کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۷۵۳۶۰
تاریخ خبر:

یادداشت| ۹۸‌ تمرین برای نوشتن

یادداشت| 98‌ تمرین برای نوشتن

راهکارهای لاپلانت فوق‌العاده‌اند؛ از محدودیت در نوشتن گرفته تا تمرین‌هایی خلاقانه و ساده

هفت صبح| «حال و هوای من، درگیری مسلحانه»! جمله‌ای بود از دبلیو اس. دی پرو. خلاقانه نیست؟ یا جمله مارک استند، نویسنده و شاعر آمریکایی. او در شعری به نام «کامل نگه داشتن چیزها» درباره این احساس صحبت می‌کند که به هر جایی می‌رود گویی بخشی از آن مکان را نه صرفا پُر، بلکه کامل کرده است. بعد درباره این احساسش می‌نویسد: «هر جا که هستم، بخشی گمشده از همان‌جایم!»

 

مثال‌های فارسی هم فراوان است: «پرانتز را باز می‌کنم / می‌نویسم پرنده / پرانتز را نمی‌بندم / بگذار بپرد». دارم درباره کتاب «نوشتن» (فراتر از مرزها، 98 تمرین برای باز شدن قفل خلاقیت) می‌نویسم. بعضی از مثال‌ها را هم از همین کتاب آوردم. کتابی نوشته آلیس لاپلانت که به‌تازگی با ترجمه محمد عابدی توسط نشر «سنگ» چاپ شده. راهکارهای لاپلانت فوق‌العاده‌اند؛ از محدودیت در نوشتن گرفته تا تمرین‌هایی خلاقانه و ساده.

 

محدودیت مثل اینکه نباید از «م» در نوشته‌تان استفاده کنید! یا مثلا پاراگرافی بنویسید که در آن از سه کلمه «کیف پول»، «لاک‌پشت» و «تقویم رومیزی» حتما استفاده کرده باشید! تمرین‌ها البته منظم هستند و من صرفا بخش‌هایی از کتاب را نقل کردم. والا نویسنده دقیق و درست، از اولین تمرین‌های نوشتن شروع می‌کند؛ اینکه چطور کوچک فکر کنید، مشخص فکر کنید و جزئی بنویسید.

 

همان ابتدا درباره «مرگ» می‌گوید و اینکه اگر می‌خواهید درباره این مفهوم بنویسید، باید حتما سراغ مفهومی جزئی‌تر بروید؛ مرگ یکی از اطرافیان. بعد از آن می‌رسد به تمرین‌های دیگر همراه با مثال‌های فوق‌العاده از نمایشنامه‌ها، رمان‌ها، ترانه و شعرهای معروف جهان.

 

ضمن اینکه گاهی در بخش‌هایی با عنوان «مشاوره» هم تمرین‌هایی ارائه می‌دهد برای جرقه زدن آغاز نوشتن در ذهن خواننده. مثلا در سالن هواخوری یک خانه سالمندان، زنی سالخورده پای تلفن است. در صندلی پشت تاکسی بین شهری نشسته‌اید و در جاده می‌روید، درحالی‌که برای لحظه‌ای چشم‌تان به آینه ماشین می‌افتد و می‌بینید راننده خواب است. ورودی تراس را باز گذاشته‌اید و ناگهان می‌بینید که حیوانی داخل آپارتمان شما خزیده است؛ طوطی؟ مینا؟ مار پیتون؟ تمام این‌ها شروع نوشتن است.

 

یعنی یک فکر، یک جرقه، یک ایده که می‌شود آن را ادامه داد. راهکارهای لاپلانت همچنین نشان می‌دهد بسیار در این زمینه مجرب است؛ به‌ویژه زمانی که می‌تواند در کوتاه‌ترین توصیه‌ها، پیشنهادهای فوق‌العاده‌اش را بگوید. مثلا در جایی از کتابش می‌نویسد: «گاهی اوقات می‌خواهیم گفت‌وگوهای دشوار بین شخصیت‌ها را به تصویر بکشیم. دشواری این کار، هم به موضوع مربوط می‌شود، هم به روابط پیچیده کاراکترها.

 

به طور کلی، چالش دیالوگ این است که فرامتن در آن بسیار مهم است: چیزی که گفته نمی‌شود، معولاً مهم‌تر از چیزی است که گفته می‌شود. مردم عصبی هستند، اصل مطلب را نمی‌گویند، خود را پنهان می‌کنند و حتی ممکن است دروغ بگویند. در اینجا به چهار نکته اشاره می‌کنم که هر بار یک خط دیالوگ می‌نویسید باید به یاد داشته باشید: 1. دیالوگ (عمدتا) برای انتقال حقایق نیست 2. ژست، بخشی از دیالوگ است 2. سکوت، بخشی از دیالوگ است (پاسخ ندادن خودش نوعی پاسخ است)

 

4. دیالوگ کاری است که شخصیت‌ها با یکدیگر انجام می‌دهند.» در مجموع به نظر می‌رسد کتاب «نوشتن» (فراتر از مرزها) نوشته آلیس لاپلانت یکی از بهترین پیشنهادها برای کسانی باشد که می‌خواهند نوشتن را شروع کنند یا حتی نوشته‌اند و می‌خواهند بهتر بنویسند.

 

کدخبر: ۵۷۵۳۶۰
تاریخ خبر:
ارسال نظر