کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۹۲۹۲۷
تاریخ خبر:

انسان مدرن؛ استاد حل مسئله‌های اشتباهی

انسان مدرن؛ استاد حل مسئله‌های اشتباهی

انسان مدرن، دیگر باید چیزی فراتر از یک حل‌المسائل متحرک باشد. باید دوباره بلد شود سؤال بپرسد. سؤال‌های واقعی. تلخ، دشوار، اما نجات‌بخش

حمید بهشتی روزنامه نگار

هفت صبح‌|  آدمی امروز، بیش از هر زمان دیگری مجهز به ابزار آگاه به داده و مسلط بر فنون حل مسئله است. از کلاس‌های تصمیم‌گیری تا دوره‌های آنلاین مهارت زندگی از اپلیکیشن‌های نظم فردی تا هوش مصنوعی، هر روز راه‌حل‌های بیشتری برای زندگی ارائه می‌شود. اما یک پرسش ساده مثل سوزنی در لابه‌لای این توده تکنیک گیر کرده: آیا ما واقعاً مسئله‌ درستی برای حل انتخاب کرده‌ایم؟

 

مشکل ما این نیست که بلد نیستیم حل کنیم؛ اتفاقاً خیلی خوب بلدیم! ما با مهارتی خیره‌کننده مسائل را کالبدشکافی می‌کنیم، تجزیه و تحلیل می‌کنیم، راه‌حل‌های دقیق و بعضاً خلاقانه ارائه می‌دهیم. اما آنچه از چشممان افتاده، تشخیص مسئله‌ واقعی است. گاهی آنقدر غرق در حل مسائل فرعی می‌شویم که مسئله اصلی از یادمان می‌رود؛ مثل پزشکی که با دقت تب بیمار را پایین می‌آورد، اما عفونت را نمی‌بیند.

 

ما در تلاش برای رسیدن به آرامش، مدام روش‌های جدید مدیتیشن و نفس عمیق یاد می‌گیریم، ولی از خودمان نمی‌پرسیم چه شد که این‌همه ناآرام شدیم؟ برای حفظ تمرکزمان، وقت صرف اپلیکیشن‌های کاهش حواس‌پرتی می‌کنیم، اما از خود نمی‌پرسیم که چرا ذهن ما تا این اندازه آشفته است؟ ما خانه‌های هوشمند می‌سازیم، اما روابط انسانی‌مان روزبه‌روز خاموش‌تر می‌شوند. سرمان گرم به ارتقای سیستم‌هاست، در حالی که «انسان» فراموش‌شده‌ترین جزء این معادله است.

 

ما استاد شده‌ایم در بالا بردن سرعت، کاهش هزینه، افزایش بازده؛ اما برای زندگی بهتر این کار را نمی‌کنیم، برای رقابتی بی‌پایان با دیگرانی که خودشان هم نمی‌دانند چرا در حال دویدن‌اند. ما مسئله را اشتباه انتخاب کرده‌ایم: زندگی را با جدول اکسل اشتباه گرفته‌ایم، روابط را با قرارداد و موفقیت را با عدد. حاصلش هم روشن است: اضطراب، فرسودگی و خلأ.

 

حتی آموزش‌مان هم به همین بلا دچار شده. مدارس و دانشگاه‌ها مشغول آماده‌سازی دانش‌آموزان برای حل معادله‌ها و تست‌ها هستند، برای دیدن زندگی، برای درک زیبایی، برای فهمیدن درد یک انسان دیگر هیچ اقدامی نمی‌کنند. «حل مسئله» به تنهایی کفایت نمی‌کند، وقتی ندانیم چه چیزی مسئله است.

 

ما به جای حل بحران تنهایی، در حال تولید شبکه‌های اجتماعی جدید هستیم. به جای مواجهه با زخم‌های درونی، سرگرم نسخه‌های بی‌پایان از پادکست‌های انگیزشی شده‌ایم. به جای جست‌وجوی معنا، مشغول بازتعریف موفقیت بر اساس سرعت و دستاورد و فالوئر شده‌ایم و بعد، شگفت‌زده می‌شویم از این‌که چرا تهی هستیم.

 

شاید وقت آن رسیده که قبل از هر حل مسئله‌ای، یک توقف کوتاه داشته باشیم. به جای پیدا کردن راه، بپرسیم که اصلاً به کجا می‌خواهیم برویم. قبل از تعریف اهداف، بفهمیم چه چیزی واقعاً ارزش پیگیری دارد. شاید مهم‌تر از مهارت حل مسئله، شهامت دیدن مسئله درست باشد.

 

انسان مدرن، دیگر باید چیزی فراتر از یک حل‌المسائل متحرک باشد. باید دوباره بلد شود سؤال بپرسد. سؤال‌های واقعی. تلخ، دشوار، اما نجات‌بخش.

 

کدخبر: ۵۹۲۹۲۷
تاریخ خبر:
ارسال نظر