لگدزنیهای بیهوده؟واقعا؟ | در نقد یک دیدگاه پرهزینه، سکوی عجیب ۵۷کیلوییها و ...
موقعیت سنجی رندانه آن همسر تیزچنگ؛ امیدواریم این تکواندوکار درجه یک به ایران بازگردد
هفت صبح| یک: توئیت حجتالاسلام محمدمهدی فاطمیصدر که مبارزات زنان تکواندوکار و پیروزی ناهید کیانی را لگدزنیهای بیهوده خوانده، مطمئنا از یک دیدگاه خاص دینی و سیاسی برخاسته اما نگاهی است که با مفهومهای زندگی معاصر در تضاد کامل است. با مفهوم رقابت و موفقیت و پیروزی. بخصوص در حیطه فعالیتهای زنان. این قدر تخاصم با نشانههای رایج زندگی مدرن و مفاهیم آن، غیرقابل اجرا و غیرقابل تحمل برای شهروندان معاصر است.
معلوم نیست برای احقاق تصورات و اندیشههای یوتوپیایی و بنیادگرایانه این روحانیون و این نظریهپردازان عزیز چه بهایی باید پرداخت میشد. مدتها قبل نوشته بودم که این نگاه بنیادین به زودی در مباحثی مثل ورزش بانوان خودشان را نشان خواهند داد. مشخص است که دولت دکتر رئیسی نگاه متفاوتی با این جریان تندرو و بنیادین داشت.
حالا متوجه میشویم که جریان سیاسی تندرو در ایران که در اندیشههای آیتالله میرباقری و یا حجتالاسلام فاطمی صدر و یا در حرفهای حجتالاسلام فیاضی میخوانیم و میشنویم از چه نقشه راه خاص و پرخطری برخوردار هستند و در صورت موفقیت چه انرژی دهشتناکی برای تغییر ریل زندگی مردم ایران مصرف خواهند کرد. هرچند (با فرض) بهترین نیات.
دو: علیپور سنگنورد شایستهای است. چهرهای معتبر در سطح جهانی. در مسابقات هم فوقالعاده خوب درخشید و رکوردهای خودش را هم شکست. اما خب چهارم شد. به دو رقیب بهتر از خودش باخت و دستش هم درد نکند. دیگر این همه شکایت و نالیدن به خاطر چیست؟
48 ساعت تمام ایشان در حال ذکر محرومیتهای خود به لحاظ تجهیزات بودند. اشکال ندارد. شما سعی خودتان را کردید و فوقالعاده بودید. اما حریفانت بهتر بودند. آن حریف اهل اندونزی بعید است خیلی امکانات بیشتری داشته باشد. خب رقابت است دیگر. امیدواریم در بازگشت به تهران پاداش این زحمات شما داده شود. خسته نباشید عزیز .
سه: سکوی وزن 57 کیلوی تکواندوی المپیک صحنه غریبی بود. دو دختر ایرانی که هردویشان سالها رقیب هم بودند در سکوهای دوم و سوم ایستاده بودند. المپیک قبلی کیمیا علیزاده؛ ناهید کیانی را شکست داد اما خودش هم به مدال نرسید. این بار ناهید کیانی او را مغلوب کرد و فریاد شادمانی سرداد و به فینال رسید و کیمیا هم برنده برنز شد.
در مورد ناهید کیانی و افتخاراتی که در این چند ساله به ورزش ایران هدیه کرده زیاد گفته و نوشتهایم و جایگاهش کاملا مشخص است. کیمیا علیزاده هم دختر ایران است. دو مدال المپیک دارد. مشخص است که همسر سابق ایشان مشوق مهاجرت بیهوده کیمیا به خارج از کشور بود. بعید است رفتن ایشان به خارج از کشور دلایل سیاسی خاصی داشته باشد. بیشتر موقعیت سنجی رندانه آن همسر تیزچنگ بود. کیمیا اشتباه کرد. دلیل موجهی برای این مهاجرت نداشت. امیدواریم این تکواندوکار درجه یک به ایران بازگردد.
چهار: نگاه شیدای مبینا نعمتزاده به مدال برنزش یکی از شیرینترین لحظات کاروان المپیک ایران بود. دختر پرشور تکواندوی ایران.
پنج: دو فدراسیون کشتی و تکواندو نتایج فوقالعادهای به دست آوردند. شاید به خاطر این که در دستان دو قهرمان قدیمی این رشتهها هستند. علیرضا دبیر و هادی ساعی هر دو طلای المپیک دارند(ساعی که دوتا دارد)ورزش قهرمانی را در بالاترین حد خود تجربه کردهاند و نمیگذارند کسی زیرآبی برود. مچ آدم کم کار را میگیرند و خودشان هم قسمتی از ماجرا را متعهد میشوند.
میفهمند چه کسی کارش را خوب انجام میدهد و چه کسی بد. مقایسهاش کنید با شرایط دو فدراسیون فوتبال و والیبال و آدمهایی که بر کار مسلط نیستند. رئیس فدراسیون ما از خرابی زمینها و ورزشگاهها جا خورده است. چرا که اصلا مشغولیات دیگری داشته و به اندازه کافی ظرفیت ذهنیاش را به وارسی و کشف و حل چنین مشکلاتی اختصاص نداده است. برای این دو فدراسیون آدمهای فوتبالی و والیبالی بگذارید. از این محاسبات سیاسی خارج شوید و یک بار برای همیشه کار را دست کاردان بسپرید. میدانیم که نهادهای قدرت و ثروت در فوتبال کار را بر هر مدیری سخت میکنند اما به هرحال از این وضعیت فعلی بهت زده هستند.