دنده عقب | سردرگمی ازلی ابدی بشر هنگام قطع موبایل
وقتی داریم با موبایل حرف میزنیم و یهو تماس قطع میشه، چه کسی باید مجدد شماره رو بگیره؟
هفت صبح| رفقا، خوبین؟ عرضم خدمتتون که من امروز با اجازه میخوام راجع به یک مسئله مهم و یک دغدغه عمومی باهاتون صحبت کنم. این مسئله، طی صحبتی که امروز صبح، تلفنی با یکی از دوستان داشتم به وجود آمد و به نظرم لازمه که همه مردم جامعه، یک بار برای همیشه با هم متحد بشن و این معضل رو ریشه کن کنن، بره پی کارش. اساسا اعتقادم بر اینه که همیشه در همین اتحادهای جمعیه که اتفاقات بزرگ و پیشرفتهای چشمگیر در جامعههای بشری اتفاق میفته. همهمون میدونیم که سخته و باید بابتش بها بپردازیم ولی برای نسلهای بعد، لازمه که دست به دست هم بدیم و این مشکل رو حل کنیم.
لابد میفرمایید که راجع به چه چیزی دارم حرف میزنم. گرمای کره زمین؟... نه قربان. اون که اصلا جزء مسائل ما محسوب نمیشه و اصطلاحا سوسول بازیه. گرم میشه که گرم بشه. یه لیوان خاکشیر میزنیم بر بدن و مشکل حله. گرونیهای اخیر؟... مزاح میفرمایین. والا من قبل از این که درست و حسابی زبون باز کنم و بگم « بابا» یا «ماما»، گفتم « قیمتِ خون باباش شده»؛ بس که تو خونه اینو شنیده بودم. دیگه هر چند وقت، یه شوک بهمون وارد نشه که اصلا خمار میشیم. خدایی نمیشیم؟
نه اینا رو نمیگم... خیر، اونایی که تو ذهن شما هست رو هم نمیگم. ما در حال حاضر در جامعه فقط یک معضل حل نشده داریم. تمام. بقیه یا قبلا حل شده یا داره حل میشه یا ایشالا در آیندهای نه چندان دور، حل خواهد شد. این یه دونه رو هم از پسش بربیایم، من به شخصه دیگه مشکل خاصی نمیبینم.
و اون هم اینه: وقتی داریم با موبایل حرف میزنیم و یهو آنتن میره و تماس قطع میشه، چه کسی باید مجدد شماره رو بگیره؟ این سردرگمی ازلی ابدی بشر، باعث شده که یا همزمان دو طرف تماس میگیرن و خط اشغاله، و یا هر دو طرف به مانند جغد، نگاهشون به گوشیه که طرف تماس بگیره.
همان طور که در ابتدای مطلب عرض کردم، این تک معضل جامعه رو امروز در صحبت با رفیقی باهاش مواجه شدم. چون مورد خاص دیگهای نمیبینم که راجع به اون باهاتون بتونم حرف بزنم، بعد از تفکر بسیار، نتیجه رو رایگان خدمتتون ارائه میدم که دیگه پشت سر ستون «دنده عقب» حرف نزنین که نسبت به مسائل جامعه بیتفاوته و چه دل خوشی داره:
ببینین عزیزان... ما در این موارد، فرمول خاصی نداریم. تماس مجدد پس از قطع شدن، مورد به مورد فرق میکنه که با ذکر مثال، روشنگری میکنم: اگر طلبکار به بدهکار زنگ بزنه، بعد از قطع تماس، بدهکار عمرا زنگ بزنه و کلی هم مخابرات رو دعای خیر میکنه و چه بسا فرصت خوبی باشه که کلا از دسترس خارج کنه خودش رو. بنابراین شخص طلبکاره که باید سریش بشه و طرف رو به توپ ببنده.
اگر دعوای زن و شوهریه و سرکار خانم هستن که تماس گرفته و جناب شوهر رو به چهار میخ کشیده، بعد از قطع تماس، این شوهره که برای نجات جان خودش باید به صورت خود معرف، تماس بگیره و تسلیم تقدیر بشه. چرا که در غیر این صورت، خونش حلال میشه و اگر جرات داره، برگرده بره خونه تا ببینه دنیا دست کیه. تبصره: این مورد علیالخصوص در مورد تازه ازدواج کردهها، دم به ازدواجها، نامزدها و نیمچه نامزدها و موارد مشابه، باید رعایت مضاعف بشه که خدایی نکرده خونی ریخته نشه.
اگر تماس گیرنده و دریافت کننده، رئیس و مرئوس هستند و بحث اینه که پس اون حقوق رو برای چی آخر ماه میگیری و همه کارها مونده، بهترین روش، تماس از طرف مرئوسه؛ به شرط این که چند باری هم خودش تعمدا قطع کنه و در نهایت یه پیامک بده که من آنتن ندارم و حضوری میرسم خدمتتون. بعدش هم که از این ستون به اون ستون فرجه.
در مواردی که یکی حوصلهاش سر رفته و گوش مفت گیر آورده و هی میگه:« دیگه چه خبر؟»، بعد از قطع تماس، اونی که هی میگفت « دیگه چه خبر؟» باید زنگ بزنه و اونی که در جواب میگفته: « سلامتی» هم حق داره دیگه جواب نده و بعدها یه بهونهای بیاره که مثلا گوشیم رو دزد زد و دیگه نتونستم باهات تماس بگیرم که باز هم بهت بگم:« سلامتی.»
و در نهایت، در موارد مشترکالمنافع که هر دو طرف، هم جنس هستند هم اصلا مهم نیست. قبلش توافق کنن.تا معضل اساسی بعدی و حل و فصلش در چند ثانیه، درود و بدرود.