کلید میانجی در دست بنسلمان؟
سفر سعود بنمحمد الساطی به تهران، بحث میانجیگری عربستان میان ایران و آمریکا را دوباره برجسته کرده است
هفت صبح، حسین فاطمی| روز یکشنبه، سعود بنمحمد الساطی، معاون وزارت خارجه عربستان، وارد تهران شد و در ساختمان وزارت امور خارجه با عباس عراقچی، وزیر خارجه کشورمان، دیدار و گفتوگو کرد. هرچند از مباحث مطرح شده در دیدارهای دوجانبه جزئیاتی به بیرون درز نکرده اما سفر این مقام سعودی به لحاظ زمانی در نقطه حساسی انجام شد؛ جایی که طی هفتههای اخیر بحثهای تازهای درباره نقش احتمالی عربستان در مدیریت فاصله ایران و آمریکا مطرح شده بود.
این سفر چند روز پس از آن انجام شد که مسعود پزشکیان، رئیسجمهور کشورمان، نامهای رسمی به محمد بنسلمان ارسال کرد؛ نامهای که موضوع آن، طبق اعلام رسمی علیرضا عنایتی، سفیر ایران در عربستان صرفا درباره مسائل حج و تقدیر از میزبانی عربستان بود. توضیحات سفیر در شرایطی است که خبرگزاری رویترز روز پنجشنبه در گزارشی مدعی شده بود که پزشکیان در نامه خود به محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان، گفته است که ایران «به دنبال تقابل نیست»، خواهان همکاری عمیقتر منطقهای است و همچنان «در صورت تضمین حقوق خود، برای حلوفصل اختلاف هستهای از طریق دیپلماسی باز است.» با این حال، همزمانی ارسال این نامه با سفر ولیعهد عربستان به آمریکا باعث شد برخی رسانهها گمانهزنیهایی درباره وجود پیامهای غیرعلنی میان تهران و واشنگتن از کانال ریاض را مطرح کنند.
در ابتدا برخی رسانهها ادعا کردند این نامه مقدمهای برای نقشآفرینی محمد بنسلمان در میانجیگری میان ایران و آمریکا است؛ اما سخنان اخیر رهبر انقلاب و سپس موضعگیری صریح وزارت خارجه ایران، این برداشتها را کنار زد و اعلام شد که هیچ محتوای مذاکرهای یا میانجیگرانه در این نامه وجود نداشته است. با وجود این تکذیب رسمی، خط رسانهای تازهای از سوی روزنامه «الاخبار» لبنان منتشر شد که بار دیگر موضوع نقش عربستان در گفتوگوهای احتمالی واشنگتن و تهران را به مرکز توجه آورد.
«الاخبار» با استناد به یک منبع غربی مدعی شد که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، اختیار مدیریت گفتوگوهای میان ایران و آمریکا را به محمد بنسلمان سپرده تا ولیعهد سعودی مسیر یک توافق جدید را دنبال کند؛ توافقی که قرار است هم پرونده هستهای و هم موضوع تحریمها را دربرگیرد. طبق ادعای الاخبار، بنسلمان در دیدار با ترامپ توضیح داده که چنین توافقی برای ثبات خاورمیانه ضروری است و حتی هشدار داده که ممکن است دولت بنیامین نتانیاهو با تشدید حمله نظامی علیه ایران، چنین فرآیندی را از بین ببرد.
در گزارش این روزنامه همچنین آمده است که بعد از بازگشت ولیعهد سعودی از واشنگتن، تماسهایی در سطح عالی میان ریاض و تهران برقرار شده و حتی توافق اولیه برای برگزاری دیداری در سطح بالا در پاریس انجام گرفته است. در روایت الاخبار، این دیدار قرار بوده مقدمه تماسهای رفتوبرگشتی میان نمایندگان ایران و آمریکا با میانجیگری عربستان باشد. این رسانه لبنانی مدعی است که بنسلمان پیشتر در دیدار خود با علی لاریجانی، رئیس شورای امنیت ملی ایران، نظر تهران را درباره این ابتکار پرسیده و پاسخی «مثبت اما بدون امتیازدهی» دریافت کرده است؛ پاسخی که تاکید کرده ایران حاضر نیست بعد از جنگ اسرائیلی ـ آمریکایی علیه تهران در ژوئن گذشته(خرداد و تیرماه)، با پیششرطهای واشنگتن پای میز مذاکره برود.
الاخبار حتی مدعی شد عربستان در گفتوگو با آمریکاییها درباره ضرورت دستیابی به تفاهم با ایران در موضوع یمن توضیح داده و هشدار داده که «ماجراجوییهای جدید اسرائیل» میتواند هرگونه تلاش برای صلح در منطقه را نابود کند. این خط خبری اگرچه هنوز از سوی ایران یا آمریکا تایید نشده اما کنار هم قرار گرفتن آن با سفر مقام سعودی به تهران، نامه پزشکیان به بنسلمان، تکاپوی دیپلماتیک عربستان در موضوعات منطقهای و باقی تحولات مربوط به پرونده هستهای ایران، تصویری معنادار از یک صفحه جدید در روابط سهجانبه تهران، ریاض و واشنگتن ترسیم میکند؛ صفحهای که هنوز زود است درباره نتیجه آن پیشبینی قطعی ارائه شود اما نشانههای آن بیتردید قابل توجه است.
میانجیگری عربستان در یک تنش «میانجیناپذیر»!
واقعیت این است که عربستان سعودی امروز یکی از سنگینترین وزنها را در میان کشورهای عربی و در کل خاورمیانه دارد. محمد بنسلمان نیز چه در دوره بایدن و چه در دوره ترامپ، یکی از نزدیکترین و اثرگذارترین رهبران منطقهای در ارتباط با واشنگتن به شمار میرود. همین مسئله میتواند عربستان را در جایگاهی قرار دهد که برای مدیریت تنش میان ایران و آمریکا وارد عمل شود. با این حال، حتی اگر ریاض از چنین ظرفیتی برخوردار باشد، باز هم یک تحلیل بدبینانه وجود دارد که میگوید این بحران به نقطهای رسیده که دیگر نقش میانجی تعیینکننده نیست.
در ماههای اخیر، تنش میان ایران و آمریکا پس از جنگ ۱۲ روزه، حملات گسترده به زیرساختهای هستهای ایران و سپس تصمیم تهران برای توقف اجرای توافق با آژانس، وارد مرحله تازهای شده است. از یکسو شورای حکام علیه ایران قطعنامه صادر کرده و از سوی دیگر، ایران دسترسیهای نظارتی را کاهش داده است. مجموعه این اقدامات، پرونده هستهای را به پیچیدهترین وضعیت خود از زمان خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ رسانده است.
لذا صحنه معادلات نشان میدهد که نقطه اختلاف میان تهران و واشنگتن فراتر از موضوع غنیسازی یا محدودیتهای فنی است. همین مسئله میانجیگری را دشوارتر میکند؛ زیرا هر میانجی از عمان و قطر گرفته تا حتی عربستان تنها زمانی میتواند موفق باشد که واشنگتن تصمیم بگیرد از فشار حداکثری و موازنهسازی نظامی در منطقه فاصله بگیرد. در سالهای گذشته، عمان و قطر بارها تلاش کردند زمینه گفتوگو میان تهران و واشنگتن را فراهم کنند اما هر بار به دلیل اختلافات بنیادی در ساختار نگاه دو طرف، این تلاشها به نتیجه نرسید.
آخرین تلاش هم به پنج دور مذاکره ایران و آمریکا با میانجیگری مسقط باز میگردد که در نهایت به جنگ ختم شد. لذا اکنون این پرسش مطرح است که آیا عربستان میتواند فراتر از آنها عمل کند؟ در ادامه همان تحلیل بدبینانه باید اذعان داشت که حتی اگر عربستان نفوذ قابلتوجهی در واشنگتن داشته باشد، باز هم تنش کنونی چنان عمیق است که تلاش ریاض نیز ممکن است به سرنوشت تلاشهای پیشین دچار شود.
در تهران نیز تحلیلهایی وجود دارد که میگوید بحران میان ایران و آمریکا نه یک اختلاف تاکتیکی، بلکه یک تضاد راهبردی است؛ تضادی که پرونده هستهای، مسائل موشکی، نقش منطقهای ایران و ساختار امنیتی خاورمیانه را دربرمیگیرد. در چنین شرایطی، هرچند میانجیگری میتواند مسیر ارتباطی را باز نگه دارد، اما نمیتواند تضمینکننده حل اختلاف باشد.با این حال، سفر مقام سعودی به تهران نشان میدهد ریاض مایل است همچنان در صحنه دیپلماسی منطقه فعال بماند.
عربستان از یک سو تلاش میکند ثبات داخلی و منطقهای خود را حفظ کند و از سوی دیگر، نگران است که تشدید تنش میان ایران و آمریکا، کل منطقه را با بحرانهای تازه روبهرو کند. از این منظر، حتی اگر عربستان موفق نشود نقش تعیینکنندهای در حل اختلافات تهران و واشنگتن ایفا کند، همین تلاش میتواند سطح ارتباطات منطقهای را تقویت و از شکلگیری بحرانهای بزرگتر جلوگیری کند.
محمدصالح صدقیان: مشکل ایران و آمریکا، مشکل میانجی نیست
در تبیین هر چه دقیقتر احتمال میانجیگری عربستان در مذاکرات ایران و آمریکا، محمدصالح صدقیان طی گفتوگو با هفتصبح تلاش میکند تصویر روشنی از این تحولات ارائه دهد. رئیس مرکز عربی مطالعات ایران ابتدا توضیح داد که «نامه تهران به بنسلمان پیش از سفر به آمریکا هرگز یک پیام محرمانه برای مذاکره نبود و صرفا در چارچوب مسائل حج و تشکر از میزبانی مقامات سعودی ارسال شد.» اما او به تماس تلفنی کوتاه بین پزشکیان و محمد بنزاید، ولیعهد امارات متحده عربی و سپس موضعگیری توئیتری عراقچی اشاره میکند که نشان داد «هنوز ایران راه گفتوگو را باز گذاشته است؛ مشروط بر اینکه هر مذاکرهای واقعی، همراه با حسننیت و بدون پیششرط باشد.»
تحلیلگر ارشد جهان عرب در ادامه مشخصا روی عربستان متمرکز میشود. به تعبیر او، «عربستان امروز شرایطی متفاوت با یک دهه قبل دارد و ریاض میکوشد جایگاه سیاسی و امنیتی تازهای برای خود بسازد». صدقیان به هفتصبح میگوید: «برنامه ۲۰۳۰ برای محمد بنسلمان فقط یک طرح اقتصادی نیست؛ بلکه بستری برای تبدیل عربستان به قدرتی تاثیرگذار در منطقه است؛ قدرتی که نمیخواهد هر بحران میان تهران و واشنگتن بهطور مستقیم برثباتش سایه بیندازد».
با چنین قرائتی، او تاکید میکند که «عربستان از بحران یمن آسیب دیده و خودش هم میداند ایران میتواند در حل بحران یمن نقش داشته باشد. بنابراین به مصلحت ریاض است که در مسیر کاهش تنشها قدم بردارد.» این کارشناس در ادامه تاکید دارد: «اعتمادسازی میان تهران و ریاض، حلقه مفقوده روابط دو کشور است؛ حلقهای که در بسیاری از دورهها جدی گرفته نشده است. چون بعد از توافق احیای روابط، تصور میکردیم سرعت بیشتری در بهبود مناسبات ایجاد شود اما هنوز به سطح مطلوب نرسیدهایم. نه ایران و نه عربستان نباید از اعتمادسازی غافل شوند. منطقه امروز نیازمند ثبات است و این ثبات بدون همکاری تهران و ریاض ممکن نیست.»
صدقیان سپس به اهداف سفر روز یکشنبه سعود بن محمد الساطی، معاون وزیر خارجه عربستان به تهران ورود کرده و به گفته او، «این سفر، نه برای میانجیگری بین تهران – واشنگتن بلکه در چارچوب بررسی پروندههای منطقهای انجام شده است؛ از لبنان تا سوریه، یمن، عراق و ... همه اینها پروندههایی هستند که ایران و عربستان در آنها نقش دارند». لذا تحلیلگر ارشد حوزه غرب آسیا تاکید میکند که «هم ما و هم عربستان نسبت به امنیت منطقه حساسیم و باید سفر مقام سعودی را بخشی از ادامه گفتوگوها درباره همین مسائل دانست و این مسیر باید ادامه پیدا کند.»
اما مهمترین بخش گفتوگو زمانی است که از صدقیان درباره احتمال میانجیگری عربستان میان تهران و واشنگتن میپرسیم؛ جایی که برخی معتقدند تنش ایران و آمریکا به نقطه «میانجیناپذیری» رسیده است. در پاسخ به این پرسش، مفسر مسائل خاورمیانه عربی با صراحت اذعان دارد: «مشکل ایران و آمریکا، مشکل میانجی نیست. اصلا مسئله این نیست که چه کسی میانجیگری کند؛ عمان، قطر یا عربستان. مشکل اصلی عمیقتر از این حرفهاست. ما با یک شبکه پیچیده تنش مواجهیم که در آن نقش رژیم صهیونیستی تعیینکننده است.
هرگونه برخورد نظامی با ایران در ظاهر به نام آمریکا است اما در واقع به خواست اسرائیل انجام میشود». از این حیث است که صدقیان خاطر نشان میکند: «اسرائیل عملا پروژه «خاورمیانه جدید» و بعد از آن طرح «اسرائیل بزرگ» را دنبال میکند. این طرحها امروز در رسانههای خود اسرائیل هم منتشر شده است. طرحهایی که هدف آنها تغییر ژئوپلیتیک منطقه و تقویت موقعیت اسرائیل است .»
تحلیلگر ارشد جهان عرب این را هم تاکید میکند که «پرونده هستهای ایران، مسائل موشکی و رابطه تهران با محور مقاومت، همگی با این نگاه اسرائیل گره خوردهاند» و بههمین دلیل است که صدقیان باور دارد که «حتی اگر عربستان وارد میدان میانجیگری شود، تاثیر اصلی را نگاه واشنگتن نسبت به ایران تعیین میکند. اگر ترامپ بخواهد دیدگاهش را درباره ایران اصلاح کند، باید واقعبینانهتر به نقش ایران در منطقه نگاه کند. این مسئلهای است که هیچ میانجی نمیتواند آن را جایگزین کند.»