کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۰۸۵۶۰
تاریخ خبر:

اندر حکایت چهار سوار طلاپوش

اندر حکایت چهار سوار طلاپوش

کمپانی انویدیای آمریکا با عبور از مرز ۴ تریلیون دلار، به باارزش‌ترین شرکت عمومی جهان بدل شد

هفت صبح|  تصور کنید چهار مرد، به تنهایی، ثروتی بیشتر از ۷۵۰ میلیون انسان داشته باشند؛ انسان‌هایی که اغلب در مناطق روستایی و زاغه‌های شهری زندگی می‌کنند، از دسترسی به بهداشت، تحصیل و زیرساخت‌های اولیه محروم‌اند و روزگار را با درآمدی کمتر از دو دلار در روز سپری می‌کنند. این تصویر، یک خیال علمی-‌تخیلی نیست؛ واقعیت امروز آفریقاست.

 

گزارش جدید آکسفام، سازمان بین‌المللی مبارزه با فقر، فاش می‌کند که تنها چهار میلیاردر آفریقایی، در مجموع صاحب ۵۷.۴ میلیارد دلار ثروت هستند. این رقم، از دارایی نیمی از جمعیت قاره بیشتر است. به گزارش دویچه‌وله، آفریقا، قاره‌ای غنی از منابع طبیعی، حالا به صحنه‌ای از نابرابری افراطی بدل شده است؛ جایی که ثروت‌های انباشته در برج‌های سیمانی و حساب‌های بانکی، روی استخوان فقر عمومی بنا شده‌اند.

 

 از صفر تا ۲۳ میلیاردر

در آغاز هزاره سوم، آفریقا حتی یک میلیاردر هم نداشت‌ اما اکنون، پس از دو دهه خصوصی‌سازی، استخراج افسارگسیخته منابع و باز شدن درهای اقتصاد به سرمایه‌گذاران جهانی، این قاره ۲۳ میلیاردر دارد که مجموع ثروت آنها به ۱۱۲.۶ میلیارد دلار می‌رسد. نکته نگران‌کننده اینجاست که در همین پنج سال گذشته، دارایی این افراد ۵۶ درصد رشد کرده، در حالی‌که برای صدها میلیون آفریقایی، درآمد واقعی یا کاهش یافته یا ثابت مانده است.

 

به زبان ساده، نابرابری در حال انفجار است. آکسفام هشدار می‌دهد که چنین تمرکز ثروتی، به یک تهدید وجودی برای دموکراسی در قاره تبدیل شده است. در کشوری مانند جمهوری دموکراتیک کنگو، ۷۳ درصد مردم زیر خط فقر زندگی می‌کنند، در حالی‌که شرکت‌های معدنی خصوصی میلیاردها دلار از منابع کبالت و مس استخراج می‌کنند.

 

   مالیات‌های خاموش، فرار سرمایه‌های روشن

بنا بر گزارش آکسفام، ساختارهای مالیاتی در بسیاری از کشورهای آفریقایی در خدمت ثروتمندان‌اند، نه مردم. به‌طور میانگین، نظام‌های مالیاتی در آفریقا سه برابر ناکارآمدتر از میانگین جهانی هستند. شرکت‌های بزرگ با بهره‌گیری از معافیت‌های بی‌حساب، فرار مالیاتی گسترده‌ و مشاوران زبردست، در عمل از پرداخت سهم خود شانه خالی می‌کنند.

 

در مقابل، طبقه متوسط و اقشار پایین، تحت فشار مالیات‌های غیرمستقیم مانند مالیات بر مصرف هستند که بار اصلی اقتصاد را بر دوش آن‌ها می‌گذارد. این وضعیت، بی‌عدالتی مضاعفی ایجاد کرده است. گزارش می‌گوید ‌ با اخذ فقط ۱ درصد مالیات بر ثروت و ۱۰ درصد مالیات بر درآمد یک درصد ثروتمند قاره، می‌توان سالانه ۶۶ میلیارد دلار درآمد ایجاد کرد؛ رقمی که می‌تواند آموزش ابتدایی رایگان را در کل قاره تضمین کند و زیرساخت برق را برای همه فراهم سازد.

 

در این میان، بیش از ۸۸ میلیارد دلار در سال از طریق فرار سرمایه، معاملات سایه‌دار‌ و فساد اداری از آفریقا خارج می‌شود. این خروج سرمایه، قاره را با کمبود دائمی منابع برای توسعه مواجه کرده است، در حالی‌که پول‌هایی که می‌توانستند مدرسه، درمانگاه یا جاده باشند، به حساب‌هایی در سوئیس و مالت و امارات منتقل می‌شوند.

   

چه کسانی بر قله ایستاده‌اند؟

در صدر فهرست میلیاردرهای آفریقایی، نامی است که سال‌هاست در صدر مانده: الیکو دانگوت، مالک امپراتوری سیمان دانگوت در نیجریه. او با ثروتی حدود ۲۳.۳ میلیارد دلار، نه‌تنها ثروتمندترین مرد آفریقا، بلکه نماد اقتصاد کلان‌ سرمایه‌داری در این قاره است. دومین ثروتمند، یوهان روپرت، مالک برندهای لوکس و دارایی‌هایی در صنعت الماس و بانکداری است.

 

نفر سوم، نیکی اوپنهایمر، از خانواده‌ای است که پیشتر مالک شرکت دِ بیرز، غول جهانی الماس بود. و نفر چهارم، ناصف ساویریس، سرمایه‌دار مصری و صاحب سهام در شرکت‌های بین‌المللی از جمله آدیداس و اوراسکوم. این چهار نفر، به‌رغم تفاوت در حوزه‌های فعالیت، یک ویژگی مشترک دارند: آن‌ها محصول دسته‌‌ای از نظام‌های اقتصادی‌ هستند که بیش از آن‌که در خدمت تولید و توزیع عادلانه باشند، در خدمت انباشت ثروت و حفظ امتیازات‌اند.

 

 وقتی دموکراسی فروخته می‌شود

آکسفام هشدار می‌دهد که نابرابری افراطی، دموکراسی را از درون می‌خورد. ثروتمندان، با منابع مالی بی‌پایان، سیاست را می‌خرند، انتخابات را کنترل می‌کنند و قانون را به نفع خود شکل می‌دهند. در نیجریه، بزرگ‌ترین دموکراسی آفریقا، هزینه ثبت‌نام در انتخابات تا ۱۰۰ هزار دلار نیز می‌رسد؛ رقمی که نامزدی را برای طبقات متوسط و پایین ناممکن می‌سازد. در عوض، سیاستمداران وابسته به ثروت، برای رأی‌آوری به خرید رأی، توزیع نقدی‌ و وعده‌های زودگذر متوسل می‌شوند رویه‌هایی که مردم را به ابزار مصرفی دموکراسی بدل می‌کند، نه مشارکت‌کننده حقیقی آن.

 

در کشوری مانند کنیا، بیش از ۶۰ درصد رأی‌دهندگان می‌گویند در ازای وعده مالی رأی داده‌اند. در چنین فضایی، سیاست‌گذاری عمومی دیگر نه به نفع عموم، بلکه در راستای تثبیت وضع موجود است؛ یعنی افزایش شکاف طبقاتی، کاهش مالیات‌های سرمایه و حذف تدریجی خدمات عمومی.

 

   طلای خاکستری، آینده‌ای نابرابر

در نهایت، گزارش آکسفام یک پیام پررنگ دارد: ثروت در آفریقا، به جای اینکه فرصتی برای پیشرفت همگانی باشد، به اهرمی برای سلطه تبدیل شده است. سیاست‌گذاری در خدمت ثروت، دموکراسی را به یک ویترین بدل کرده و فقر، از یک مشکل اجتماعی، به یک ساختار پایدار تبدیل شده است. قاره‌ای که سرشار از طلا، نفت، کبالت و الماس است، امروز برای تأمین برق مدارس، واکسن کودکان و آب آشامیدنی سالم به کمک‌های خارجی وابسته است. این، نه یک تراژدی ساده، بلکه نشانه یک نظم اقتصادی معیوب است؛ نظمی که تا اصلاح نشود، قاره‌ای کامل را از آینده محروم می‌سازد.

 

آخرین تحولاتجهانرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۶۰۸۵۶۰
تاریخ خبر:
ارسال نظر