جهان بر لبه تشنگی | چرا جهان با تنش آبی روبهرو شده است؟
کدام کشورها بیشترین فشار را تحمل میکنند؟
هفت صبح| دادههای تازه «اطلس ریسک آبی آکوداکت» نشان میدهد که ۲۵ کشور جهان که در مجموع یکچهارم جمعیت زمین را در خود جای دادهاند، هر سال با تنش آبیِ بسیار شدید روبهرو میشوند و به طور تقریبی تمام ذخایر آب تجدیدپذیر خود را مصرف میکنند. همچنین دستکم نیمی از جمعیت جهان، یعنی حدود ۴ میلیارد نفر، هر سال حداقل یک ماه را در شرایط تنش آبیِ بالا سپری میکنند.
زندگی با چنین سطحی از فشار آبی، امنیت جان مردم، اشتغال، غذا، انرژی و سلامت را تهدید میکند. آب محور اصلی کشت محصولات، پرورش دام، تولید برق، حفظ سلامت عمومی، ایجاد عدالت اجتماعی و تحقق اهداف اقلیمی جهان است. اما بدون مدیریت بهتر منابع، رشد جمعیت، توسعه اقتصادی و تغییرات اقلیمی، تنش آبی را در دهههای آینده تشدید خواهد کرد.
چرا جهان با تنش آبی روبهرو شده است؟
در بسیاری از مناطق، تقاضا برای آب از میزان منابع در دسترس پیشی گرفته و در مقیاس جهانی نیز مصرف آب از سال ۱۹۶۰ تاکنون بیش از ۲ برابر شده است. رشد جمعیت و گسترش بخشهایی مانند کشاورزی آبی، دامداری، تولید انرژی و صنایع تولیدی، محرک اصلی افزایش تقاضاست.
در مقابل، کمبود سرمایهگذاری در زیرساختهای آبی، سیاستهای ناکارآمد یا مصرف ناپایدار و همچنین نوسانات اقلیمی ناشی از تغییرات آبوهوایی، ذخایر قابلاتکای آب را محدود کرده است. تنش آبی، نسبت مصرف به منابع تجدیدپذیر را میسنجد؛ هرچه فاصله میان عرضه و تقاضا کمتر شود، خطر کمبود آب بیشتر است. کشورهایی که دستکم ۸۰ درصد منابع خود را مصرف میکنند، در دسته تنش آبیِ بسیار شدید قرار میگیرند و مصرف ۴۰ درصدی، بهمعنای تنش آبیِ بالا است.
کدام کشورها بیشترین فشار را تحمل میکنند؟
بر اساس دادهها، ۲۵ کشور جهان هر سال بیش از ۸۰ درصد آب تجدیدپذیر خود را برای کشاورزی، دامداری، صنعت و مصارف خانگی مصرف میکنند. این یعنی حتی یک دوره کوتاه خشکسالی میتواند کشور را تا مرز بیآبی پیش ببرد و دولتها را به قطع یا جیرهبندی آب وادارد؛ اتفاقی که پیشتر در انگلستان، هند، ایران، مکزیک و آفریقای جنوبی رخ داده است.
در حال حاضر، پرتنشترین کشورها شش کشور هستند: بحرین، قبرس، کویت، لبنان، عمان و قطر. منشأ بحران در این کشورها، ترکیب عرضه پایین و تقاضای بالاست؛ تقاضایی که از بخشهای خانگی، کشاورزی و صنعتی سرچشمه میگیرد.از نظر منطقهای نیز خاورمیانه و شمال آفریقا با ۸۳ درصد جمعیت در معرض تنش آبی بسیار شدید، بدترین وضعیت را دارد. در جنوب آسیا نیز ۷۴ درصد جمعیت با همین فشار مواجهاند.
بحران رو به وخامت است
تا سال ۲۰۵۰ حتی اگر افزایش دمای جهانی تا سال ۲۱۰۰ در بازه ۱.۳ تا ۲.۴ درجه سانتیگراد محدود شود، یک میلیارد نفر دیگر نیز به جمعیتِ گرفتارِ تنش آبی بسیار شدید افزوده خواهند شد. همچنین، تقاضای جهانی آب تا سال ۲۰۵۰ حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد افزایش مییابد و تعداد حوضههای آبریز با نوسان سالانه شدید، ۱۹ درصد بیشتر خواهد شد. در خاورمیانه و شمال آفریقا این روند به معنای آن است که ۱۰۰ درصد جمعیت تا سال ۲۰۵۰ در معرض تنش آبی بسیار شدید قرار خواهند گرفت؛ پیامدی که فراتر از اقتصاد و صنعت، به ثبات سیاسی نیز آسیب میزند.
انفجار تقاضای آب در آفریقا
بیشترین افزایش تقاضای آب تا سال ۲۰۵۰ در آفریقا رخ خواهد داد. هرچند بیشتر کشورهای این منطقه هنوز در وضعیت تنش آبی بسیار شدید نیستند اما نرخ رشد تقاضا سریعتر از هر جای دیگر جهان است.
تأثیر تنش آبی بر اقتصاد و امنیت غذایی جهان
افزایش فشار آبی به طور مستقیم رشد اقتصادی و امنیت غذایی جهان را تهدید میکند. طبق دادههای آکوداکت، ۳۱ درصد اقتصاد جهان، معادل ۷۰ تریلیون دلار، تا سال ۲۰۵۰ در معرض تنش آبی بالا قرار خواهد گرفت؛ رقمی که در سال ۲۰۱۰ تنها ۱۵ تریلیون دلار، معادل۲۴ درصد اقتصاد جهانی بود. تنها چهار کشور هند، مکزیک، مصر و ترکیه بیش از نیمی از تولید ناخالص داخلیِ در معرض خطر را تشکیل میدهند. کمبود آب میتواند صنایع، نیروگاهها و تولیدات کشاورزی را مختل کند.
نمونه آن در هند دیده شد؛ جایی که میان سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ کمبود آب برای خنکسازی نیروگاههای حرارتی، ۸.۲ تراواتساعت کاهش تولید برق، یعنی رقمی معادل مصرف پنجساله برق ۱.۵ میلیون خانوار هندی، به همراه داشت. کمیسیون جهانی سازگاری هشدار میدهد که نبود مدیریت بهتر میتواند بین ۷ تا ۱۲ درصد از رشد اقتصادی هند، چین و آسیای مرکزی و حدود ۶ درصد از اقتصاد بخش بزرگی از آفریقا را تا سال ۲۰۵۰ کاهش دهد.
در حوزه غذا نیز خطر جدی است: ۶۰ درصد کشاورزی آبی جهان بهویژه تولید نیشکر، گندم، برنج و ذرت، زیر فشار تنش آبی بسیار شدید قرار دارد. این در حالی است که برای تغذیه ۱۰ میلیارد نفر در ۲۰۵۰، جهان باید ۵۶ درصد بیشتر از سال ۲۰۱۰ کالری تولید کند؛ آن هم در اوج تغییرات اقلیمی و تنش آبی.
راهی برای آیندهای ایمنتر با آب
با وجود وخامت شرایط، تنش آبی الزاماً به بحران آبیمنتهی نمیشود. نمونههایی چون سنگاپور و لاسوگاس نشان میدهند که حتی در خشکترین نقاط میتوان با شیرینسازی، بازچرخانی فاضلاب و حذف پوششهای پرمصرف، شهری پایدار ساخت. پژوهشها نیز نشان میدهد که حل بحران جهانی آب آنقدرها هم پرهزینه نیست: تنها ۱ درصد تولید ناخالص جهانی، یا ۲۹ سنت برای هر نفر در هر روز طی سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۳۰ کافی است. آنچه کمبود داریم نه راهحل بلکه اراده سیاسی و تأمین مالی است.