کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۰۷۱۴۶
تاریخ خبر:

سبک زندگی و آگاهی بخشی؛ مسئله این است

سبک زندگی و آگاهی بخشی؛ مسئله این است

‌کوشیده‌ایم مسیر تازه‌ای را در روزنامه‌نگاری سبک زندگی ترسیم کنیم؛ مسیری دور از بازنشرهای روزمره فضای مجازی و گریز از کلیشه‌های خسته‌کننده‌...

هفت صبح|   در روزگاری که سرعت انتشار خبر مرزهای جغرافیا را درمی‌نوردد و رسانه‌‌های عصر جدید با شتابی سرسام‌آور روزانه انبوهی از اخبار گوناگون تولید می‌کنند، روزنامه‌ها برای زنده ماندن، باید مأموریت خود را بازتعریف کنند. وقتی جامعه درلحظه و برخط با انبوهی از اخبار مواجه می‌شود و اگر اتفاقی در آنسوی جهان روی دهد در کسری از ثانیه به دیگر سوی جهان می‌رسد کسی منتظر نمی‌ماند تا در روزنامه‌ها اخبار بخواند و در اغلب موارد روزنامه‌ها دیگر جای اخبار نیست، جای روایت و تحلیل است.  

 

با این دیدگاه و در چنین شرایطی تفاوت میان انواع روزنامه‌ها بیش از پیش نمایان می‌شود و منظور یادداشت حاضر تمرکز بر تفاوت میان دو نوع روزنامه سبک زندگی و زرد است. «روزنامه سبک زندگی» و «روزنامه زرد» دیگر فقط یک تفاوت ژانری نیست، بلکه تفاوتی در نگاه، ارزش و مسئولیت اجتماعی است و حتی در موضوعاتی که به آن می‌پردازند به رغم وجود برخی مشابهت‌ها، با یکدیگر تفاوت دارند و در بنیان فکری، مخاطب هدف و زبان روایت، مسیرهایی کاملا متفاوت را طی می‌کنند. تبیین این تفاوت برای هر رسانه‌ای که در پی معنا، و نه صرفا دیده‌شدن است ضرورتی‌ اجتناب‌ناپذیر می‌نماید. 

 

‌روزنامه سبک زندگی چیست؟

روزنامه سبک زندگی، رسانه‌ای است که رسالت آن ارتقای کیفیت زیست جامعه در سطح فردی، خانوادگی و اجتماعی و هدف آن، آگاهی‌بخشی است. آگاهی بخشی نه از نوع رسمی یا آکادمیک، بلکه از جنسی ملموس، کاربردی که با زبانی روایت‌محور که در قالب داستان عرضه می‌شود. چنین روزنامه‌ای می‌کوشد تا به دغدغه‌های واقعی و ملموس مردم بپردازد: چگونه بهتر بخوریم؟ چگونه تربیت کنیم؟ چگونه با بحران‌های اجتماعی و زیست‌محیطی کنار بیاییم؟

 

چگونه در مناسبات عاطفی، حرفه‌ای، فرهنگی و سیاسی تصمیم‌های بهتری بگیریم؟ از کجا خرید کنیم، چه فیلم‌هایی ببینیم، چه کتاب‌هایی بخوانیم، جهان سیاست را چگونه بفهمیم، با بحران آب چگونه مواجه شویم، ریزگردها چیست و چرا بر زندگی ما سایه انداخته، محیط زیست چه اهمیتی دارد و انبوهی از این مسایل که باعث می‌شود آگاهی فرد در زمینه‌های گوناگون افزایش یافته و به وقت تصمیم‌گیری در شرایط متفاوت تصمیم‌های بهتر و معقولانه‌تری بگیرد.  

 

زبان این روزنامه، ساده و روایی است؛ خالی از پیچیدگی‌های نخبه‌گرایانه است اما بی‌مایه نیست و روایت و داستان، عنصر اصلی آن است. مردم داستان را دوست دارند اما با زبان خشک و ادبیات نامنعطف اخبار سخت و دستورالعمل‌های سخت‌تر کنار می‌آیند و فهمِ زندگی در دل روایت‌ها زنده‌تر می‌شود. روزنامه‌نگار سبک زندگی، راوی است، داستان می‌گوید و گزارشگر صرف نیست و زبان او بیش از آنکه از جنس اخبار باشد از جنس زندگی است. 

 

در مقابل روزنامه زرد، رسانه‌ای‌ست که اصل را بر جذب حداکثری مخاطب می‌گذارد، بی‌آنکه ضرورتی برای ارتقای فهم یا کیفیت زندگی او قائل باشد. هدف این‌گونه رسانه‌ها، جلب توجه فوری و آنی در لحظه است. از همین‌رو، خبرهایی که در این قبیل روزنامه‌ها منتشر می‌شود، اغلب از دل فضای مجازی، شایعه‌ها، حاشیه‌های سلبریتی‌ها یا رویدادهای جنجالی انتخاب می‌شود، نه از آن جهت که اهمیت دارند، بلکه چون می‌توانند دیده شوند، کلیک‌خور بالایی دارند و به قول امروزی‌ها وایرال شوند.

 

این قبیل رسانه‌ها اغلب با تیترهایی اغراق‌آمیز، زبان هیجانی و لحن احساسی کار می‌کند. اخبار و مطالب آنها لزوما دروغ، نادرست یا جعل نیست، اما هدف آن تأمل‌برانگیزی هم نیست. در این جنس رسانه، کیفیت فدای کمیت و دقت قربانی سرعت می‌شود و جای روایت‌های متکی بر عمق، به خرده‌داستان‌های فوری و فست‌فودی بها داده می‌شود. کدام بازیگر طلاق گرفت؟ کدام خواننده به چه غذایی علاقه دارد؟ طرفدار کدام تیم است؟ با چه کسی دیده شده؟

 

این قبیل محتواها ممکن است برای برخی مخاطبان سرگرم‌کننده یا حتی تسکین‌دهنده باشد. حتی وجود چنین رسانه‌ای برای تفنن در جامعه لازم باشد، اما هدف آن ارتقای کیفیت زندگی یا تغییر اجتماعی نیست. دغدغه‌ای برای آموزش، تبیین، یا طرح پرسش ندارد. از همین‌رو، تفاوت آن با روزنامه سبک زندگی، صرفا در موضوع نیست، بلکه در نیّت و کارکرد رسانه‌ای و دیده شدن است. 

 

مخاطب سبک زندگی طبقه متوسط فرهنگی

مخاطب روزنامه سبک زندگی، لزوما فقط ثروتمندان یا تحصیل‌کردگان دانشگاهی نیستند، بلکه تمام کسانی هستند که به نحوی از انحا مصرف فرهنگی دارند و به زندگی خود با حسّی فرهنگی می‌نگرند. این مخاطب ممکن است معلمی باشد که با حقوق اندک خودکتاب می‌خرد، به تئاتر می‌رود یا برای شنیدن موسیقی خوب وسواس دارد. او در پی تغذیه سالم‌تر، روابط انسانی بهتر، درک عمیق‌تری از جامعه و حتی تصمیم‌گیری سیاسی آگاهانه‌تر است.

 

در مقابل، مخاطب روزنامه زرد، نیازی به این سطح از پیوند با محتوا ندارد. او صرفا دنبال چیزی برای گذر زمان، تفنن هیجان لحظه‌ای یا گفت‌وگوهای روزمره‌ است و توقع ندارد رسانه‌ای که می‌خواند، بر زندگی او اثر پایدار بگذارد.این تفاوت در مخاطب، زبان هر دو نوع روزنامه را نیز متمایز می‌کند. روزنامه سبک زندگی باید با زبانی روشن، گرم، روایت‌محور و خالی از پیچیدگی‌های فنی و آکادمیک اما نه عامیانه یا سطحی بنویسد. متن باید به گونه‌ای نوشته شود که فهم‌پذیر، معتبر و لذت‌بخش باشد. ادبیات آن روایت‌محور است چون مردم بیشتر با داستان ارتباط می‌گیرند تا تحلیل خشک و موضوعات آن باید تجربه‌پذیر بوده و از دل زندگی واقعی برخاسته باشد. 

 

در ماه‌های اخیر، روزنامه هفت صبح با آگاهی از تغییرات محیط رسانه‌ای و تحول در ذائقه مخاطبان کوشیده است مسیر تازه‌ای را در روزنامه‌نگاری سبک زندگی ترسیم کند. مسیری دور از بازنشرهای روزمره فضای مجازی و گریز از کلیشه‌های خسته‌کننده‌ و مصاحبه‌های طولانی.در این رویکرد، نه خبر را تکرار می‌کنیم و نه داده‌های بی‌جان را کنار هم می‌چینیم.

 

می‌کوشیم تا درباره زندگی، بحران، امید، تضاد و تصمیم‌ها داستان بگوییم. در روزهای پس از جنگ ۱۲ روزه، توانستیم مطالبی را منتشر کنیم که ریشه در تحلیل اجتماعی، روانی و زیستی زندگی مردم داشت، مطالبی که در قالب روایت، از «حال مردم» گفتند و جالب آنکه اغلب آن مضامین با تأخیر معنادار در دیگر رسانه‌ها منعکس شدند و این خود نشانه‌ای است که این مسیر می‌تواند پیشرو و مؤثر باشد.

 

البته راه دشوار است و تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله بسیار. روزنامه‌نگاری که بتواند از هر موضوعی، داستانی بسازد که خواندنی، معتبر و آگاهی‌بخش باشد، کمیاب است. اما می‌کوشیم به جای آسان‌ترین مسیر و تکرار خبرهای فضای مجازی یا انتشار مصاحبه‌های طولانی مسیر روایت‌گری را برگزینیم، حتی اگر هنوز در آغاز راه باشیم.

 

بنابراین یکی برای آن می‌نویسد که دیده شود، دیگری برای آن‌که دیده‌ها را عمق ببخشد. یکی از حاشیه‌ها می‌گوید، دیگری از بطن زندگی. در دنیایی که بمباران خبری و شایعه‌سازی و تولید محتوای بی‌وقفه، مخاطب را فرسوده و بی‌حوصله کرده، رسالت روزنامه‌نگاری سبک زندگی بازآفرینی معنا در دل روزمرگی‌هاست. این نوع روزنامه‌نگاری، نه فقط به مخاطب اطلاعات می‌دهد، بلکه می‌کوشد مخاطب را در بزنگاه‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی یا زیست‌محیطی کمک کند تا تصمیم‌های بهتری بگیرد. 

 

هنوز در آغاز این مسیریم. راهِ روایت، راهی سخت‌تر و کندتر است، اما اگر درست پیموده شود، اثرگذارتر و ماندگارتر خواهد بود. نمی‌خواهیم خود را به تابلوی اعلانات فضای مجازی تقلیل دهیم بلکه می‌خواهیم داستان زندگی را دغدغه‌مندانه با احترام به مخاطبی که حق دارد بهتر بداند و بهتر زندگی کند بازتعریف کنیم.

 

تازه‌ترین تحولاتتک نگاریرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۶۰۷۱۴۶
تاریخ خبر:
ارسال نظر