روایتی از یک آرزوی احتمالا غیرممکن
تبدیل یک تراژدی ملی به فرصتی برای تفاهم
هفت صبح| رئیسی احتمالا پرتحرکترین رئیسجمهور ایران بوده است. سرگذشت حضور او در پاستور کمتر از سه سال به طول کشید اما آنچه در ذهن مانده است یک تحرک بیپایان برای رتق و فتق امور بود. تحرک او (شاید همچون احمدینژاد)، در معرض چند اتهام کلاسیک قرار داشت. اولین اتهام این بود که این حرکتی پوپولیستی است و اتهام دوم این که یک مدیر خوب احتیاج ندارد مدام در تکاپو باشد و نیاز به مدیران خرد کارآمد دارد. هردو اتهام در نزدیکی با سخنرانیهای همواره پرشتابش، موجب شد تا منتقدانش او را مورد هدف قرار دهند.(اینجا داریم ورای انتقادهای مستدل نسبت به سیاستهای اصولگرایان و یا مواضع رادیکال دولت و وزرا در عرصه اجتماع و اقتصاد و دیپلماسی و فرهنگ حرف میزنیم.)
راستش در ایران آن فرضیه سپردن کارها به مدیران رده بعد و عدم نیاز به سرکشیهای مستمر، یک افسانه قدیمی است. در ایران، مدیر خوب در هر ردهای پرکارترین و پرتلاشترین است. مدیر خوب باید مدام در حال سرکشی باشد. مدام در تکاپو باشد. و رئیسی بیمحابا در حرکت بود. آن قدر که از سطح تحلیل ما به دور بود. بعضی وقتها در همین هفتصبح برنامه کاری رئیسی را در طول روز نوشتم و خودم از این همه حرکت و رفت و آمد و سخنرانی و بازدید حیرت کرده بودم. او در روز سانحه هوایی، یک سد را با حضور الهام علیاف افتتاح کرده بود و برای سرکشی به یک پروژه پتروشیمی عازم تبریز بود. در رحمت خدا.
اتفاق تلخ سانحه هوایی میتواند همانگونه که محمد مرندی در گفتوگوی تهاجمیاش با بیبیسی ارائه کرده، فرصتی باشد برای حاکمیت. چهار سال و نیم پیش مراسم تشییع سردار سلیمانی فرصتی بینظیر فراهم کرد برای ترمیم زخمها و شکافهای اجتماعی اما یک حادثه عجیب و دردناک که باز هم از سطح درک و تحلیل شخص من خارج است، همه آن فرصت بینظیر را نابود کرد. حضور بیش از پانزده میلیون شهروند ایرانی در مراسم چندگانه تشییع سردار، ختم شد به آن ماجرای ساقط کردن هواپیمای اوکراینی.
حالا هم پس ازآنکه موج همگرایی ماجرای حمله بازدارنده به اسرائیل با موج سختگیری جنجالی درباره حجاب به حاشیه رفت؛ مراسم تشییع حجتالاسلام رئیسی و حجتالاسلام آلهاشم و امیرعبداللهیان و مالک رحمتی میتواند یک فرصت بزرگ دیگر برای نزدیک ساختن اقشار مردم به یکدیگر باشد و توسعه حاکمیت کشور به مرزهایی فراتر از خواستههای یک طبقه محدود. فرصتی برای ترمیم کاهش مشارکت دلهره انگیز مردم در انتخابات مجلس. میتوان این مراسم را در حد یک حادثه ملی برگزار کرد و در این 50 روز تا انتخابات کشور را به صحنه همگرایی بیشترتبدیل کرد. نمیدانم این حرفها، یک آرزوست یا امکان وقوع هم خواهد داشت.