مهاجران و درسهای تاریخ | آمریکا هنوز به کارگر ارزان محتاج است

با وجود شواهد گسترده تاریخی و اقتصادی درباره بیاثر بودن اخراجهای جمعی مهاجران، دونالد ترامپ بار دیگر این سیاست پرهزینه و بیثمر را به مرکز گفتمان انتخاباتی خود بازگردانده است
هفت صبح| دونالد ترامپ با وعده اجرای بیسابقهترین عملیات علیه مهاجرت غیرقانونی وارد کارزار انتخاباتی شده است. کارزار تازهاش از لسآنجلس آغاز شده، جایی که گارد ملی و تفنگداران دریایی به خیابانها آمدهاند و اعتراضات گسترده علیه اخراجها، از سوی دولت به عنوان شورشی سازمانیافته از سوی «مهاجمان مکزیکی» جلوه داده میشود.
در حالیکه امروز دادگاه فدرال برای قانونی بودن اعزام گارد ملی علیه خواست فرماندار ایالتی تشکیل جلسه میدهد، ترامپ در فضای مجازی مدعی شده که کل دولتش را بسیج کرده تا هرچه سریعتر بیشترین تعداد مهاجران غیرقانونی را اخراج کند. او شهرهای پناهگاه را هدف قرار داده و آنها را مسبب «ویرانی شهرهای ایدهآل و تبدیلشان به کابوسهای جهان سوم» دانسته، جملاتی که او با حروف بزرگ و لحن آخرالزمانی خاص خودش نوشته است.
اما در میان این حملات تند، یک اعتراف بیسابقه نیز دیده میشود؛ ترامپ نوشته است که کشاورزان، هتلداران و فعالان صنعت گردشگری از اجرای سیاست مهاجرتی سختگیرانه ناراضیاند، چرا که کارگران وفادار و سختکوش خود را از دست دادهاند و جایگزینی برای آنها پیدا نمیشود.
اقتصاد، دشمن اخراج نیست
این اعتراف با دههها تحقیق علمی همخوان است. مطالعات بیشماری، چه از نهادهای لیبرال مانند شورای مهاجرت آمریکا و چه از نهادهای مستقل مانند دفتر بودجه کنگره، نشان دادهاند که مهاجران غیرقانونی نهتنها جای شغل شهروندان آمریکایی را نمیگیرند، بلکه حضورشان برای اقتصاد ایالات متحده سودمند است.
برای مثال، مطالعهای در سال گذشته پیشبینی کرده که اجرای بلندمدت هدف ترامپ، اخراج سالانه یک میلیون مهاجر، میتواند ۴.۲ درصد از تولید ناخالص داخلی آمریکا را کاهش دهد، رقمی معادل با بحران مالی ۲۰۰۸. حتی در گزارش آکادمی ملی علوم نیز آمده که نرخ بیکاری میان کارگران بومی در مناطقی با مهاجرت بیشتر، کاهش یافته است.
در همین حال، مؤسسه بروکینگز در سال ۲۰۲۴ نشان داد که سه صنعت اصلی متکی به مهاجران غیرقانونی شامل کشاورزی، رستورانداری و هتلداریاند، صنایعی که آمریکاییها بهندرت در آنها اشتغال دارند. همین دادهها باعث شد ساعاتی پس از انتشار پستهای تند ترامپ، دستورالعملی داخلی در اداره مهاجرت صادر شود که خواستار توقف فوری بازرسیها و عملیاتهای اجرایی در محلهای کشاورزی، رستورانها و هتلها بود. باید بگوییم که آشکارا تناقضی میان شعارهای پرطمطراق و اقدامات پشتپرده دولت در جریان است.
چرا، اگر شکستخورده است؟
پرسش محوری اینجاست: اگر اخراجهای دستهجمعی بارها و بارها ناکارآمدی خود را نشان دادهاند، چرا ترامپ بار دیگر به آنها متوسل شده است؟ پاسخ بهظاهر ساده اما بسیار نگرانکننده است: ایجاد رعب و وحشت. مغز متفکر مهاجرتی دولت ترامپ، استیفن میلر است، مشاوری با دیدگاههایی سختگیرانه و بیگذشت که حتی در ماه گذشته مأموران اداره مهاجرت را برای کندی در اخراجها مورد شماتت قرار داد.
میلر که در فضای سیاستزده و نژادپرستانه دهههای ۹۰ و ۲۰۰۰ کالیفرنیا رشد کرده، مهاجرت را نه مسئلهای اقتصادی، بلکه تهدیدی فرهنگی و وجودی میداند. این ذهنیت، ریشه در پروژهای تاریخی دارد: عملیات «وِتبَک» در سال ۱۹۵۴ که تحت ریاستجمهوری آیزنهاور اجرا شد و بنا بر آمار دولتی، به اخراج ۱.۳ میلیون مهاجر مکزیکی انجامید. اما بررسی جامع تاریخنگار آمریکایی، خوآن رامون گارسیا، نشان داد که این آمارها اغراق شدهاند و عملیات نهتنها موج مهاجرت را متوقف نکرد، بلکه احساس بیگانگی و بیاعتمادی گستردهای میان لاتینتبارها نسبت به دولت آمریکا ایجاد کرد.
گذشته بازمیگردد، چون آمریکا هنوز به کارگر ارزان محتاج است
مطالعات نشان میدهند که اخراجهای گسترده، برخلاف تصور عمومی، باعث بهبود وضعیت کارگران بومی نمیشوند. بلکه برعکس، موجب سوءاستفاده بیشتر کارفرمایان از نیروهای باقیمانده و اختلال در زنجیرههای تأمین نیروی کار میشوند و بدتر از همه، این عملیاتها در نهایت هیچگاه مهاجرت را متوقف نکردهاند.
آنچه ایالات متحده را از درون به سمت جذب مهاجران سوق میدهد، اشتیاق سیریناپذیر به نیروی کار ارزانقیمت است، واقعیتی اقتصادی که حتی پوپولیسم ترامپ هم نمیتواند انکارش کند. شاید کسی باید این واقعیت را به ترامپ یادآوری کند؛ تا شاید این بار، قبل از آنکه میلیونها نفر را به ترس و بیثباتی محکوم کند، به جای نفرتپراکنی، از منطق اقتصادی استفاده کند.