روزنامه خوانی در شصت سال پیش- ۶۵ | هر چی خدا بخواهد ...
یک جوان 25 ساله مجرد اهل منطقه بهمنشیر آبادان برنده جایزه 500 هزار تومانی لاتاری
هفت صبح| 12 شهریور 1343. گزارش مهم روزنامه کیهان درباره آماده شدن پیش از موعد کتابهای درسی است که از قرار در 20 سال گذشته بیسابقه بوده است. در صفحه دو آگهی انتشار کتابی جلب توجه میکند با نام اشک قهرمان که درباره مبارزات غلامرضا تختی است. یادتان باشد تختی آن موقع در قید حیات بوده و اینگونه متوجه محبوبیت عظیم او میشوید. در معرفی کتاب از تختی با عنوان رستم امروز ما یاد شده است. یک دوره مسابقه شنای بانوان در استخر فرح برگزار شده و خانمها پگی آبراهامیان و نسرین صفوی و پرنیان دریایی مقامهای اصلی را به دست آوردهاند.
آگهی گاردن پارتیهای دربند و همینطور باغ گلستان در سلسبیل دوباره منتشر شدهاند و همهشان وعده آخر هفتهای مفرح در میان طبیعت را میدهند با موسیقی و قایقرانی و نمایشهای کمدی و از این جور چیزها. آمار داده شده که در ماه مرداد 530 دختر نابالغ برای مجوز ازدواج به پزشکی قانونی مراجعه کردهاند که از این میان 242 نفر که در سن 13 تا 15 بودهاند مجوز گرفتهاند و بقیه به علت نداشتن آمادگی و استعداد جسمانی از رفتن به خانه شوهر فعلا معاف شدهاند. در خیابان آذربایجان دو دختر 4 و 5 ساله به نامهای فرح رمضانی و فریده دانشورحین بازی به درون یک استخر کوچک افتادهاند و غرق شدهاند. سازمان آب و برق کرج هم برای مجسمه نیم تنه محمدرضا فراخوان داده است.
14 شهریور 1343. برای پیدا کردن خبری جالب تا صفحه هفت میرویم و اینجا عکس یک جوان تبریزی منتشر شده که موفق به اختراع نوعی رادار شده است. اسم جوان جمشید گل آبادی است. در جست وجوی این اسم به متنی برخوردم مربوط به سال 1389 با این مضمون که:«جمشید گلآبادی مخترع خلاق تبریزی که دهها اختراع مختلف از جمله تلفن همراه را در کارنامه اختراعات خود دارد، در 76 سالگی همچنان به فعالیتهای مبتکرانه خود ادامه میدهد و در این راه چشم انتظار یاری مسئولان است... وی سالها به عنوان متصدی فنی در صدا و سیمای آذربایجان شرقی مشغول به کار بوده و اکنون در دوران بازنشستگی به سر میبرد. گل آبادی، بدون داشتن تحصیلات آکادمیک، تاییدیههای بسیاری از بزرگترین اساتید رشته الکترونیک درباره اختراعاتش دریافت کرده است...»
یعنی آقای گلآبادی تا 76 سالگی هم منتظر توجه مسئولان بوده است. از این متن 14 سال گذشته و از سرنوشت ایشان خبر دیگری پیدا نکردم. انشاءالله که در صحت و سلامت باشند.اما داستان دردناک امروز یک مادر جوان است که در خانه آقای زریننژاد کلفت بوده و از نوکر خانه باردار میشود و روز قبل در خانه زایمان میکند و در مقابل گریههای نوزاد از کوره در میرود با ضربه مشت او را میکشد و بعد خیلی خونسرد او را در خرابهای در حوالی جاده شمیران خاک میکند. اسم مادر کشور برزگر کار است. او بازداشت شده است.
15 شهریور 1343. برای رنگینتر کردن ضیافت سینما دوستان فیلم هرچه خدا بخواهد شاهکار داگلاس سیرک با بازی راک هادسون و جین وایمن هم در سینماها با دوبله فارسی اکران شده است. همین طور فیلم هندی سنگام که بعد از همین اکران جایگاهی افسانهای در نزد دوستداران سینمای هند پیدا میکند و تنها یک دهه بعد فیلم شعله تاج پادشاهی را از سنگام میگیرد و به خود اختصاص میدهد. و بالاخره این که یک جوان آبادانی به نام سیروس زندهایزاده برنده جایزه 500 هزار تومانی لاتاری شده که رقم بسیار بزرگی است. یک جوان 25 ساله مجرد اهل منطقه بهمنشیر آبادان.