از روز ملی پدربزرگها و مادربزرگهای آمریکا چه میدانیم؟

مککواد جوانان را تشویق میکرد پدربزرگ و مادربزرگ خود را به فرزندی بپذیرند
هفت صبح| نخستین دوشنبه ماه سپتامبر در آمریکا «روز کارگر» است؛ روزی که ریشه در مبارزات کارگری دارد اما آمریکاییها آگاهانه آن را از دوم ماه مه جدا کردند تا کارگرانشان با جنبشهای جهانی ضد امپریالیستی همسو نشوند. جالب آنکه بلافاصله پس از این مناسبت، در اولین یکشنبه بعد از روز کارگر، مراسم دیگری در تقویم آمریکاییها جای گرفته است: «روز ملی پدربزرگها و مادربزرگها». به این ترتیب، جامعه آمریکایی همانطور که روزی ویژه برای مادران و پدران کنار گذاشته، جایگاهی مستقل هم برای نسل سالمندان خانواده تعریف کرده است؛ نسلی که نهفقط والدین دیروز که معلمان خاموش و حافظان خاطرههای جمعیاند.
تاریخچه
ماجرا به سال ۱۹۶۹ بازمیگردد؛ زمانی که راسل کاپر ۹ ساله، با شور کودکانه اما نگاهی ژرف، نامهای به ریچارد نیکسون نوشت. او به رئیسجمهور وقت آمریکا پیشنهاد کرد روزی را به افتخار پدربزرگها و مادربزرگها اختصاص دهد. پاسخی که از کاخ سفید دریافت کرد، رسمی اما امیدبخش بود: رزمری وودز، منشی ویژه نیکسون، به او نوشت که این پیشنهاد مورد توجه قرار گرفته اما پیگیری آن برعهده کنگره خواهد بود.
از آن پس، این ایده به دست زنی اهل ویرجینیا به نام ماریان مککواد افتاد؛ زنی که معتقد بود جوانان باید قدر سالمندان را بدانند و از تجربههایشان بیاموزند. مککواد جوانان را تشویق میکرد «پدربزرگ و مادربزرگ خود را به فرزندی بپذیرند»، با زندگی آنان آشنا شوند و درباره رنجها و آرزوهایشان پرسوجو کنند. پیگیریهای او سرانجام در سال ۱۹۷۷ به ثمر نشست، وقتی سناتور راندولف لایحهای به سنا ارائه داد تا اولین یکشنبه سپتامبر پس از روز کارگر هر سال، به نام روز ملی پدربزرگها و مادربزرگها شناخته شود.
کنگره این طرح را تصویب و در سوم اوت ۱۹۷۸، جیمی کارتر اعلامیه رسمی آن را امضا کرد. نخستین جشن این روز سال بعد برگزار شد و به سرعت در فرهنگ عمومی آمریکا جا افتاد. اکنون نهتنها در آمریکا بلکه در کشورهایی چون مکزیک، برزیل، سنگاپور و استرالیا نیز این مناسبت گرامی داشته میشود.
آداب و رسوم
شاید مهمترین ویژگی این روز، تنوع آن در خانوادههای مختلف باشد. برخی آن را با جشن و دورهمی خانوادگی برگزار میکنند و برخی دیگر در سکوت و صمیمیت خانههای کوچکشان. اما چند رسم مشترک تقریباً همهجا دیده میشود: آلبومهای خاکگرفته بیرون میآیند و عکسهای سیاه و سفید، بهانهای میشوند برای مرور خاطرات دههها زندگی.
مادربزرگها که اغلب به دستپختشان شهرهاند، در این روز بهترین غذاهای زندگیشان را دوباره میپزند و البته چشمشان به ذائقه پدربزرگها هم هست. در گوشهای دیگر، پدربزرگها ابزارهای قدیمی و جعبههای چوبیشان را مرتب میکنند و نوهها هم در پارکینگ یا حیاط خانه دست به کار میشوند. یکی از سنتهای بامزه این روز، تسلیم شدن نوهها در برابر نصیحتهای طولانی سالمندان است؛ نصیحتهایی که شاید بارها شنیده باشند اما در این روز با حوصله و احترام گوش میسپارند.
موسیقی معروف «ترانهای برای پدربزرگها و مادربزرگها» اثر جانی پریل هم در بسیاری از خانهها پخش میشود و فضای جشن را رنگینتر میسازد. هدیه دادن گل گاوزبان، گیاهی که در فرهنگ غربی نماد صداقت و آرامش است نیز رسم رایجی است. علاوه بر این، بسیاری از خانوادهها پدربزرگها و مادربزرگها را برای چکاپهای دورهای به مراکز درمانی میبرند؛ نشانهای از اینکه سلامت آنان هم به اندازه حضورشان ارزشمند است.
به زبان آمار
آمارها نشان میدهد بیش از ۷۰ میلیون آمریکایی امروز صاحب نوهاند. در روز ملی پدربزرگها و مادربزرگها، بیش از ۴.۶ میلیون کارت تبریک پست میشود و حدود ۴.۸ میلیون کودک دبستانی هم با مداد رنگی و کاغذ، کارتهای دستساز خود را تقدیم میکنند. اما این رابطه عاطفی، در عمل هم خود را نشان میدهد. حدود ۲۳.۷ درصد از پدربزرگها و مادربزرگها به دلیل مشغله والدین، مراقبت از نوههای زیر شش سال را برعهده دارند.
همچنین، هزینهای که آنان سالانه برای نوهها صرف میکنند، به بیش از ۵۲ میلیارد دلار میرسد؛ رقمی که نشان میدهد عشق این نسل به نوهها مرزی نمیشناسد. از نکات جالب دیگر، رکورد جوانترین مادربزرگ آمریکایی است که در ۳۸سالگی صاحب نوه شد. این ارقام، در کنار همه رسمها و خاطرهها، گویای جایگاه مهم سالمندان در ساختار خانواده و فرهنگ آمریکایی است؛ جایگاهی که یک روز کامل در تقویم رسمی به نامشان سند خورده است.