آقای معاون ناگهان رفت
تمام احتمالاتی که در رابطه با برکناری ناگهانی معاون سیاسی صدا و سیما شنیده میشود
روزنامه هفت صبح| یک: حمید رسایی: اینکه از سخن و بیان و صفحات مجازی من نباید دعوا برداشته شود درست است اما الان یکسری صفحات مجازی دیگر وجود دارند که محتوای اختلاف آمیز تولید میکنند.... فحاشیهایی میکنند... و اگر نخشان را بگیرید میرسد به بعضی از آدمها.
مجری شبکه خبر: چه کسانی؟
حمید رسایی: بعضیها، بعضیها که خیلی هم دلشان میخواهد رئیس بشوند.
مجری شبکه خبر: خب بگویید چه کسانی، همین مبهم صحبت کردن شماست که مشکل ایجاد میکند. با سند و مدرک اسم ببرید.
حمید رسایی: اگر من بگویم چه کسانی، شما میگویید حق و حقوق ایجاد شده... مثل روز روشن است که بعضی از خبرگزاریها چه میکنند. روزنامه جوان، خبرگزاری تسنیم و...
مجری شبکه خبر: اینها متعلق به چه کسی هستند؟ خیلی راحت بگویید.
حمید رسایی: بعضی از اینها عضو شورای ائتلاف هستند، اصلا صریح بگویم آقای قالیباف... یک نفر برود تحلیل محتوا کند ببیند اینها طی هفتههای اخیر چه چیزهایی نوشتند. اینها رسانههایی هستند که به نهادهای انقلابی متصل هستند.... البته من شنیدم که تذکر هم گرفتند.
مجری (رو به زنگنه، نماینده مجلس): لطفا شما به ما بگویید که تسنیم متعلق به آقای قالیباف است. جواب من را روشن و صریح بدهید.... تسنیم متعلق به آقای قالیباف است؟
دو: آنچه خواندید بخشی از گفتوگوی جنجالی حمید رسایی در برنامه گفتوگوی ویژه شبکه خبر بود، برنامهای که خیلیها میگویند پیش لرزه زلزله بزرگی بوده که دیروز در صدا و سیما اتفاق افتاد با برکناری ناگهانی علیرضا خدابخشی معاون سیاسی صدا و سیما، معاونی که همه از اهمیت و حساسیت سمتش خبر دارند و میدانند که او تعیین کننده خط مشی سیاسی سازمان است و جهتگیریها را او و تیمش مشخص میکنند.
اگرچه بعضی از رسانهها سعی کردند برکناری خدابخشی را استعفا نشان بدهند و متن استعفای او را هم منتشر کردند اما در افکار عمومی این ادعا با تردید روبه رو شده است و برکناری را امری فوری در نظر گرفته اند. یکی از نشانههای این عجله هم انتخاب محمدعلی صائب به عنوان جایگزین او بود. چهره مورد اعتماد پیمان جبلی، رئیس صدا و سیما که قبلا مدیر دفترش بوده و حالا در کنار ریاست خبرگزاری صدا و سیما باید سرپرست معاونت سیاسی این سازمان هم باشد تا سر فرصت تصمیم نهایی در مورد این معاونت گرفته شود.
سه: بیایید برگردیم به آنچه در اول متن خواندید یعنی گزیده برنامه گفتوگوی شبکه خبر. گفتوگویی که نه تنها بعد از پخش که قبل از آن هم سر و صدا راه انداخت. اصلا وقتی خبر رسید که قرار است حمید رسایی، از سیاسیون شناخته شده نزدیک به جبهه پایداری به صدا و سیما برود عدهای در شبکههای اجتماعی واکنش نشان دادند و آن را عجیب دانستند مخصوصا کسانی که بهطیفهای دیگر اصولگرایی مخصوصا محمد باقر قالیباف نزدیک بودند این انتخاب را زیر سوال بردند.
البته این واکنشها صرفا به دلیل گرایش سیاسی رسایی و تقابل آن با جریان قالیباف نبود بلکه آنها که خبرهای جناحی و سیاسی را دنبال میکنند میدانند که در تمام هفتههای گذشته مخصوصا هفتههای منتهی به انتخابات، رسایی و مخالفان او در طیف نزدیک به قالیباف از هیچ تلاشی برای حمله به همدیگر فروگذار نکرده بودند؛ از طعنه و کنایه گرفته تا اتهام. دعوایی که بعد از انتخابات هم ادامه پیدا کرد. یک روز ایران اقتصادی با عکسی از رسایی مینوشت: «چند بار رد صلاحیت شده اما توهم ریاست مجلس را هم دارد». روز دیگر تسنیم تیتر میزد: «ستیزه جویی به نام رسایی»
و البته خود رسایی که قبلتر با استفاده از عبارتهایی مانند «کیف کشی»، «روابط فامیلی»، «رشد یافته بدون صلاحیت سیاسی» و... علیه اطرافیان قالیباف هیزم آتش دعوا را بیشتر کرده بود بعد از حمله رسانههای اصولگرا آرام نگرفت و حتی تندتر نوشت: «از فرماندهان عالی سپاه(سردار سلامیو سردار نقدی) و رئیس اطلاعات سپاه (حاج کاظم) سپاسگزارم که در انتخابات این دوره، اجازه دخالت وسوءاستفاده از این نهاد مقدس به نفع یک جریان سیاسی را ندادند و قاطعانه دربرابر معدود قانونشکنان ایستادند. عصبانیت سردبیر روزنامه جوان برایم قابل درک است.»
او در توئیت دیگری هم نوشت: «ادبیات فاخر روزنامه جوان وخبرگزاری تسنیم درباره منتخب مردم تهران را ببینید، فقط چون رسایی گفته است: پیام کاهش دوسوم آرای آقای قالیباف در تهران یعنی ویترین مجلس آینده باید تغییر کند.»احتمالا حالا بهتر درک میکنید که وقتی شبکه خبر از رسایی دعوت میکند چقدر میتواند راه را برای تفسیر سمت و سوی سیاسی معاونت سیاسی باز بگذارد.
چهار: فاز بعدی دعوا که اتفاقا شدیدتر بود و بیشتر هم دامن صدا و سیما را گرفت بعد از برنامه شروع شد. منتقدان بسیار عصبانی تلویزیون اگر با حضور رسایی در صدا و سیما هم کنار میآمدند نمیتوانستند از اصرارهای مجری برای اسم بردن از قالیباف بگذرند. اصلیترین دستمایه حمله آنها به صدا و سیما حرفهای رهبر انقلاب درست چند ساعت قبل از پخش مصاحبه با رسایی بود: «آن چیزی که میتواند شیرینی مجلس جدید را نابود کند سخنان اختلاف انگیز و دعوا راه انداختنها و ستیزهگریهای دشمن پسند است... برادران و خواهرانی که در مجلس جدید که تشکیل خواهد شد اندکی بعد، حضور دارند باید مراقبت کنند و نگذارند شیرینی مجلس جدید از بین برود و کامها تلخ بشود...»
از اینجا به بعد فشار بر گلوی صدا و سیما بیشتر هم شد مثلا مشرق نیوز نوشت: « ممکن است آقایان جبلی، خدابخشی و حتی وحید جلیلی از سخنان رهبر معظم انقلاب بیاطلاع باشند که احتمال آن بسیار پایین است. اگر چنین نیست این سوال پیش میآید که چگونه مدیران صداوسیما به خود اجازه دادند فردی که بیشترین اتهامها را به جریانها و شخصیتهای انقلابی از جمله رئیس قوه مقننه در چند مدت گذشته وارد کرده و از روز ورود به مجلس برای مجلس جدید خط و نشان کشیده و از نظر بخش فراوانی از افکارعمومیاز مصادیق تذکر صریح و کمسابقه رهبری است، به برنامهای که قرار بوده به تفسیر سخنان معظمله بپردازد، دعوت میکنند؟ آیا واقعا این مدیران تا این اندازه از فقر در شناخت گفتمان رهبری رنج میبرند یا قصد دارند موازی این گفتمان پروژههای سیاسی خود را پیش ببرند؟»
مرتضی پورحسینی هم در یادداشت تندی در روزنامه وطن امروز نوشت: « مجری برنامه تقصیر چندانی ندارد. مجری همانی را گفت که پشت صحنه از طریق گوشی از او خواسته بودند. اما این پشت صحنه کیست؟ چه کسی مدیریت این صحنه را انجام داد؟ چه کسی یا کسانی با علم به اینکه تشدید اختلافافکنی آن هم چند ساعت پس از تذکر رهبر انقلاب، یک نوع دهنکجی به این تذکر تفسیر خواهد شد، همچنان نسبت به انجام آن مصر بودند؟ ریاست سازمان صداوسیما باید سریعتر درباره این موضوع شفافسازی کند، چرا که چنین گستاخی نابخشودنیای، حتما توسط کسانی انجام میشود که تصور میکنند پشتوانه لازم برای انجام این قبیل خباثتها را در تلویزیون دارند.»
همزمان خبرگزاری فارس هم اعلام کرد که پویشی برای رد اعتبارنامه حمید رسایی راه افتاده و در حال امضا جمع کردن است. واکنش رسایی به این اقدامها هم تند بود. او رسانههای طرف مقابل را متهم کرد که دقیقا خودشان مصداق خطاب و عتابهای آیتالله خامنهای هستند و باید دست از تخریب او بردارند. او درباره پویشی که فارس راه انداخته هم نوشت: «بعداز فحاشی روزنامه جوان و توهینهای خبرگزاری تسنیم، خبرگزاری فارس با اشتراک گذاشتن یک پست، خواستار رداعتبارنامه حمید رسایی شد! اگر این طلبه از این ادا واطوارها میترسید، رسایی میشد؟! مگر وارد چه منطقه ممنوعهای شده؟! مگر زیر چه میزی زده که برآشفتهاید؟! این رسانهها ازکجا خط میگیرند؟»
پنج: طوفان واکنشها با برکناری خدابخشی شکل دیگری گرفت. محمد عکاف، سردبیر خبرگزاری خانه ملت توئیت کرد: «پرسیدم در آن شب کذایی که رسایی مهمان برنامه بود چه کسی در رژی پخش بود؟ گفت خدابخشی. گفتم چه کسی توی گوشی به مجری برنامه میگفت آن سوالات را علیه قالیباف و س.پ.ا.ه بپرسد گفت: شخص خدابخشی. گفتم الان چه خبر؟ گفت تا به امروز این حجم از شادی کارکنان صداوسیما ندیده بودم.»
عدهای که حالا اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده بودند دوباره به نسبت فامیلی خدابخشی با سعید و وحید جلیلی اشاره کردند و گفتند که او به تنهایی نمیتوانسته چنین خط مشیای را دنبال کند. بعضیها هم پای جبلی را وسط کشیدند مانند علی قلهکی، فعال رسانهای نزدیک به طیف عدالتخواه که نوشت: «اگر یک شبکهیِ خصوصیِ تلویزیونی بود، ایرادی نداشت، ولی «جبلی» (منصوب رهبری) در شبی که روزِ آن رهبرانقلاب تذکر دادند در بابِ افزایش تنشها، چنین صحنهی سخیفی را با چنین مجریِ کودکی خلق کرده! تکرارِ زیادِ این صحنهها اگرچه باعث عزل خدابخشی شد ولی جبلی را هم تا مرز خداحافظی میبرد!»
این وسط سناریوهای دیگری هم مطرح شد و مثل تمام اتفاقات مشابه بعضیها اعلام کردند که با توجه به میدانی که در تمام دوسال گذشته از سوی خدابخشی به نزدیکان طیف پایداری داده شده بود بالاخره صبر بقیه گروههای اصولگرایی یک جایی سر میآمد و این زلزله قابل پیشبینی بوده است.
حالا باید دید که پای کسانی مثل امیرحسین ثابتی هم به ماجرا باز خواهد شد یا نه چرا که میدانیم او هم در تمام هفتههای گذشته از انواع طعنه و کنایه به سایر طیفهای اصولگرایی کم نگذاشته و دعوای اخیرش با حداد عادل هنوز در شبکههای اجتماعی داغ است.