روزنامه خوانی در شصت سال پیش-۳۰ | اگه میتونی احد را بگیر
زنان بازرس با گرانفروشی مبارزه میکنند
هفت صبح| دوازدهم خرداد 1343. عکس بالای صفحه افتتاح سالن بوکس امجدیه است توسط محمدرضا و فرح. تیتر یک باز هم درباره تحولات سیاسی لائوس است. در پایین صفحه همچنان داستان امتحان معلومات و نبوغ کودک شش ساله اهل قریه زاهدان فسا ادامه دارد و در شیراز از او امتحان گرفتهاند.
در صفحه 3 آگهی فیلمی کار شده به نام ماجرای وسوسه برانگیز. در تبلیغ فیلم نوشته شده اگر زن دارید این فیلم را ببینید و اگر زن ندارید این فیلم را حتما ببینید. در تبلیغ اینگونه فرض شده که تماشاگران و یا خوانندگان روزنامه حتما مردها هستند.
صفحه 4 گزارشی کار شده درباره کشور گویان با تیتر بسیار درشت: مردم گویان برای آزادی به پا خاستهاند! در همین صفحه تبلیغ باغ گلستان به عنوان تنها گردشگاه مصفای تهران کار شده است. یادتان باشد تهران آن سالها پارک به معنای امروزی نداشت و یا حداقل بسیار کم داشت. یک آگهی دیگر هم کار شده با عنوان بهشت شاهآباد (قسمت شرقی خیابان جمهوری فعلی) که در آن وعده آوازه خوانی پریوش به عنوان آتشپاره محبوب تهرانی و همین طور ارکستر فتحالله ریاحی و آوازهای جاز بانو سوزان و ارکستر آقای رشید مرادی از دیگر برنامههای آخر هفته این باغ هستند.
در گیلان مثل هر سال چند کودک بر اثر خوردن باقلا و بیماری فاویسم مردهاند. گزارشی کار شده درباره این که آیا روز جمعه کلیه اصناف باید تعطیل شوند یا نه؟ عکسی از بدرقه اشرف به سمت مسکو کار شده است. منصور به عنوان نخست وزیر و سفیر شوروی در ایران به همراه همسرش در این مراسم حضور دارند. امشب اکران عروس فرنگی ساخته وحدت در سینما آستارا شروع میشود و قرار است غلامرضا پهلوی هم در این مراسم شرکت کند.
یک دکتر به نام هوشنگ باستی و یک کارمند بانک به نام هوشنگ کامران که شریکی بلیت بخت آزمایی میخریدند برنده جایزه دویست هزارتومانی شدند. یک گروه سیرک از باواریای آلمان آمدهاند تا در استادیوم فرح (تختی) برنامه اجرا کنند. یک آگهی هم روی برنامه شام و رقص در طبقه ششم هتل مرمر تاکید دارد که آدرسش را خیلی مختصر فیشرآباد نوشتهاند.(هتل مرمر در حال حاضر در خیابان سپهبد قرهنی تقاطع طالقانی است). لولیتا فیلم جنجالی استنلی کوبریک قرار است از فردا در سینما چارلی تهران اکران شود. و بالاخره آگهی فروش بلیت برای بازی روز یکشنبه 17 خرداد در امجدیه بین تیم ملی ایران و هندوستان. و البته آگهی انتشار مجله توفیق با همان شعار مشهورشان: شب جمعه دوتا چیز یادت نره،دوم؛ روزنامه فکاهی توفیق!
سیزدهم خرداد 1343. محمدرضا فردا عازم واشنگتن میشود تا با لیندون جانسون دیدار کند. مسابقات اتومبیلرانی تهران برگزار شده و در دو رده ماشینهای سواری و ماشینهای اسپرت (شکاری). در قسمت سواریها داریوش پناه ایزدی و ایرج حسابی با دو مدل مرسدس بنز به مقام اول و دوم رسیدند و در قسمت اسپرتها ادی واکس اول شده و باز هم آقای پناه ایزدی با همان بنز 220 اسای خود دوم شده است.
چهار زن شیرازی به عنوان بازرسین ویژه مبارزه با گرانفروشی در شیراز انتخاب شدهاند. خانمها دکتر مشیری، مینو مشیری، سوسن شهاب و گوهرتاج همایونپور.
گرمای هوا در تهران به حدی شده که کارمندان به تدریج قید کت و کراوات را زدهاند و روسای ادارهها هم مخالفتی نداشتهاند. در صفحه ده داستان احد انصاری قاچاقچی معروف نقل شده.
احد در سال 1339 به جرم حمل 360 کیلو(!) تریاک در حوالی تبریز دستگیر شد اما در زندان تبریز اغتشاش راه انداخت و منتقل شد به زندان اردبیل. او آنجا هم سرناسازگاری گذاشت تا اجبارا او را به زندان مراغه منتقل کردند. آنجا بنای یک شورش همگانی بین زندانیها را به راه انداخت و خودش هم رئیس زندان را کتک زد. پس او را لاجرم به زندان بندرعباس انداختند. او در بندرعباس نقشه فرار از زندان را با رهبری 27 زندانی دیگر و با حفر یک تونل پیگیری کرد که بعد از هشت متر حفاری، ماموران زندان بو میبرند و احد را این بار به زندان جزیره خارک منتقل میکنند.
تا این که دو روز پیش او را هنگام رانندگی یک فولکس واگن در نزدیکی تبریز آن هم با سرعتی سرسام آور، دستگیر و او را شناسایی میکنند. دستگیری او در تبریز خبری غافلگیر کننده برای مسئولین زندان خارک بوده که از فرار انصاری خبر نداشتهاند!