روزنامه خوانی در شصت سال پیش- ۴۳ | ستوان قبادی اعدام شد
لولهکشی جوادیه و نازیآباد، شمیرانات و نارمک، کافههای شیک تهران، راننده قاتل و ماجرای دختر بلیتفروش
هفت صبح| 22 تیرماه 1343. خبر مهم تیرباران ستوان قبادی است. یکی از دو مامور نفوذی حزب توده در شهربانی که موجبات فرار بزرگ رهبران حزب توده از زندان قصر در سال 1329 را ترتیب دادند. ستوان قبادی و ستوان رفعت محمدزاده.
در آن فرار بزرگ کامبخش و کیانوری و خسرو روزبه و کشاورز و عبدالحسین نوشین و بسیاری از بزرگان حزب توده که به احتمال زیاد به جوخه آتش سپرده میشدند با فداکاری این دو ستوان و در نقشهای پیچیده فرار کردند و اکثرشان به خارج از کشور. و به شکل مشخص به شوروی رفتند. قرار بود قبادی با صحنهسازی سر کار خود بماند اما روایت است که بعد از خروج زندانیان آن قدر به هیجان آمد که کلاهش را کف اتاق فرماندهی انداخت و کلیدهایش را هم به گوشهای پرت کرد و با زندانیها فرار کرد.
حسین قبادی و محمدزاده از مرز خراسان خارج میشوند و ابتدا به استالینآباد میروند. اینجا کجاست دیگر؟ همان دوشنبه پایتخت فعلی تاجیکستان.زندگی در استالینآباد بسیار سخت و در شرایط طاقتفرسایی طی میشده است (بعضی زمانها حتی سرپناه هم نداشتهاند و در پارکها میخوابیدند) که دست آخر محمدزاده یک بورس تحصیلی از دانشگاه مسکو میگیرد و میرود مسکو و معماری میخواند و همسر روسی میگیرد و قبادی را در استالینآباد تنها میگذارد.
قبادی ده دوازده سال در استالینآباد زندگی میکند اما دست آخر، تنهایی و شرایط بد اقتصادی او را بهجان میآورد و سعی میکند از راه مرز زمینی به ایران بازگردد.در میانه دهه چهل و در همان مرز دستگیر و سپس در یک محاکمه سریع اعدام میشود و این پایانی بود بر زندگی ستوان قبادی مغز متفکر بزرگترین فرار زندانیان سیاسی در تاریخ ایران. جالب است بدانید که یار او یعنی رفعت محمدزاده هم تا موقع انقلاب در شوروی دوام میآورد و در سال پیروزی انقلاب به ایران میآید اما در جریان محاکمه سران حزب توده در دهه شصت، اعدام میشود.
دولت اعلام کرده که لوله کشی جوادیه و نازیآباد را شروع خواهد کرد. مدیر کل آب تهران هم اعلام کرده که لولهکشی شمیرانات و نارمک هم به زودی انجام خواهد شد و بعد هم مناطقی مثل قلهک و دروس و چالهرز. تهران دهه چهل در بسیاری از محلات فاقد آب لوله کشی بوده است. خبر مهم دیگر صفحه اول درگذشت حسین علا در سن 84 سالگی است. نخست وزیر مورد علاقه محمدرضا در سالهای پس از انقلاب که نافرجام ماندن نقشه ترور او در سال 1334 توسط فدائیان اسلام منجر به دستگیری و اعدام نواب صفوی و سه تن از یاران بسیار نزدیکش شده بود.
شاید برایتان جالب باشد که یکی از کافههای شیک تهران در منطقه اندرزگو و دزاشیب یعنی چای بار و همین طور انجمن خوشنویسان در ملک و خانه مصادرهای بسیار زیبای حسین علا و فرزندانش برقرار شده است. در ادامه اکران فیلمهای غبطهآور دهه شصت آمریکا فیلم سبک فرانسوی با بازی جین سیبرگ اکران شده است. همین طور فیلم کلاسیک بندباز با شرکت برت لنکستر و جینالولو بریجیدا. در جاده کرمانشاه به قصر شیرین بین دو متکدی به نامهای براتعلی و علیکرم برای تصاحب یک منطقه پررونق جهت گدایی چنان دعوایی شکل میگیرد که ساعتی جاده بسته میشود.
هوشنگ امینی همان قاتل اهل ورامین که راننده کامیونها و نوجوانها را به شکل فجیعانهای به قتل میرساند در آستانه اعدام قرار گرفته است. همین طور صفرعلی رحیمی که یک سال قبل یک مهندس آلمانی به اسم ارنست لانگه را به قتل رسانده بود و در جنایات هوشنگ امینی هم مشارکتی داشته است به دار کشیده شد. این داستان هم بامزه است که در صفحه 12 نقل شده.
سیدرضا طباطبایی در گرگان با دختری بلیت فروش به نام معصومه حسینی آشنا میشود و او را در محضر یک روحانی صیغه میکند. اما چون محل مناسبی برای زندگی نداشته و در ضمن فاقد شناسنامه هم بوده شبها را با معصومه در قهوهخانهها بیتوته میکرده و برای این که کنجکاوی و مزاحمت ایجاد نشود موهای معصومه را کوتاه کرده و لباس مردانه به تن او پوشانده و همه جا او را برادر کوچک خود معرفی میکرده است که خب بالاخره در جریان یک دعوای زن و شوهری داستانشان لو میرود و پلیس آنها را بازداشت میکند.
متل میموزا هم که ما دقیقا نمیدانیم در کدام شهر است اعلام کرده که در ویلاهای لوکس خود پذیرای مسافران است و برنامههایی با شرکت ویگن و قنبری و الهه و روانبخش را در دستور کار و برای سرگرم کردن مشتریان دارد.
خداحافظ.