نگاهی به سریالهای پلیسی در تلویزیون
نویسنده : دکتر رضا خاشعی
مقام معظم رهبری و فرمانده کل قوا همواره در فرمایشات دقیق و مدبرانه خود به هنگام ترسیم و بازنمایی چهره واقعی نیروی انتظامی به ویژگیهایی چون: «قدرت»، «اقتدار»، »دقت و هوشمندی»، «درستکاری و امین بودن»، «سریع و بههنگام بودن»، «رعایت ادب و مهربانی»، «داشتن روحیه تفاهم و حامی مردم بودن» و نهایتاً «دفاع از ارزشهای اسلامی» اشاره داشتهاند. . بهرهگیری هوشمندانه از ظرفیتهای رسانه تلویزیون و تلاش برای آموزش شهروندان در زمینههای مختلف، ساخت سریالهای تلویزیونی پرمخاطب و در یک جمله «رسانه محور شدن ناجا» در سالهای اخیر، همگی نشان از درک درست اقتضائات محیطی توسط مدیران ارشد و هوشمند این دستگاه انتظامی دارد. در این راستا ساخت مجموعههای تلویزیونی در سالهای اخیر که غالب آنها مورد توجه مخاطبان قرار گرفته، موضوعی است که در ادامه بهطور مختصر به آن پرداخته میشود.
. در طول بیش از دو دهه تلاش، سریالهای پلیسی بسیاری در شبکههای مختلف سیما تهیه و پخش شد و این ژانر جذاب، توانست خود را به یکی از پرمخاطبترین و اثرگذارترین تولیدات رسانهای مبدل نماید. سریالهای «سرنخ»، «شلیک نهایی»، «پلیس جوان»، «خواب و بیدار»، «ساختمان ۸۵»، «بیصدا فریاد کن»، «پرواز در حباب»، «هوش سیاه»، «مثل شیشه»، «سقوط آزاد»، «فوق سری»، «دیوار» و «تعبیر وارونه یک رویا»، تنها برخی از آثاری پربینندهای است که در طی این سالها با همکاری و مشارکت صدا و سیما و نیروی انتظامی تهیه و پخش شدهاند. این مشارکت، بیانگر آن است که نیروی انتظامی به اهمیت و نقش تلویزیون در زمینه آشنا کردن جامعه با مأموریت و وظایف گسترده خود و انتقال پیامهای اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و انتظامی از طریق قاب تلویزیون به خوبی واقف بوده و تلاش نموده است تا با هوشمندی تمام، ضمن ترسیم چهره پلیس مقتدر و توانمند ایرانی، پیامهای آموزشی خود را نیز در لایههای پنهان آثار تولیدی منتقل نماید. بررسی سریالهای پلیسی که در سالهای اخیر از سیمای ملی به نمایش درآمدهاند، حاوی نکاتی قابل تاملی بوده است که مرور کوتاه آنها در هفته نیروی انتظامی ، خالی از
لطف نیست.
فیلمنامهها: در سالهای اخیر، سریالهای پلیسی تا حدودی به سریال مناسبتی و مختص هفته نیروی انتظامی محدود شده و در سایر ایام سال، کمتر شاهد این ژانر تلویزیونی بودهایم. بر همین اساس فیلمنامهها نیز برای تولیدات کوتاه و کمتر از ده قسمت طراحی و تدوین شدهاند. لذا آنچه که به عنوان خروجی بر مبنای متن سناریو به مرحله تولید و نمایش میرسد، عموماً دارای ضعف نسبی در شخصیتپردازی و تعلیق، باورپذیر نبودن فعالیتهای پلیس زن، نادیده گرفتن خط و ربط علّی و معلولی بین ماجراها و اشخاص است. از سوی دیگر برای مخاطبان آگاه و خلاق و باهوش کنونی، باید به گونهای فیلمنامه یک اثر پلیسی را تدوین نمود که وی به راحتی و قبل از پایان سریال و حتی زودتر از پلیس داستان، قادر به حل معما و رسیدن به پاسخ نباشد. ضعف در ایجاد روایتهای خرد و برقراری رابطه بین داستان اصلی از یک طرف و فقدان دیالوگهای قوی، ناشناخته ماندن برخی روابط و شخصیتها، از عمدهترین ضعفهای قابل مشاهده در سریالهای پلیسی بوده است که البته در سالهای اخیر به دلیل بهرهگیری از فیلمنامههای قویتر و جبران ضعفهای گذشته، تا حدود زیادی مرتفع شده است.
در حوزه نگارش فیلمنامه و سپردن کارگردانی به برخی از افراد و بازی کردن بازیگران در نقش پلیس نیز افراطهایی صورت گرفته و کمتر استعدادهای جوان و تازهای به این حیطه وارد شدهاند. نتیجه این وضعیت، شباهت یافتن فرم و محتوای برخی از سریالها به یکدیگر بوده است. به عنوان مثال مهدی فخیم زاده با ساختن چندین اثر پلیسی در تلویزیون و بازیگری در آنها رکورددار این عرصه و چهره همیشگی پلیس در تلویزیون به شمار میرود.
شخصیت پلیس: به طور کلی به میزانی که عملکرد پلیس، معقول و در چارچوب ضوابط و مقررات بوده، به همان نسبت، باورپذیری و تاثیرگذاری سریال نیز بیشتر بوده است. نشان دادن روابط دوستانه بین نیروهای پلیس در عین رعایت نظم و سلسله مراتب و خالی بودن این نیروها از حب و بغضهای شخصی و منافع فردی، یکی از نقاط قوت در شخصیتپردازی است که در غالب اوقات به آنها توجه شده است . هرچند در برخی موارد و در درامهای اجتماعی- خانوادگی و پلیسی، عموماً شخصیت محوری، پلیسی بوده است که در عین جذابیت، در برخی موارد به دلیل تکروی یا اقدامات قهرمانانه خارج از مقررات و حرکات اغراقآمیز در برابر خلافکاران، غیرقابل باور به نظر رسیده است
ساختار کلی داستانها: تقسیم جامعه به چند گروه شامل پلیس، خلافکاران و مردم عادی، نشان دادن عملیات تعقب و گریز، استفاده از جذابیتهای بصری فیلم اکشن، توجه به حفظ اقتدار نیروی انتظامی از طریق نشان دادن امکانات سختافزاری و نرمافزاری موجود در اختیار آنان، ایجاد امنیت روانی در مخاطب با نشان دادن هوشیاری و ازخودگذشتگی نیروهای پلیس و سایر مقولات از این دست، محورهای کلی داستانهای پلیسی بودهاند که در تمامی آثار به نمایش درآمده مشاهده شده است.
ساختار خانواده پلیس: در زندگی خصوصی اغلب قهرمانان مجموعههای پلیسی، خانواده نقش مهمی را ایفا کرده است و «اعتماد»، «احترام»، «مشورت نمودن» و «صمیمیت بین زوجین و فرزندان» همواره از ارزشهایی بوده است که در سریالهای تولید شده مورد توجه بودهاند. «وفاداری»، «صبر»، «درک متقابل»، «همکاری» و «گذشت» از دیگر مواردی بوده است که از سوی اعضای خانواده و به منظور حمایت از پلیس در راه انجام وظیفه و تمرکز بر کار، صورت گرفته است. از این نظر میتوان گفت بازنمایی خانوادههای پلیس در این سریالها، با تصویری منسجم، همدل و دارای فرهنگ اسلامی- ایرانی و عموماً از طبقه متوسط اجتماع همراه بوده است. این امر هم از جنبه باورپذیری داستان در ذهن مخاطب و هم به لحاظ تبلیغ ضمنی و غیرمستقیم اهمیت و ارزش جایگاه خانواده، از نقاط قوت اغلب سریالهای پلیسی بشمار میرود.
جرائم مورد توجه سریالها: اهمیت مواد مخدر در جامعه ما به حدی است که بخش عمدهای از سریالهای پلیسی، با موضوعیت مواد مخدر و مشتقات آن نظیر مواد روانگردان، قاچاق و توزیع و فروش مواد و آسیبهای اجتماعی و خانوادگی ناشی از آن طراحی شدهاند. به نظر میرسد این موضوع همچنان از پتانسیل کافی برای تدوین فیلمنامههای بعدی نیز برخوردار است. به شرطی که در دام کلیشه و تکرار گرفتار نشود. آسیبهای اجتماعی، دزدی، سرقت، جعل اسناد، گروگانگیری، ترور، جاسوسی، اخاذی و کلاهبرداری، مبارزه با نفوذ تیمهای خرابکار خارج از مرزها، مراقبت از امنیت ملی، جرایم سایبری و حوزه تبادل اطلاعات در فضای مجازی نیز به عنوان برجستهترین مواردی است که بعد از مواد مخدر مورد علاقه سازندگان سریالهای پلیسی قرار گرفتهاند. بیشتر این جرایم معطوف به جغرافیای داخل مرزهای کشور است و علاقمندان این دسته از سریالها تا کنون کمتر با اقدامات پلیس ایران در خارج از مرزها و در جهت تامین منافع ملی و تعقیب مجرمان در خارج از کشور آشنا شدهاند.