برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید
با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئوهای اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.
فرار از خانهای که کوچک بود و مدام از من انتظار داشتند سرکار بروم
روزهایی که هاشمیرفسنجانی، خاتمی، احمدینژاد یا حتی روحانی بر کرسی ریاست قوه مجریه نشسته بودند
«جوکر ۲» اصلاً هیچ وقت شروع نمیشود! برات قشنگه تیتر میزنن: خود گویی و خود خندی؟!
تماشای فیلم «بیسکان» ویلیام اچ.میسی و شنیدن موسیقی «مسافر ایستگاهی»
توتفرنگیهای درشت که منتظر بودند نوه بازرگان کله گنده مشهد به جاغرق بیاید و آنها را بچیند
جیرجیرکها که سمفونی خود را شروع میکردند، من در بازوان نرم خواب میغلتیدم
تابستان برای من با سطل کوچک پلاستیکی و بیل و شنکش زرد فسفری معنا پیدا میکرد
وقتی بزرگترها بعد از سر و کله زدنهای زیاد با همدیگر بعد از صرف ناهار خواب قیلولهای میکردند
تابستان یعنی کلمن آب تگری ممدآقا آغاجری در گرمای شصت درجه جنوب