کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۵۱۹۹۶
تاریخ خبر:

عجیب‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران

عجیب‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران

100 قصه دیگر از لابه‌لای تاریخ : این داستان فیلم گوزنها

روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | خب همه از فضای سنگین در عرصه سانسور در فضای قبل از انقلاب باخبریم. اما چگونه می‌شود که فیلم گوزنها ساخته می‌شود؟‌ در مورد یک سارق بانک با سبیل‌های چپی با پهلوی تیرخورده که به خانه دوست قدیمی‌اش پناهنده می‌شود. آن‌هم در روزگاری که یکی از سرگرمی‌های فداییان خلق و مجاهدین خلق حمله به بانک‌ها و سرقت پول بوده است.

 

چگونه می‌شود که فیلمی با چنین پوستری در جشنواره جهانی فیلم تهران نمایش داده شود و بازیگر اصلی‌اش یعنی بهروز وثوقی جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره را به‌دست بیاورد؟‌ چگونه می‌شود فیلمی که در آن پلیس و ماموران امنیتی شخصی‌پوش (ساواکی‌ها) برای گرفتن یک سارق بانک کل محله را محاصره می‌کنند و خانه را گلوله‌باران می‌کنند و بعد هم پس از صحنه متلاشی شدن خانه، ‌ترانه گنجشکک اشی‌مشی پخش شود؟‌

 

دیگر چگونه یک فیلم و یک فیلمساز به چریک‌ها ابراز ارادت کنند؟‌ چگونه در یک فیلم این‌قدر نشانه‌های ضد‌حکومتی جمع بشوند و ستایش از نبرد مسلحانه و کشته شدن در راه آرمان‌ آن هم در سال 1353. در اوج جنگ چریکی. در سالی که فدایی‌ها بیش از ده ترور و عملیات مسلحانه فقط در تهران انجام داده بودند.

 

 

این معما را کسی می‌تواند حل کند؟‌ چگونه؟ نمایش فیلم در 6 آذر 1353 با واکنش خیره‌کننده تماشاگران روبه‌رو شد. جمعیت به هیجان آمده بودند و نشانه‌های سیاسی فیلم را نیز به تمامی دریافته بودند. شایعات از بلند کردن کیمیایی و قریبیان روی دست علاقه‌مندان و چرخاندن او هم تاکید دارد (تاریخ ایرانی).

 

برخی حتی از سیلی خوردن مهدی میثاقیه تهیه‌کننده فیلم از پرویز ثابتی حرف می‌زنند که البته تایید نشده و همین‌طور لگد زدن یکی از ماموران ساواک به شکم مسعود کیمیایی. حتی بهروز وثوقی که در آن سال در اوج روابط ملتهب با اشرف خواهر شاه قرار داشت احضار می‌شود و تعهد می‌دهد که دیگر دست از پا خطا نکند.

 

بعد از جشنواره فیلم تهران و برگزاری مراسم، با فشار ساواک فصل انتهایی فیلم از آن حجم یاغیگری مسلحانه پاک شد. فصل محاصره محله بر‌ای به دام انداختن سارق-چریک با بازی فرامرز قریبیان از قرار برگرفته از داستان احمد زبیرم بود.

 

یک کارگر شیلات متولد انزلی که در دهه چهل جذب گروه‌های چپ شده بود و در سال 1350 در عملیات حمله با نارنجک به دیوار سفارت آمریکا در تهران و در عملیات کشتن تیمسار فرسیو شرکت داشت و البته چندین عملیات دیگر.

 

در نهایت در سال 1351 محل اختفایش در محله نازی‌آباد شناسایی می‌شود و تحت محاصره قرار می‌گیرد و به یک خانه قدیمی پناه می‌برد و آنجا مقاومت تک‌نفره‌ای را آغاز می‌کند. او مقداری قابلمه و کاسه فلزی را از صاحبان خانه می‌گیرد و از قرار پول ‌آنها را هم پرداخت می‌کند (ذکر این مسئله موجب به دردسر افتادن خبرنگار اطلاعات یعنی محمد بلوری می‌شود و احضار و بازجویی)

 

و دست آخر از پا در‌می‌آید. (می‌گویند که احمد شاملو هم در ستایش زبیرم شعری سروده است. قبل از این‌که با هزینه دفتر فرح برای معالجه پایش عازم لندن شود) و بالاخره آن‌طور که کیمیایی روایت کرده:

 

بعد از نمایش گوزنها در جشنواره جهانی فیلم تهران گفتند انتهای فیلم باید تغییر کند. چون در ذهن خودشان از شخصیت‌های فیلم، مابه‌ازای واقعی ساخته بودند؛ مثلاً این امیرپرویز پویان است، آن یکی شاه است، فلانی مأمور ساواک است، آن یکی زندانی است و... من و آقای میثاقیه زیر بار نرفتیم و مأموران ساواک ما را از استودیو به اداره ساواک بردند. کار به جایی رسید که خودشان آمدند و پایان‌بندی فیلم را عوض کردند. کارگردان و صدابردار را خودشان آوردند، فیلمبردار هم خود نعمت حقیقی بود.

 

شایعات آن‌قدر بالا گرفت که حتی اسم فیلم را هم برگرفته از یک نقاشی بیژن جزنی در زندان دانستند. جزنی و یارانش در فروردین سال بعد در تپه‌های اوین اعدام شدند. به‌هرحال اکران فیلم در بهمن سال 1354 با یک پایان تغییر‌یافته میسر شد.

 

و دیالوگ‌هایی که طی آنها تلاش می‌شد که از ابعاد قهرمانی قریبیان به‌عنوان یک چریک کاسته شود و کمی لجاجت و حماقت به گفتارش اضافه کنند. گوزنها در 28 مرداد 1357 دوباره به سرخط خبرها آمد. وقتی سینما رکس آتش زده شد و 480 تماشاگر در آتش سوختند در تمام خبرها اشاره شد که سینما در حال نمایش فیلم گوزنها بوده است.

 

این یک دستاویز قابل توجیه در نگاه مردم بود که این فاجعه مهیب را گردن ساواک بیاندازند. انتقام ساواک از مردمی که رفته‌اند و فیلم ضد رژیم نگاه کرده‌اند. گوزنها بر پایه این شهرت دیوانه‌وار و بر پایه شکل زیستن غیرعادی‌اش همیشه نامزد عنوان بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران بوده است.

 

از معدود محصولاتی که حتی در نسخه اصلی‌اش هم بسیاری از اطلاعات لازم بازگو نمی‌شود و تماشاگر باید از راه خوانش تاریخ معاصر و جنبش‌های چریکی کلید واژه‌های فیلم را دریابد. گوزنها در رای‌گیری‌های سال 1368 و 1398 به‌عنوان بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران شناخته شده است و در سال‌های 78 و 88 هم در بین سه و پنج فیلم اول جدول قرار داشته است. 

 

شخصا به‌عنوان راوی این ستون علاقه سینمایی خاصی به گوزنها ندارم و فیلم را جزو بهترین کارهای کیمیایی نمی‌دانم اما هرچه هست این فیلم از ابتدای خلق خود با معما و راز و چالش هم‌سرشت بوده است. 

 

کدخبر: ۵۵۱۹۹۶
تاریخ خبر:
ارسال نظر