با دوستان مروت با دشمنان مدارا(۱)
خیلی ها از روابطی که با خانواده یا دوستان و نزدیکانشان دارند به ستوه آمدهاند، وقتی با آنها صحبت میکنی از حرفها و رفتاری که دیگران با آنها داشتند ناراحت هستند و شکوه میکنند
حوریه پورعلی، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی|خیلی ها از روابطی که با خانواده یا دوستان و نزدیکانشان دارند به ستوه آمدهاند، وقتی با آنها صحبت میکنی از حرفها و رفتاری که دیگران با آنها داشتند ناراحت هستند و شکوه میکنند، روزها و شبها را با ناراحتی میگذرانند که چرا فلانی اینگونه رفتار میکند؟ چرا بداخلاق و قدرنشناس است؟ دیگر نمیتوانم تحمل کنم و حرفهایی از این دست .
برخی افراد توقع دارند که خواهرشان ،پدر یا مادر و یا همسرشان و دیگر اعضای خانواده بهترین باشند تا احساس شادی و خوشبختی کنند و آن وقت است که این افراد وقتی احساس رضایت از رفتار اطرافیان داشتند شروع به محبت کردن و عشق ورزیدن میکنند و روابطی خوب با سایرین برقرار می کنند، در غیر این صورت همیشه یا در حال گلایه هستند یا پرخاش و یا به صورتی منفعلانه خشم خود را با قهر و رفتارهای اجتنابی نشان میدهند. ولی آیا واقعاٌ میشود که تمامی آدمهای اطراف ما و همه امکانات و محیطی که در آن به سر میبریم ایدهآل باشد تا ما احساس خوشبختی و شادی داشته باشیم؟ واضح است که خیر هیچ وقت اینگونه نیست؛ دیگران درست یا غلط ،خوب یا بد رفتار میکنند و اینجاست که مسئله پذیرش مطرح میشود .
پذیرش به معنی تحمل کردن نیست بلکه واقع بینانه رفتار کردن و پذیرفتن اطرافیان و شرایط همانگونه که هست میباشد، نه اینکه دائم در حال نزاع با دیگران جهت تغییر آنها باشید تا آنگونه که شما فکر میکنید آنها هم به همان صورت بیاندیشند و همان شکلی که میپسندید رفتار کنند .
در میان اعضای خانواده خودتان، خانواده همسر ،دوستان و آشنایان و همکاران خیلی افرادی هستند که به هر دلیلی ممکن است باعث رنجش خاطر، ناراحتی و دلخوری شوند، اصلاُ اینگار گاهی مورد حسادت شخصی قرار میگیرید و زخم زبان میشنوید و خیلی رفتارها ی مشابه از این دست که باعث دلخوری و ناراحتی میشود و گاهی حتی ممکن است بگویید از فلانی دیگه انتظار نداشتم مگر میشه همسرم یا مادرم و یا فلانی اینقدر با من نامهربان باشد.
ولی شما چه دوست داشته باشید و چه خوشتان نیاید همین است، پس به قول شاعر نامدار ایرانی حافظ:
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا
حافظ تکلیف با دوستان را معلوم کرده است؛ حتی گاهی اگر رنجشی هم باشد با همدلی و یکرنگی رفع کنید و از در مروت و جوانمردی وارد شوید و آندسته که به هر دلیلی باعث رنجش میشوند از در مدارا و سازش و پذیرش وارد شوید پذیرش اینکه خوب این آدمهایی که در اطرافتان هستند را همانگونه که هستند قبول کنید نه اینکه دایم جنگیدن و رنجیدن را پیشه سازید که آسایش وآرامش را از خودتان سلب کنید.
مارشا لینهان بنیانگذار رویکرد رفتاردرمانی دیالکتیک در علم روانشناسی در کتاب "ساختن زندگی که ارزش زیستن دارد "پذیرش را اینگونه بیان می کند:
" اگر تسلیم شوید و زندگی را آنچنان که هست بپذیرید(با میل و بدون تنفر و خشم) میتوانید در زندگیتان رشد و پیشرفت کنید و متحول شوید البته که گاهی بسیار سخت است، مخصوصاُ اگر درد و رنجتان تحملناپذیر به نظر برسد اما بالاخره نتیجه میدهد. باید اینگونه پذیرش را بارها تمرین کنید. وقتی میخواهم این مفهوم را توضیح دهم زندگی را به کارت بازی تشبیه میکنم. فرض کنید مشغول کارت بازی هستید یک دسته کارت به شما میدهند بقیه بازیکن ها هم هرکدام یک دسته کارت دارند، هدف بازی کردن با کارتهایی است که در دست دارید. کارتها را میگیرید و با آنها بازی میکنید. اما یکی از بازیکنان با دیدن کارتهایش عصبانی میشود و کارتهایش را دوست ندارد، دسته کارتها را کف زمین پرتاب می کند و میگوید ' کارتهایم را دوست ندارم،کارتهای دیگری می خواهم '. به او میگویید اما این کارتها به تو افتادهاند. او نیز در جوابتان میگوید برایم مهم نیست این اصلاُ منصفانه نیست باز هم به او میگویید خب کارتهای تو همینهاست. به حرفتان گوش نمیدهد: ' نه با این کارتها بازی نمیکنم '
مطمئنا ُ برنده بازی هر کسی به جز بازیکنی است که کارتهایش را انداخته. اگر میخواهید بختی برای بردن بازی داشته باشید باید در بازی حضور داشته باشید و با کارتهایی که به شما افتاده است بازی کنید این همان پذیرش واقعیت و یا همان اراده است.
اگر گل لاله هستید تلاش نکنید که گل رز شوید، در پی لاله زار خود باشید. این تلاش برای رز شدن هیچ فایده ای ندارد. بعضی از انسانها مهارت لازم برای گلکاری باغچه شان ندارند، اما همه میتوانند باغبانی را یاد بگیرند. "
خیلی از والدین هستند که فرزندشان را همانگونه که هست نمیپذیرند و میخواهند گل رزی پرورش دهند، یا همسرانی که دائم در پی تغییر دادن دیگری هستند و یا خواهر و برادرهایی که اثر اوقات در حال جنگ و قهر با هم هستند تا هر یک دیگری را متوجه کند که حق با اوست و آن دیگری باعث ناراحتی و رنجشش گشته، حقش را خورده و... ولی هیچ چیز جز عدم آرامش و روابطی مخرب و آسیبزا، نتیجه اش نخواهد بود.
پذیرفتن دیگران،پذیرفتن شرایط و محیط به این معنا نیست که تحمل کنید دیگران و یا شراط محیطی به شما آسیب بزنند و حتی از شما اعتبارزدایی کنند و مورد خشونت قرار بگیرید و حالا به اسم پذیرش و اینکه خوب شما قبول کردید که فلانی آدمی پرخاشگر ،حسود،یا خبرچین و...است بتواند به شما آسیب بزند در این مواقع با قبول اینکه در واقع شما هیچکس را نمیتوانید تغییر دهید، ولی میتوانید با مشخص کردن مرزهای خودتان از خودتان محافظت کنید. وجود مرزبندی در روابط خانوادگی نشان دهنده یک خانواده سالم و پویاست در این خانواده ها قوانین و حریم ها مشخص است.
همچنین شما با یادگیری مهارتهای زندگی و تنظیم هیجانی به دیگران گوشزد میکنید که اجازه توهین و آسیب را به آنها نمیدهید، روابط و مسایل شخصی، سلیقه شخصی و انتخاب خودتان را دارید که اجازه نمیدهید دیگران باعث اعتبارزدایی از شما شوند و یا شما را وارد بازیهای خودشان کنند، مراقب بیان احساساتتان در حضور این افراد باشید و متوجه جوی که در آن قرار دارید باشید؛ گاهی حتی اظهار محبت و صمیمیت در ارتباط با این آدمها نیز به شما آسیب میزند شاید بهتر باشد که در این روابط خیلی رسمیتر برخورد کنید به این شکل ناخودآگاه آنها هم خیلی وارد حریم خصوصی شما نخواهند شد، مرزبندی کاملاُ شفاف و مشخصی برای خود قرار دهید.
با پذیرش کارتهای خود وارد بازی زندگی شوید و به رشد و بالندگی خود ادامه دهید.