تکنگاری| زندگی در برهههای حساس زمانی!
درباره اتفاقات سال جاری، مدیران عامل و والیبالیستها
هفت صبح| ۱-دوماه و نیم از سال گذشته و حجم اتفاقات و حوادث طی همین 75 روز سرگیجهآور بوده است. نمیدانم باید خوشحال باشم که در چنین زمانهای و در تجربه این رشته پایانناپذیر حادثه و خبر زندگی میکنم یا غمگین باشم. ما متولدین اواخر دهه چهل سرنوشت عجیبی داشتهایم. کودکی در دوره پهلوی و بعد انقلاب و حوادث سال 58 و بعد جنگ و بمباران و موشک باران و پیروزیها و شکستها و انتخابات واعتراضات و .... . سلسلهای از ماجرا و رخداد که یک نفس تا همین دقیقه ادامه داشته. شاید تنها دوران کم خبر در عمرم سالهای 80 تا 83 بود. یک تنفس سه ساله و بعد مدام تغییر و تغییر و اتفاق و حادثه و زندگی همیشگی در برهههای حساس زمانی.
۲- سالهاست که در ایران سنت جوک و لطیفه قومیتی برانداخته شده است. یک انتخاب آگاهانه و قابل ستایش. از معدود تحولات و ایدههای نسل جدید که قدیمیها را شرمنده میکند. آن وقت در چنین اتمسفری روی آنتن زنده یک مدیر انتصابی باشگاه قهرمان ایران لهجه مدیر باشگاه رقیب را مسخره میکند و آن یکی هم حرفهای رقیبش را ادبیات چاله میدانی توصیف میکند. روی آنتن زنده.
۳- والیبالیستهای جوان ما اعتماد به نفس خود را از دست دادهاند. آنها که برای رسیدن به پیراهن ملی بیتابی میکردند و از سلطنت نسل قبل خود شکایت میکردند حالا متوجه شدهاند که چه کار سختی دارند. والیبال مطمئنا از زیباترین ورزشهای جهان است. چشم نواز و پرتحرک و پر از لحظات ناب و قشنگ. بازی در سطح اول جهان نیازمند به رسیدن به یک آستانه توانایی ذهنی و جسمی است که این جوانان ازآن بسیار دور هستند. بدنهایشان به سقف ظرفیت خود نرسیده و ذهنشان که بدتر. 5 شکست مقابل صربستان و ایتالیا و کوبا و آرژانتین و ژاپن و کسب تنها 4 ست از این 5 بازی روحیه آنها را پودر کرده است. سرمربی اوکراینی خیلی باید تلاش کند تا درک کند که کلید حل این بحران آمادگی صد درصد جسمانی در کنار خودباوری ذهنی است. ولاسکو در یک مصاحبه در ایتالیا درباره فرهنگ ایران گفته و ستایش کرده و از روزی گفته که پس از بازدید از مسجد شیخ لطفالله بازیکنان تیم ملی ایران را جمع کرده و به آنها گفته ملتی که میتواند چنین عمارت بینقصی را بسازد باید بتواند والیبال را هم بدون اشتباه بازی کند.