خاطرهبازی با ام کلثوم؛ بانوی آواز عرب
درباره ام کلثوم که شجریان به صدایش غبطه میخورد و عبدالباسط او را ستاره شرق و غرب نامید
هفت صبح| پروفایل امروزمان را به ام کلثوم اختصاص دادیم؛ خواننده و بازیگر مصری که حدود ۳۲۰ آهنگ اجرا کرد و آهنگ «الاطلال» او در میان یکصد آهنگ برتر تولید شده در قرن بیستم قرار گرفت. درباره ام کلثوم مینویسم؛ کسی که نهتنها خودم بلکه همه خوزستانیها و طرفداران موسیقی عربی با آوازهایش زندگی میکنند.

هم او که با هر تحریر، نظم کهن جهان را میلرزاند؛ گویی خود زمان، در گلویش زیستن را میآموخت و محمد عبدالوهاب آهنگساز مصری، آن معمار صوتی رویا، با تلفیق صدای ام کلثوم ملودی را از محدوده زمین بیرون میکشید و در مدار اندیشه رها میکرد؛ عبدالوهاب سازنده اکثر کارهای ام کلثوم بود.
از او چه میدانیم؟
فاطمه ابراهیم السید البلتاجی که با نام هنری ام کلثوم شناخته میشود. حافظ قرآن 127 سال پیش (1277 خورشیدی) در روستای طامة الزهراء استان دقهلیه مصر متولد شد. او در دهه 60 زندگی خود، سال ۱۹۵۴ با پزشک خود، دکتر حسن الهفناوی ازدواج کرد و تا زمان مرگش با او ماند.پدرش موذن مسجد روستا و قاری سرودهای مذهبی در اعیاد و جشنهای مذهبی بود.

نقطه عطف زندگی امکلثوم
حرفه هنری ام کلثوم از 10 سالگی آغاز شد؛ زمانی که پدرش صدای او را در حال خواندن یک سرود مذهبی شنید. سال ۱۹۱۶، شیخ ابراهیم البلتاجی با شیخ زکریا احمد و شیخ ابوالعلا محمد از آهنگسازان مشهور آشنا شد. آنها او را متقاعد کردند که روستا را ترک و به قاهره نقل مکان کند(سال ۱۹۲۱)؛ جایی که شهرت، هنر و ثروت در انتظار او بود.

ام کلثوم شروع به اجرا در کنسرتها کرد و شیخ ابوالعلا محمد آهنگ «چشمان عاشق به او خیانت میکنند» را با شعر احمد رامی برای او ساخت. سپس سال ۱۹۲۴، او با موسیقیدان محمد القصبجی آشنا شد که شروع به آموزش هنری او کرد. او عبا و روسری سنتی را کنار گذاشت و شروع به پوشیدن لباسهای معمولی کرد. دستمالهای دست او که هنگام آواز به دست میگرفت، پای ثابت پوشش او در کنسرتها بود.
مرا به سرزمین معشوقم ببر
شهرت ام کلثوم سال ۱۹۲۸ در 47سالگی پس از آنکه مونولوگ «اگر ببخشم و گناه را فراموش کنم» به فروش بیسابقهای دست یافت، آغاز شد. با این حال، ملاقات او در سال ۱۹۳۵ با آهنگساز جوان آن زمان، ریاض السنباطی نوازنده مشهور بربط- که اولین آهنگ او با عنوان «مرا به سرزمین معشوقم ببر» را ساخت - نقطه عطفی در حرفه هنری او بود.

رقابت بین او و محمد عبدالوهاب از همان ابتدا باعث ایجاد اختلاف بین آنها شد که تنها با آشتی در دهه ۱۹۶۰ به پایان رسید. جالب اینکه اولین آهنگ او که توسط محمد عبدالوهاب ساخته شد، «انت عمری» در سال ۱۹۶۴ بود و در سال ۱۹۶۶ ریاض السنباطی، آهنگ «الاطلال» را به او تقدیم کرد که منتقدان آن را یکی از شگفتانگیزترین 100 آهنگ جهان در قرن بیستم دانستند و القاب «بانوی آواز عرب» و «ستاره شرق و غرب» را به او دادند.
آثار ادبی
ام کلثوم تقریبا ۳۲۰ ترانه خواند که توسط آهنگسازان و ترانهسرایان مشهور ساخته و سروده شده بودند. او در ستایش پیامبر اسلام و آواز مذهبی - به ویژه در اجرای اشعار بلند و اشعار کلاسیک عربی - از جمله: نهج البرده، سلوی قلبی، ولیده الهدی، اراک عاصیه الدم و رباعیات خیام سرآمد بود. او همچنین در ترانههای عاشقانهای مانند: انت عمری، الاطلال، الحب کلو، عروح لمین و اغدان علق به موفقیت دست یافت.ام کلثوم همچنین بین سالهای ۱۹۳۵ تا ۱۹۴۸ در شش فیلم بازی و آواز خواند: وداع، نشید الامل، دنانیر، آیدا، سلامه و فاطمه.
مرگ
ام کلثوم سوم فوریه 1975 پس از ابتلا به بیماری کلیوی در سن 76درگذشت. او در قاهره در یک مراسم تشییع باشکوه با حضور میلیونها نفر از طرفدارانش به خاک سپرده شد.

شاعری که سالها مخفیانه ام کلثوم را دوست داشت
در عکس امکلثوم را در کنار نفر سمت راست احمد رامی شاعر معروف و ترانهسرا میبینید و نفر وسط محمد القصبجی آهنگساز معروف مصری است. «و من هرگز از عشق تو شکایت نخواهم کرد، هر چقدر هم که شور و اشتیاق تو مرا عذاب دهد.» این کلمات که توسط ام کلثوم خوانده شده و عنوان آن «تو عشقی» است، توسط احمد رامی سروده شده؛ شاعری که سالها مخفیانه ام کلثوم را دوست داشت بدون اینکه عشق خود را به او آشکار کند و درنهایت اشعارش او را لو داد!

وقتی در زندگینامه این مرد کاوش کردم و به مصاحبههای رادیویی زیادی با او گوش دادم، از جمله برنامه «خاطرات میگویند» وجدی الحکیم که در آن با او مصاحبه کرده و از او خواسته بود درباره خودش صحبت کند، او با این جمله شروع کرد: «آنچه از دوران جوانیام، در سال ششم یا هفتم، به یاد دارم این است که سوار بر یک کشتی مسافربری بودم که در دریای اژه بین آسیای صغیر و یونان در حرکت بود و به سمت جزیره تاسوس میرفت، جزیرهای که پدر احمد رامی، پزشک، توسط خدیو عباس حلمی دوم به آنجا اعزام شده بود.
در آن جزیره که پر از طبیعت زیبا بود، حس عشق به زندگی، لذتها و زیباییهای آن در این کودک متولد شد و او دو سال در آنجا ماند تا اینکه تصمیم گرفت به تنهایی به قاهره نقل مکان و در آنجا زندگی دانشگاهی خود را آغاز کند. در اینجا بود که احساس تفاوت و فاصله، تفاوتی در زندگی او ایجاد کرد تا درباره درد بنویسد، زیرا در کنار گورستانهای خانه عمهاش اقامت داشت.تا این لحظه، من تصویری زیبا و عمیق از درد، زیبایی و عشق را در اشعار احمد رامی برای ام کلثوم شکل دادم.
در سال ۱۹۶۵، او آهنگ «تو عشقی» را برای او نوشت که شاهکاری باشکوه بود و همچنان باقی مانده است که بیانگر اشتیاق عاشق برای معشوقش و مجموعهای از توجیهات قدرتمند برای رسیدن به او تحت هر شرایطی است که زندگی ممکن است پیش بیاورد. قبل از آن، در روزهای اولیهای که ام کلثوم شروع به خواندن اشعار خود کرد، در سال ۱۹۲۴ بود که او شعری را به دوستش، شیخ ابوالعلا محمد تقدیم کرد که اظهار داشت: «تو باعث شدی یک دختر روستایی شعر تو را بخواند!»

او برای شنیدن آن رفت و رابطه آنها به مدت ۵۰ سال ادامه یافت. او همیشه در ردیف هشتم کنسرتهای ام کلثوم بود، با بهترین لباسهایش مینشست، به او گوش میداد و زیباترین و شیواترین اشعار خود را به ام کلثوم تقدیم میکرد. وقتی ام کلثوم آهنگ «من تو را ترک کردم» را خواند، او در ریاض بود. آنقدر از غیبتش غمگین بود که گفت: «در حالی که فرش را گاز میگرفتم، داشتم به آن گوش میدادم.»
نظر عبدالباسط درباره ام کلثوم
دو سال پیش در ویدیوهایی که از قرائت قرآن عبدالباسط میدیدم، مصاحبهای از یک مجری مشهور عرب با عبدالباسط برایم جالب توجه بود؛ جایی که خانم مجری از او میپرسد «شیخ شما آهنگ هم گوش میدهید؟» و او در پاسخ میگوید «بله آهنگ گوش میدهم؛ بسیار زیاد.» خانم مجری میپرسد «از خوانندهها چه کسی را میپسندید؟» عبدالباسط در جواب میگوید «من به هر صدای زیبایی گوش میدهم اما معمولا صدای زیبایی که گوش میدهم، صدای بانو ام کلثوم است، ستاره شرق و غرب، سرور موسیقی، سرور آواز... »

غبطه شجریان به صدای ام کلثوم
محمدرضا شجریان دربارهاش گفته بود: «به او عشق ورزیدم؛ هنوز هم که صدای او را گوش میکنم، میبینم که این زن صدایش آسمانی است و جای دیگری برای من دارد. من به ام کلثوم خیلی غبطه میخوردم که اینقدر توانایی داشت. » ربنایی که شجریان با الهام از آواز « برضاک یا خالقی» در دستگاه راست (بیات عجم عربی) خواند.
