قاب تاریخ| چند بار نزدیک بود شهید شویم اما حیف!
خاطرهای از حاج قاسم، تقابل زاگالو و مهاجرانی، ثریا و مینیکوپر خاطرهانگیز.
روزنامه هفت صبح، مرتضی کلیلی | با قاب تاریخ به ایران قدیم سفر و یادی از گذشته می کنیم. در تهیه این مجموعه، از تصاویر کمتر دیده شدهای استفاده شده که تماشای آنها خالی از لطف نیست. عکسهایی از مشاهیر تاریخ معاصر ایران، شهرهای ایران، خودروهای نوستالژیک، عکسهای فوتبالی و... برای دیدن تصاویر و شرح آن ادامه مطلب را بخوانید.
قاب مشاهیر 1
چند بار نزدیک بود شهید شویم اما حیف! مشرقنیوز، خاطرهای از رئیسدفتر و همراه همیشگی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی را منتشر کرده .در این خاطره آمده است؛ شهید حسین پورجعفری، رئیسدفتر و همراه همیشگی حاج قاسم سلیمانی میگفت: روزی در منطقهای در سوریه، حاجی خواست با دوربین دید بزند. خیلی محل خطرناکی بود.
من بلوکی را که سوراخی داشت، بلند کردم که بالای دیوار بگذارم تا برای دوربین استتار باشد. همین که بلوک را بالا گذاشتم، تکتیرانداز بلوک را طوری زد که تکهتکه شد و روی سروصورت ما ریخت. حاجی کمی فاصله گرفت. دوباره خواست با دوربین اطراف را دید بزند که اینبار گلولهای کنار گوشش روی دیوار نشست. خلاصه شناسایی بهخیر گذشت.
بعد از شناسایی برای تجدید وضو داخل خانهای شدیم. احساس کردم اوضاع اصلاً مناسب نیست؛ به اصرار زیاد حاجی را سوار ماشین کردیم و راه افتادیم. هنوز زیاد دور نشده بودیم که همان خانه منفجر شد و حدود ۱۷ نفر به شهادت رسیدند. بعد از این اتفاق حاجی به من گفت: «حسین! امروز چند بار نزدیک بود شهید شویم اما حیف... »
برگرفته از کتاب «اخلاق و معنویت در مکتب شهید سلیمانی»
قاب مشاهیر 2
قســمتهایی از کتاب کاخ تنهایی، خاطرات ثریا اسفندیاری (قســمت 58)؛ نمیخواهیم از پناهی که شاه عراق به ما میدهد، به مدت زیادی استفاده کنیم. به ویژه که میفهمیم سفیر ما در بغداد که اصلا او را ندیدیم و از جسم و روح فدایی دکتر مصدق است و تقاضای بازداشت ما را داشته است. در (۲۷ مرداد) هواپیمای پیچ کرافت که ما را از معرکه نجات داده بود، در عراق به امانت میگذاریم و همراه با خاتمی و آتابای، با یک هواپیمای اجاره، به سوی رم پرواز میکنیم . رم، فرودگاه چامپینو؛
یک گروه روزنامهنگار و عکاس با پرسشهایشان آزارمان میدهند، و زیر شلیک فلاشهای دوربین عکاسی، ما را خسته و درمانده میکنند. در میان ازدحام به زحمت، راه عبوری برای خود باز میکنیم... نمایندهای از سوی دولت ایتالیا برای استقبال از ما در فرودگاه حاضر است. اما چشمان ما در پییافتن سفیر ایران در رم به هر سو میگردد.
نظام خواجهنوری ، همان مردی که دو سال و نیم پیش مدیر تشریفات عروسی ما بود. هنگامی که توانستیم پیدایش کنیم، از دادن «سوئیچ» اتومبیلی که من آن را در سفارت گذاشته بودم خودداری کرد. این اتومبیل مربوط به زمانی بود که شاه، نگران امنیت من در تهران، مرا به رم فرستاد. عاقبت یکی از همکاران او موفق شد سوئیچ را از او بگیرد و اتومبیل را به ما رساند.
این کمک و فداکاری در آن دوران پر مسئولیت برای او، بزرگترین خدمتی است که در دوران ملکه بودنم برای من انجام گردید.در طبقه چهارم هتل «اکسلسیور»، سوئیت کوچکی را یک بازرگان ایرانی در اختیارمان گذاشت، و بعد از آنکه محمدرضا تخت و تاجش را باز یافت، محبت این مرد را که در سختترین وضع پریشانی مان نسبت به شاه و ملکه اش ابراز داشت، فراموش نکرد.
با آنکه از اتاق هتل کمتر بیرون می آمدیم، باز نمی توانستیم از شر پاپاراتزی ها که دور و بر هتل می چرخیدند، بگریزیم، از یک در خروجی پشت هتل، موفق شدیم برای خرید لباس چند بار بیرون برویم یک کت و شلوار خاکستری روشن برای محمدرضا، و یک پیراهن قرمز با خال های سفید، برای من.شبها گوش به اخبار ضد و نقیض تهران داشتیم .در آنجا شورش علیه شاه بر پاست، فاطمی وزیر امور خارجه در میدان بهارستان، در برابر جمعیت، سخن رانده است... ادامه دارد...
قاب تاریخ
زاگالو قهرمانی آسیا را در تهران به ملیپوشان ایران رضا عادلخانی و نصرالله عبداللهی تبریک میگوید؛ تیم فوتبال ایران در فینال جام ملتهای آسیا در سال ۱۹۷۶ در تهران، کویت را برد و برای سومین بار قهرمان شد. ماریو زاگالو در آن مسابقات سرمربی تیم کویت بود. زاگالو با قهرمان کردن برزیل در جامجهانی ۱۹۷۰ شهرتی جهانی داشت. بازی با زاگالو یک اتفاق مهم به شمار میرفت.
تقابل مهم ایران و زاگالو ابتدا در فینال جام ملتهای آسیا در سال ۱۹۷۶ در تهران رقم خورد. در آن بازی زاگالو به حشمت مهاجرانی یک-صفر باخت. او قبل از آغاز مسابقات قهرمانی آسیا گفته بود که در این دوره کویت با قهرمانی در آسیا نوار قهرمانی ایران را قطع میکند. بعد از این صحبتهای زاگالو روزنامههای ایران تیترهایی جنجالی علیه او منتشر کردند.
روزنامه رستاخیز، به نقل از حسن روشن، مهاجم سرشناس آن سالهای تیم ملی ایران و باشگاه تاج، نوشت: «زاگالو خیلی مغرور است، بادش را خالی میکنیم.» دو تیم در دیدارهای انتخابی جامجهانی ۱۹۷۸ هم رقیب یکدیگر بودند و تنها یکی از آنها میتوانست راهی آن مسابقات شود. باز هم ایران، با سرمربیگری حشمت مهاجرانی، کویت را در دو دیدار رفت و برگشت شکست داد و راهی آرژانتین شد.
ضیا آتابای، خواننده و آهنگساز که آهنگهای عامهپسندی مانند رینگو را در کارنامه خود داشت، پس از پیروزی ایران برکویت، ترانه زاگالو را خواند. ضیا ترانه زاگالو را با استفاده از موسیقی ترانه «مرد دریای خزر زنگالو» ساخته حسن خوشدل، آهنگساز و نوازنده گیلانی، ساخت و در آن میخواند:
«وقتی که راهی ایران بودی زاگالو / بیخودی نبود هراسان بودی زاگالو/ اگه ایرانیرو میشناختی تو زاگالو / نمیومدی نمیباختی تو زاگالو / و....» قهرمانی که دیگر برای ایران هرگز تکرار نشد اما کویت در دور بعدی با مربیگری آلبرتو پریرای برزیلی قهرمان آسیا و پیشبینی زاگالو محقق شد.(بیبیسی فارسی)
قاب نوستالژی
تصویر زیبایی از مینیکوپر اس وود اند پیکت مشهور ایران و مالکش در اواخر دهه 40 خورشیدی؛ خودروی ارزشمند و تاریخی یکی از خاصترین مینیکوپرهای ایران در ابتدا توسط دردشتی به ایران وارد شد و برای مدتی در اختیار ایشان بود. بعد از آن دردشتی این اتومبیل را در اواخر دهه 40 به خانواده مافی میفروشند.
برای بسیاری از علاقهمندان خانواده مافی با نام برادران حسین و مرحوم احمد شناخته شده. این دو برادر بارها در مسابقات اتومبیلرانی قبل از انقلاب با اتومبیلهایی نظیر مینی، تریومف و پیکان شرکت کردند و مقامهای متعددی کسب کردند. در این دوره این مینیکوپر زیبا در اختیار خواهر ایشان یعنی خانم زهرا مافی بوده و به هیچ وجه در مسابقات شرکت نکرد.
خانم مافی خاطرات بسیار زیبا و شیرینی از دوره سه ساله سوار شدن بر این مینی دارند. در آن زمان خانم مافی دانشجوی رشته ادبیات و فلسفه در دانشگاه ملی بودند. برای بسیاری از دانشجویان و حتی اساتید دانشگاه، این مینی به لطف تفاوتهای ظاهری با سایر نمونهها بسیار جالب بود و در معابر توجهات بسیاری را جلب میکرد و افراد سرشناس متعددی نسبت به آن اظهار علاقه میکردند.(کلاسیکوپدیا)