پرده آخر؛ بوسیدن انگشتر ترامپ
ران دسانتیس بهطور رسمی از انتخابات کنارهگیری کرد.
روزنامه هفت صبح، رامتین لطیفی| تا پیش از ظهور ران دسانتیس، ایالت فلوریدا که با اقتصاد هزار میلیارد دلاری و سواحل ناب و توریستیاش از مهمترین ایالتهای آمریکا بهشمار میرفت، بین دموکراتها و جمهوریخواهان دست به دست میشد و به اصطلاح ایالتی نوسانی و شناور به حساب میآمد
اما دسانتیس جوان و محافظهکار توانست با اتخاذ آرا و نظراتی که قند در دل طیف تندروی حزب جمهوریخواه آب میکرد، میخ خود را آنچنان محکم بکوبد که در انتخابات فرمانداری سال گذشته با اختلاف قابلتوجه ۲۰ درصدی در شمارش آرا، نامزد دموکراتها را کنار بزند و با اقتداری معنادار در سمت خود ابقا شود.
برخی در آن زمان این پیروزی را نهتنها پیروزی دسانتیس بر رقیب دموکراتش، بلکه پیروزی او بر دونالد ترامپ در رقابتهای درونحزبی جمهوریخواهان برای انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ تلقی کردند. در همان دوران هم تعداد قابلتوجهی از سران و حامیان مالی حزب، گرد او جمع شدند و روپرت مرداک نیز که از ترامپ و مخاطرات نزدیکی با وی فاصله گرفته بود، در صفحه اول روزنامه نیویورکپست و خروجی پایگاه اینترنتی شبکه خبری فاکس او را به لقب «آینده» مزین کرد
و این نوید را به هواداران حزب داد که شکست ترامپ در مقابل جو بایدن دیگر تکرار نخواهد شد و این بار پیروز میدان نبرد جمهوریخواهان با بایدن، ران دسانتیس است. آنطور که از شواهد و قرائن نیز پیدا بود، خود دسانتیس و خانوادهاش نیز به این باور رسیده بودند
و در رویایشان کاخ سفید را با وضوح زیادی تصویر میکردند که کیسی دسانتیس، همسر فرماندار فالوریدا، در مراسم پیروزی او در حالی پشت تریبون رفت و سخنرانی کرد که لباسی شبیه لباس ملانیا ترامپ در مراسم تحلیف دونالد ترامپ بر تن داشت.
البته باید این نکته را نیز مد نظر قرار دهیم که وضعیت ترامپ هم در آن دوران، وضعیت پایداری به نظر نمیرسید و برای اثبات این ادعا بیش از هر چیزی باید به سخنرانی او در آن دوران معطوف شویم که از موضع ضعف ایراد شد. ترامپ سعی داشت با زبانی نرم به دسانتیس یادآوری کند که با حمایتهای او در عرصه سیاست آمریکا استخوان ترکانده و به این برج و بارو رسیده و از آنجایی که از زیر شنل او بیرون آمده، حالا به دور از انصاف و جوانمردی است که در مقابل حامی قدیمی خود قد علم کند.
اما دسانتیس به این عجز و لابههای فیل بزرگ وقعیننهاد و گمان کرد گرفتاریهای ترامپ، به ویژه پروندههای قضایی او و ۹۱ اتهامی که رئیسجمهور سابق را محاصره کرده بودند، او را از پای درمیآورد و رمقی برای مقاومت و ادامه دادن در وجودش باقی نمیگذارد. اگر صداقت را مبنا قرار دهیم، باید اعتراف کنیم که این تعبیر چندان هم بیراه نبود و در آن زمان آرای دسانتیس در نظرسنجیها اختلاف بسیاری با آرای ترامپ داشت و در پارهای از موارد تا دو برابر او برآورد میشد.
در همان زمان، دسانتیس که خود را در آمریکا پیروز مطلق و نامزد نهایی حزبش میدانست، از مرزهای این کشور خارج شد و برای جلب حمایت شرکای بینالمللی آمریکا به خارج از مرزهای این کشور سفر کرد و به ملاقات مقامات سیاسی اسرائیل، آلمان و انگلیس رفت.
استقبال گرم و پرطمطراق دولتمردان اسرائیل و آلمان از او بر این فرضیه صحه گذاشت که کار ترامپ تمام است اما سیاستمداران باهوش و نکتهسنج انگلیسی، اولین دست رد را بر سینه او زدند و پس از ملاقاتهایشان گفتند او را فردی ضعیف و کممایه ارزیابی کردند که ردای ریاستجمهوری کشوری مانند آمریکا روی تنش زار میزند.
زمان مثل یک شعبدهباز چیرهدست، رفته رفته بزک و آرایش گولزننده را از چهره دسانتیس زدود و چهرهای از او را به نمایش گذاشت که بیش از هر چیزی نزدیک به تحلیل انگلیسیها بود. هرچه برگههای تقویم ورق خورد و زمان پیش رفت، نظرسنجیها به ضرر دسانتیس تغییر کرد و آرای او به سبد دونالد ترامپ منتقل شد.
این رویه تا جایی پیش رفت که در زمانی آرای ترامپ میزان ۶۰ درصدی را نشان میداد و آرای دسانتیس تکرقمی شده بود. او در ادامه حتی قافله را به نیکی هیلی و ویوک راماسوامی هم باخت و در برههای به رده چهارم حزب نیز سقوط کرد. در ابتدای مسیر، ران دسانتیس به عنوان فرماندار فلوریدا، همان عملکردی را داشت که جمهوریخواهان در رویاهایشان تصور میکردند.
او این ایالت را زودتر از بقیه ایالتهای کشور بازگشایی کرد و شرایط را به پیش از دوران همهگیری ویروس کرونا بازگرداند. او همچنین اجبار ماسک در اماکن عمومی را برداشت و مدرسهها را نیز بازگشایی کرد. با تبلیغات دسانتیس و دستگاه تحت امر او، واکسنهای کرونا و ادامه روند این برنامه در قالب دوزهای تقویتی نیز خوار شمرده شد و استقبال از تزریق واکسن در این ایالت کاهشی بود.
اگرچه این امر یک دستاورد برای او به حساب میآمد اما اعتبار بیشتر و بزرگتر این ایده را باید به نام دونالد ترامپ نوشت. او که گمان میکرد رگ خواب آمریکاییها را در دست دارد، دست به قمارهای بزرگتری زد که در درازمدت نتیجهای معکوس داشت.
دسانتیس مبدع قانون «نگو همجنسگرا» بود. بر اساس این قانون، معلمان و مربیان مدارس اجازه نداشتند حداقل از دوران مهدکودک تا پایان سوم ابتدایی، دانشآموزان خود را با انواع گرایشهای جنسی آشنا کنند. به علاوه با ابداع او، نظارت بر محتوای کتابهای درسی و کمکدرسی قوت گرفت و به ممیزی بیش از ۴ هزار کتاب منجر شد. او همچنین با منش محافظهکارانهتری به جنگ جنبش «بیدار شو» که جنبش مترقی و چپگرایانهای ناظر بر عدالت اجتماعی و عدالت نژادی بود رفت.
هرچند این اقدامات توانست نظر برخی حلقههای کوچک هوادار حزب را به خود جلب کند اما سبب شد تا تعداد انبوهی از هواداران حزب نسبت به ظهور یک دیکتاتور بیپروا احساس خطر کنند. دسانتیس و مدیران منفعل کمپینش آنچنان در تحلیل واکنشهای جامعه نسبت به این موضعگیریها ضعیف عمل کردند که حتی او در شروع رسمی و البته به غایت مضحک کمپینش در توئیتر و با حضور ایلان ماسک
بیش از ۷۰ دقیقه را صرف تهدید منتقدان کرد و وعده سرکوب نظام آموزشی در سراسر کشور را داد. همین رویه غلط سبب شد تا ابتدا او به لقب «ترامپ قلابی» در فضای مجازی مزین شود و سپس در آیووا که امیدهای بسیاری به آن بسته بود، با شکست بزرگی مواجه گردد و از انتهای دره به صعود ترامپ به قله پیروزی بنگرد.
شبکه خبری سیانان در فاصله نزدیک به آوردگاه دوم جمهوریخواهان در نیوهمپشایر نتایج نظرسنجی خود را منتشر کرد و گفت بررسیهایش حاکی از آن است که ترامپ در این ایالت هم پیشتاز است و ۵۰ درصد از آرا را کسب خواهد کرد. نیکی هیلی نیز با کسب ۳۹ درصد آرا در رده دوم ایستاده و دسانتیس ۴۵ ساله تنها توانسته نظر ۶ درصد از رایدهندگان را به خود جلب کند.
از این رو فرماندار فلوریدا برای حفظ آبرویش پیشدستی کرد و گفت مسیر روشنی که به پیروزی ختم شود را پیش روی خودش نمیبیند و ترجیح میدهد از ادامه حضور در در این راه به نفع دونالد ترامپ انصراف دهد. جالب اینکه او چندی پیش با انتقاد از ترامپ گفته بود «ترامپ، تنها مقبول افرادی است که خم میشوند و انگشترش را میبوسند.»
حالا گویا نوبت او فرارسیده و انگشتر فیل بزرگ را بوسیده است. گوین نیوسام، فرماندار محبوب و دموکرات کالیفرنیا در مناظره خود با دسانتیس گفت آنها تنها یک نقطه مشترک دارند و آن نقطه این است که هیچ کدام نامزد انتخابات ۲۹۲۴ نیستند. حالا این طعنه نیوسام، لباس حقیقت بر تن کرده و دسانتیس با تمام ماجراهای کشدارش تمام شد و به خاطرهها پیوست.