مجادله قلمی فرید و توماس
درباره مقاله توهینآمیز فریدمن در نیویورک تایمز و مثال جالب زکریا درباره وضعیت خاورمیانه
روزنامه هفت صبح، مصطفی آرانی | نخبگان جهان عرب، ایران و شاید بتوان گفت کل خاورمیانه چهار روز است که نمیتوانند خشم خود را از مقاله توهینآمیز «توماس فریدمن» یادداشتنویس روزنامه نیویورکتایمز کنترل کنند.
مقالهای که در آن خاورمیانه به یک جنگل تشبیه شده و کشورها به حیوانات و گفته شده که باید کل این جنگل را به آتش کشید و احتمالا همین واکنشهای تند باعث شده که فرید زکریا، تحلیلگر شبکه تلویزیونی «سی.ان.ان» در برنامه GPS این هفته خود با الهام از قسمت سوم فیلم سینمایی مشهور «پدرخوانده» به دولت بایدن توصیهای کاملا متفاوت بکند و بگوید که بهتر است بیش از این خود را درگیر جنگ در آنجا نکند. فریدمن و زکریا کیستند؟ حرفهای آنها چه بوده و چقدر مهم است؟
یک: توماس فریدمن: اول از همه اینکه او را با میلتون فریدمن، اقتصاددان معروف اشتباهش نگیرید. میلتون فریدمن در سال ۱۹۱۲ به دنیا آمد و در سال ۲۰۰۶ درگذشت. توماس فریدمن اما متولد سال ۱۹۵۳ است و به تاریخ شمسی ۲۹ تیر ۱۳۳۲. او یک یهودی است.
در رشته مطالعات خاورمیانه در سه دانشگاه براندیس (ماساچوست آمریکا)، دانشگاه آمریکایی قاهره و کالج سنت آنتونی دانشگاه آکسفورد مطالعات خاورمیانه و مطالعات عربی را تا مقطع کارشناسی ارشد خوانده است. بعد از آن جذب دفتر لندن خبرگزاری یونایتدپرس میشود اما شعلهور شدن جنگ داخلی در لبنان باعث میشود که او بتواند در خبرنگاری خودی نشان بدهد.
فریدمن تقریبا از بهار سال ۱۹۷۹ تا مه سال ۱۹۸۱ یعنی به مدت دو سال، در میانه جنگ داخلی لبنان، از بیروت این جنگ را پوشش میدهد. پس از این دوره او توسط روزنامه نیویورک تایمز استخدام میشود و کمتر از یک سال بعد در هنگام تهاجم اسرائیل به لبنان در سال ۱۹۸۲ دوباره به بیروت باز میگردد و با روایتی که از کشتار در اردوگاه صبرا و شتیلا میدهد؛
برای نخستین بار جایزه پولیتزر، معتبرترین جایزه روزنامهنگاری جهان را میبرد. دو سال بعد یعنی در سال ۱۹۸۴ مدیر دفتر بیتالمقدس نیویورکتایمز میشود و حدود پنج سال در آنجا میماند و این بار به خاطر پوشش انتفاضه اول در فلسطین (۱۹۸۷ تا ۱۹۹۳) دومین جایزه پولیتزر را میبرد.
همان طور که گفتیم فریدمن در اواخر دهه ۹۰ به آمریکا باز میگردد و نخست مسئول پوشش اخبار جیمز بیکر، وزیر خارجه دولت دوم بوش پدر و سپس برای مدت دو سال در دولت بیل کلینتون خبرنگار کاخ سفید نیویورک تایمز میشود تا سال ۱۹۹۴ که دیگر به ستوننویسی در بخش مقالات این روزنامه میپردازد. برخی از این مقالات مثل آنچه بعد از یازده سپتامبر در مورد رویارویی با تروریسم نوشته؛ باعث میشود که او سومین جایزه پولیتزر را هم بگیرد.
او در این مدت شش کتاب هم نوشته که مشهورترینش در ایران، «جهان مسطح است» نام دارد. کتابی که سال ۱۳۸۶ یعنی چند ماهی بعد از انتشار در آمریکا با ترجمه احمد عزیزی، در نشر هرمس برای نخستین بار منتشر شد و ظاهرا تا چاپ هفتم هم رسیده و البته سه ترجمه دیگر هم دارد. دو کتاب دیگر او نیز در ایران ترجمه شده. یکی «لکسوس و درخت زیتون» که نخستین کتاب اوست و دیگری که با دو عنوان «دیرآمدی! خوشآمدی» و «با تشکر از تاخیر شما» که آخرین کتاب اوست.
چه نوشته است؟ مقاله فریدمن یک مقاله حدودا ۵۰۰ کلمهای است .تیتر آن «درک خاورمیانه از طریق قلمرو حیوانات» است و در آن فریدمن مدعی شده این هفته، مهمترین هفته در جنگ غزه خواهد بود چرا که قرار است چهار اتفاق با هم رخ بدهد: حمله آمریکا به نیروهای تحت حمایت ایران مسئول حمله به پایگاه آمریکایی در اردن، آتشبس در غزه، سفر آنتونی بلینکن به خاورمیانه و تلاش او برای فشار به عربستان برای عادیسازی روابط با اسرائیل در قبال تشکیل یک دولت فلسطینی توسط تشکیلات خودگران فلسطین.
پس از آن فریدمن مدعی است که برای درک چگونگی ارتباط میان این اتفاقات با هم، دوست دارد مثل برخی دیگر از اوقات، آنها را با جهان طبیعی مقایسه کند. فریدمن آمریکا را شیر پیری میخواند که پادشاه «جنگل خاورمیانه» است؛ از هر بازیگری قدرتمندتر ولی با زخمهایی که باعث شده این شیر دیگر نتواند در نقش خود ظاهر شود و دیگر کسی از او نمیترسد. نتانیاهو را هم به نوعی شیفاک یا لمور (حیوانی شبیه میمون) تشبیه کرده که زیاد حرکت میکند ولی به جلو یا عقب نمیرود.
پیش از آنکه به بخش جنجالی مقاله بپردازیم باید بگوییم که طبیعتا این ادبیات نژادپرستانه و تحقیرآمیز از سوی این نویسنده یهودی و آمریکایی مطرح شده و ما صرفا برای اطلاعرسانی مضمون آن را میگوییم. بخش جنجالی مقاله آنجاست که فریدمن، تربیت نیروهای مستشاری توسط ایران در کشورهای منطقه را به رفتارهای نوعی زنبور تشبیه میکند و حماس را مانند عنکبوتهایی توصیف کرده که طعمه خود را میگیرد و به داخل لانه میبرد و در استتار در لانههای زیرزمینی خود مهارت دارد.
در پایان هم فریدمن برای اینکه توهینهای خود را کامل کند؛ با کنایه میگوید که تماشای شبکه «انیمال پلنت» که یک شبکه مختص حیات وحش است را ترجیح میدهد. به این ترتیب این روزنامهنگار آمریکایی یهودی، آمریکا را شیر، اما زخمی خوانده و بدون اینکه به رژیم اشغالگری که حدود ۳۰ هزار نفر را به قتل برساند نسبتی بدهد، صرفا نتانیاهو را به یک حیوان تشبیه کرده اما از آن سو، دست کم پنج کشور منطقه یعنی ایران، لبنان، عراق، سوریه و یمن را لانه زنبور دانسته و مقاومت را به حشره تشبیه کرده و البته با وقاحت هم گفته «برای از بین بردن زنبورها، راهی به جز آتش زدن کل جنگل نیست!»
دو: فرید زکریا: یکی از شناختهشدهترین روزنامهنگاران آمریکایی است که هر هفته یک برنامه به نام GPS برای سی.ان.ان. تولید میکند و یک ستون هفتگی برای واشنگتن پست دارد. او ۵۹ ساله است. در یک خانواده مسلمان در بمبئی هند به دنیا آمده است. پدرش سیاستمدار بود و مادرش روزنامهنگار. او در دانشگاه یل و هاروارد علوم سیاسی خواند و شاگرد افراد برجستهای مثل ساموئل پی هانتینگتون بود.
آن قدر تحصیلاتش و پروژههای تحقیقاتی خود را خوب انجام داد که توانست در ۲۸ سالگی سردبیر مجله معتبر فارین افرز شود و پس از آن سردبیری تایم و نیوزویک را تجربه کرد. او کتابهای مختلفی هم دارد که به ۲۵ زبان دنیا ترجمه شده من جمله «آینده آزادی» و «جهان پساآمریکا» که نسخه فارسی آن هم در بازار موجود است (اتفاقا این جهان پساآمریکا را هم آقای احمد عزیزی برای نشر هرمس ترجمه کرده است).
چه گفته است؟ او در آخرین قسمت از برنامه خود که یکشنبه بعدازظهر، ساعت ۶ و نیم بعدازظهر به وقت تهران پخش شده، در بخش نتیجهگیری پایانی برنامه با پخش بخشی از قسمت سوم فیلم پدرخوانده میگوید: در این بخش مایکل کورلئونه سالخورده سعی میکند از تجارتها و روابط مافیایی قدیمیاش فاصله بگیرد، اما به ناچار بحرانهایی شعلهور میشوند که توجه او را میطلبد. او گریه میکند و میگوید: «درست زمانی که فکر میکردم بیرون آمدهام، دوباره مرا به داخل (این ماجراها) میکشند.»
او سپس میگوید که از زمان دور دوم ریاست جمهوری بوش، تمام دولتهای آمریکا چنین دیدگاهی در مورد خاورمیانه داشتند و با توجه به اینکه تنها مقدار کمی نفت از این منطقه وارد میکنند، به دنبال کاهش مواجهه خود با خاورمیانه و در عوض رویارویی با چالشهای مهم برای نظم بینالمللی به رهبری آمریکا یعنی روسیه در اروپا و چین در آسیا بروند. اما بحرانها در زمانها و مکانهایی که شما انتخاب میکنید اتفاق نمیافتد.
با این حال زکریا معتقد است که پاسخ بایدن به بحرانهای اخیر در خاورمیانه یعنی این حملات «دقیق و سنجیده» بوده (البته که از منظر ما تعداد قابل توجهی از نیروهای مقاومت در این حملات به شهادت رسیدند و این اوصاف صرفا از زبان زکریا بیان شده) و «حمله بزرگتر اشتباه خواهد بود» چرا که ما از برخورد با گروههایی غیرنظامی صحبت میکنیم که در درگیری با ارتشهای کشورها اعتبار کسب میکنند.
زکریا در اینجا نقل قولی از کسینجر میآورد و میگوید: ارتش متعارف اگر پیروز نشود، بازنده است. او در پایان گفته موثرترین پاسخ به این فشار گسترده از سوی ایران، تنشزدایی سیاسی است یعنی آتشبس در غزه، ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی و البته عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل. و در اینجا او دوباره از مایکل کورلئونه نقل قولی میآورد و میگوید: «هرگز از دشمنان خود متنفر نباشید چون این تنفر روی قضاوت شما تاثیر میگذارد.»
چقدر مهم هستند؟ هر دو نفر از روزنامهنگاران مهم آمریکا هستند ولی روشن است که نسخه آنها برای یک سوال مشترک، متفاوت است. سوال این است که آمریکا باید برای حل اوضاع خاورمیانه چه کند؟ فریدمن میگوید باید خاورمیانه را به آتش کشید (و البته به این فکر نمیکند که در این صورت همان شیر و میمونی که از آنها طرفداری میکند هم خواهند سوخت!)
ولی زکریا میگوید باید از جنگ بیشتر دوری کنیم و به سمت تنشزدایی با فلسطین و عربستان برویم و البته روشن است که این کار صرفا با کاهش دامنه نفوذ ایران و حذف مقاومت ممکن خواهد بود، کاری که آمریکا تاکنون نتوانسته آن را انجام بدهد و مشخص هم نیست که در آینده هم توانایی انجام این کار را داشته باشد.