردم. هدیه استقلال و آزادی که امام خمینی برای ایران به ارمغان آورده‌اند آن‌قدر عظیم است که باید تا حد جان‌نثاری از آن حفاظت کرد چون فقط در سایه این هدیه است که ایران می‌تواند خود را حفظ کرده و به بالاترین قله پیشرفت برسد.»

 

از قرار در سال 1340 در دانشکده ادبیات و زبان‌های خارجی دانشگاه تهران با همسرش عادله کاظمی فرد آشنا می‌شود و ازدواج می‌کنند  و بعد می‌روند آمریکا و بعد آنجا برای امرار معاش مرد در پمپ بنزین کار می‌کند و بالاخره در دانشگاهی شاگرد اول می‌شوند و بورسیه می‌گیرند و می‌شوند کارشناس سیاسی مسائل خاورمیانه و در سال 1391 بعد از حدود 50 سال به ایران برمی‌گردند و آپارتمانی در شهرک اکباتان می‌گیرند و خانه‌ای هم در جزیره کیش.

 

بعد از این که در ایران جاگیر شدند آمدند به دانشگاه تهران و نشستند در اتاق ریاست اداره حقوقی که بگویند می‌خواهند بخشی از دارایی‌شان را هبه کنند به دانشگاه تا خرج تحصیل دانشجویان بی‌بضاعت شود.آنها برای شروع کار ۲۰۰ میلیون تومان شش سال پیش را در حسابی گذاشتند که سودش کمک خرج تحصیل دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری رشته‌های ریاضی،‌ فیزیک هسته‌ای و ماهواره‌ای که معدلشان بالای ۱۷ است داده شود.

 

سال ۹۲ در ماهی که هیچ‌کس حضور ذهن ندارد که کی بود، دکتر امیرحسین فردوس در آپارتمانش در کیش سکته کرد. او که از دنیا رفت همسرش دکتر عادله تماس گرفت با دانشگاه تهران و این مرگ ناگهانی را خبر داد. برای تشییع پیکر او ده نفر بیشتر نیامدند که اغلب کارکنان اداره حقوقی دانشگاه بودند. 

 

آن روز بچه‌های مرحوم نیز نیامدند، حتی دو دخترش که با پیگیری‌های بعدی از زبان پسرعمه عادله که پیرمردی است، شنیدیم نامشان فریبا و شیواست و مقیم  آمریکا هستند.... این مرگ اما فاز دوم نیکوکاری این زوج را کلید زد. عادله ۴۰۰ میلیون تومان دیگر را علاوه کرد به ۲۰۰ میلیون تومان قبلی و گفت با همسرش تصمیم گرفته‌اند خانه‌هایشان در کیش و تهران را صلح دانشگاه کنند.

 

اما همین سال 92 است که دکتر عادله کاظمی فرد هم در کیش براثر سانحه تصادف فوت می‌کند. این مرگ دوم همراه شد با فروش املاک این زوج و کسب دو میلیارد تومان پول به نفع دانشجویان نیازمند و مستاصل دانشگاه تهران، پولی که کسی نمی‌داند تا امروز زندگی چند نفر را تغییر داده است... دوباره به سال 43 برگردیم. 

 

کدخبر: ۵۶۳۰۸۴
تاریخ خبر:
ارسال نظر