یادداشت| فارسی شکر است اما...

از دست همکارهایی که املا و انشا بلد نیستند و حتی یک ایمیل درخواست به زبان فارسی نمیتوانند بزنند، عاصیام اما...
هفت صبح| یک: شاهرخ مسکوب، با آن نثر فارسی تمیز و سلیساش گفته بود: «ایرانی بودن با همه مصیبتهایش به زبان فارسی میارزد.» خدا میداند که خیلی با این جمله موافقم. لااقل به عنوان منتقد و مترجم و روزنامهنگار همیشه برایم مهم بوده که درست بنویسم. دایره لغاتم را تقویت کنم و از همه اینها گذشته من عاشق خواندن به زبان فارسی هستم. اگر قرار نباشد کتابی را خودم ترجمه کنم، به هیچوجه انتخابم خواندن نسخه زبان اصلی نیست.
از دست همکارهایی که املا و انشا بلد نیستند و حتی یک ایمیل درخواست به زبان فارسی نمیتوانند بزنند، عاصیام. اما در این دو سه روز در شبکههای اجتماعی بخشی از صحبتهای مدیرعامل شرکت نستله در یک نشست تخصصی بازاریابی منتشر شده و واکنشهای منفی زیادی گرفته که به نظرم رسید شاید این حجم از حمله به او زیادهروی بوده و راههای بهتری برای نشان دادن اهمیت فارسی صحبت کردن وجود دارد.
اینکه مردم نسبت به فارسی حرف زدن حساسیت نشان میدهند، عالی است. واقعیت این است که ما هیچ چیزی را در جامعه نمیتوانیم متحول کنیم اگر به زبان فارسی مسلط نباشیم. مشکلم این بود که این هجمه از سمت آدمهایی صورت گرفت که خودشان در دو سه تا توییت ۲۸۰ کاراکتری، املایشان بیشتر از نمره ۱۵ نمیگرفت. اگر روی فارسی حرف زدن حساس هستید، روی نوشتن هم قاعدتا باید حساسیت به خرج بدهید.
از طرف دیگر هرچند خیلی از کلمات معادل فارسی دارند اما بسته به محیطی که در آن کار و فعالیت میکنید، ممکن است استفاده از معادل انگلیسی یا فرانسوی برای انتقال منظورتان بیشتر جواب بدهد. من در محیطی که مدیرعامل نستله در آن صحبت میکرد حضور داشتهام. با غلظت استفاده از کلمات انگلیسی ایشان موافق نیستم اما واقعیت این است که برای مخاطب خارج از این محیط بار کلمات فرق دارد.
من اگر بگویم در بازاریابی کار میکنم پدرم فکر میکند کارمان ویزیتوری است. ولی مارکتینگ برای آدمها معنای کاری تخصصی دارد. دلیل هم زیاد دارد که از حوصله خواننده این مطلب خارج است. از اینکه منابع تخصصی به زبان انگلیسی هستند بگیرید تا اینکه بازاریابی و استارتاپ در ایران مقولهای است که عمرش به دو دهه هم نمیرسد و طبعا هنوز مانده تا دایره واژگان فارسی برایش درست شود.
اما بیشتر میخواهم بگویم اگر از مدیرعامل نستله که اصلا شرکتی خارجی است توقع دارید در جلسه مدیران استارتاپهای کشور فارسی صحبت کند بد نیست اول نگاهی به خودمان بیاندازیم و در شبکههای اجتماعی با غلطنویسی، ه کسره و غیره به فارسی گند نزنیم. آن ویدئو یادآوری به همهمان بود که حساسیتمان را به زبان مادری بیشتر کنیم.
دو: فکر میکنم اولین قدم برای نگهداشت زبان فارسی هم این باشد که خودمان را در معرض گفتار و نوشتار سلیس فارسی قرار بدهیم. از پادکستها مثلا «رادیو تراژدی» و «رادیو نیست» را میتوانم توصیه کنم که نویسندههای خوبی دارند و جملههای محاورهای فارسی را درست به گوشتان میرسانند. نثر پالوده اسماعیل فصیح، شاهرخ مسکوب، مقالههای محمد قائد، ترجمههای دریابندری و قاضی و نجفی همه منابعی هستند که هم فارسیشان به زبان امروز نزدیک است و هم به لحاظ استفاده از زیباترین کلمات برای رساندن منظورشان، میتوانند الگوی نوشتن و حرف زدن باشند.
به جای حمله به فینگلیش حرف زدن آدمها در شرکت، امروز کتاب «نکتههای ویرایش» علی صلحجو را خریدم و در گروه کاری نوشتم که این کتاب را وقف بچههای گروه کردهام. که هر کسی خواست بخواند و یاد بگیرد. به نظرم راه درست نشان دادن این ضرورت است که چرا باید «فارسی» را پاس بداریم.