سرنوشت غمانگیز اتوبوسها در بیروت
روایتی از پایتخت لبنان؛ جایی که هر خدمت عمومی دولتی دست یک مافیا است
هفت صبح| بیروت دو روز است که اتوبوسدار شده است. یعنی چه؟ یعنی کمتر از 50 اتوبوس وظیفه حملونقل عمومی در شهر را بهعهده گرفتهاند. البته فعلا فقط یک مسیر در شمالشرقی شهر. اما این رویداد، مثل هر رویداد دیگری در لبنان بدون حاشیه نبوده است و اتوبوسها موردحمله قرار گرفتند. چرا؟ کمی باید بیشتر در مورد لبنان و بیروت بدانید.
تا پیش از این برای حملونقل در سطح شهر بیروت سهراه بیشتر نداشتید. یکی اینکه پیاده بروید. راه بدی نیست ولی هوا خیلی گرم است. حالا که این گزارش را مینویسم دمای هوا ۳۲درجه و رطوبت ۶۰درصد است. ضمنا شمال و جنوب بیروت هر دو در ارتفاع تقریبا صفر با سطح دریا هستند ولی در میانه شهر یک تپه وجود دارد با ارتفاع تقریبا ۳۰۰متر. بنابراین اگر بخواهید از شمال شهر به جنوب یا بالعکس بروید؛ باید از یک تپه بالا بروید که راهحل خوبی نیست!
راه دوم استفاده از تاکسیهای اینترنتی است. اوبر یا بولت یا موتورهای تاکسیاف. راه بدی نیست ولی پول زیادی باید بدهید. از شمال شهر تا فرودگاه حدودا هشت دلار. از شرق تا غرب شهر بدون ترافیک تقریبا پنج دلار. بعضی رانندهها هم هستند که مثل اسنپ و تپسیهای خودمان غر میزنند که کرایه کم است و البته تقریبا مجبورتان میکنند که یکی، دو دلار بیشتر بدهید.
راه سوم استفاده از تنها سیستم حملونقل عمومی داخل شهری است. یک سری ون قدیمی که پنج، شش خط دارند و کل بیروت را پوشش میدهند. کرایه کم است؛ تقریبا یک دلار ولی راننده انگلیسی بلد نیست و از سوی دیگر در رانندگی به شدت بیاحتیاط است و در فصل گرما، کولر هم ندارد. حتی برخی آدمهای بدبین میگویند، امن نیست و توصیه میکنند که اگر خارجی یا زن هستید، شبها سوار یک ون خالی نشوید.
حالا ماجرای اتوبوسها چیست؟ دو سال پیش دولت فرانسه یک سری اتوبوس به لبنان هدیه کرد. این وجهی از لبنان است که خیلی در رسانههای ایرانی بازتاب داده نمیشود. در واقع تصور عمومی این است که ایران تنها کمککننده به لبنان است؛ در صورتیکه کشورهای دیگری هستند که هزینههای کلانتری نسبت به ایران میکنند. در خیابانی که من زندگی میکنم پای هر تیر برقی که بعد از انفجار دوباره سرپا شده، آرم موسسه US AID و پرچم آمریکا است که یعنی این برق را از ما دارید!
حرف اتوبوسها بود! اتوبوسها دو مدل هستند. ایویکوی اروپایی و میتسوبیشی از ژاپن. دولت لبنان دو سال بود که میخواست این اتوبوسها را در شهر استفاده کند ولی نمیتوانست و به همیندلیل همینطور در بندر مانده بود. دلیل ماجرا این بود که طبق قانون میتوانست به هر راننده 2/5میلیون لیره حقوق ماهیانه بدهد. 2/5میلیون یورو قبل از بحران اقتصادی لبنان در سال ۲۰۱۹ عدد بسیار خوبی بود. معادل تقریبا ۱۷۰۰دلار. حالا اما میشود ۲۸دلار! همین امروز یک بسته اینترنت صد گیگابایتی یک ماهه (و البته بدون فیلتر! با سرعت تقریبا ۵۶مگابایت در ثانیه) خریدم که حدودا شد ۳۲دلار.
بنابراین دولت یک مناقصه برگزار کرد و یک شرکت خصوصی بهرهبردار این اتوبوسها شد. شرکتی به نام الاحدب که مقر آن در شهر طرابلس در شمال لبنان است و بعد اتوبوسهای بنفش با تبلیغات وسیع به خیابانها آمدند و البته این مژده هم به مردم داده شد که AC یا همان کولر هم دارند. کرایه این خطوط هم حداکثر 2/5دلار است و از شش صبح تا هشت شب فعالیت میکنند.
ولی در همان روز اول یک گروه وارد یکی از اتوبوسها، که همانطور که گفتیم در شمال شرقی بیروت در منطقه بین دوره و کارانتینا (معادل همان قرنطینه خودمان) فعالیت میکردند؛ شدند و مسافران را پیاده کردند و به برخی از اتوبوسها هم حمله شده و شیشه آنها شکسته یا بدنه آنها ضربه خورده است. چرا؟ از اینجا به بعد دیگر باید از پشت پرده ماجرا بدانید.
بزرگترین دشواری زندگی این روزها در بیروت، خدمات عمومی است. زبالهها جمعآوری نمیشود، آب دولتی تقریبا قطع است، برق دولتی نهایتا روزی دو ساعت وصل است و خب وضعیت حملونقل را هم که گفتیم. ممکن است فکر کنید که خب کشوری که دو سال است رئیسجمهور ندارد با این وضعیت روبهرو میشود ولی نظر مردم لبنان این نیست.
نظر عمومی در اینجا، این است که هر کدام از اینها یک سری مافیا دارند و این مافیا نمیگذارد که خدمات عمومی دولتی با قیمت ارزان به دست مردم برسد؛ مثلا برق. مردم عادی میگویند که لبنان قاعدتا نباید مشکل برق داشته باشد و مشکل از آنجاست که یکی، دو سیاستمدار بزرگ واردات سوخت به لبنان را در دست دارند و اگر برق دولتی در دسترس مردم قرار گیرد، آنها دیگر نمیتوانند از فروش سوخت به مردم برای ژنراتورها پول دربیاورند.
بگذارید یک مثال ملموستر بزنم. روزنامه الاخبار یک روزنامه مایل به جریان چپ اقتصادی در لبنان است و با حزبالله هم میانه خوبی دارد. این روزنامه دیروز از مافیای نظافت در لبنان پردهبرداری کرد. مافیای نظافت چیست؟ با توجه به اینکه زبالهها در لبنان به صورت منظم توسط دولت جمعآوری نمیشود و اغلب در سطلهای زباله میماند؛ تقریبا هیچکس دوست ندارد یک ظرف زباله نزدیک مغازه یا خانهاش باشد.
حالا دیروز روزنامه الاخبار گفته شرکتی که متصدی این سطلهای زباله است؛ ۱۰۰۰ تا ۲۰۰۰دلار از صاحبان کسبوکار میگیرد تا سطل زباله را از جلوی مغازه آنها به کمی جلو یا عقبتر ببرد. خب در صورتی که خدمات نظافت عمومی وجود داشته باشد، راه این سوءاستفادهها برداشته میشود و یقینا هرگونه تلاشی برای فعالتر کردن شهرداری شکست میخورد.
مثال دیگر مسئله آب است. لبنان کشور پرجمعیتی نیست و از آن طرف سالیانه حداقل ۶۰۰میلیمتر بارندگی دارد. در این کشور چرا باید مشکل آب وجود داشته باشد؟ آن هم به شکلی که مثلا برای سهماه، آب دولتی قطع باشد و شما مجبور باشید برای زندگی سهنفر در این خانه هر هفته تانکر آب را خبر کنید و حدود ۱۵دلار هم بابت پرکردن دو تانکر به او پرداخت کنید؟ دلیل یک مافیای بزرگ توزیع آب در شهر است که اغلب هم از کارگران سوری بهرهکشی میکنند و اجازه نمیدهند که آب دولتی وصل شود تا شما به پر کردن تانکرهای خود نیازی پیدا نکنید.
در مورد اتوبوسها هم مشخص است که یک مافیای حملونقل که همان ونها را در اختیار دارد (و برخی میگویند ۳۴سال است، در اختیار دارد) دستور حمله را صادر کرده است. دیروز البته مقامات لبنانی گفتند که عاملان حمله را پیدا خواهیم کرد و با آنها برخورد خواهیم کرد ولی بسیاری در شبکه ایکس، ناامیدانه در مورد آینده اتوبوسهای بیروت حرف میزدند.
روی دیوار کنار خانه من، جایی در شمال بیروت و البته نزدیک میدان شهدا، مرکز اصلی تظاهرات سال ۲۰۱۹ علیه همه سیاستمداران لبنانی، یکی نوشته «لعنت بر همهشون». این چیزی است که خیلی روی در و دیوار شهرهای لبنان میبینید. حتی بعضی جاها نوشته شده: «همهشون یعنی همهشون» (کلهم یعنی کلهم) شعارهایی که از سال ۲۰۱۹ در گلوی لبنانیها مانده است.
آدمهایی که واقعا یک زندگی معمولی میخواهند ولی هر روز میبینند بخشی از زندگیشان توسط یک مافیا تسخیر شده است. مافیایی که حتی نمیتواند ۳۶ اتوبوس را در شهر بزرگی مثل بیروت تحمل کند؛ چون بخشی از پولی که میتواند از مردم تلکه کند را از دست میدهد.