فوتبالیستها و فولادیها و پتروشیمیها!| درباره لیگبرتر و کمی هم مهران مدیری
لیگی داریم که در آن یک بازیکن 30ساله با آمار دو گل و چهار پاس گل، 70میلیارد تومان دستمزد دریافت میکند
هفت صبح| یک: لیگی داریم که به عنوان شصت و سومین لیگ جهان به لحاظ کیفیت معرفی شده. لیگی داریم که تعداد تماشاگرانش در طول فصل اگر میانگین حساب کنیم به 10هزار نفر برای هر بازی هم نمیرسد. لیگی داریم که برنامهریزانش برای رساندن آن، میتوانند مهمترین بازیها را در بین هفته و حتی در ساعات کاری و در ورزشگاههایی دوردست برگزار کنند و کسی هم اعتراض نکند. لیگی داریم که دو تیم مهم پایتخت الان برای شروع مسابقات هیچ زمین قابل قبولی در اختیار ندارند.
هرکدامشان میلیونها دلار پول پرداخت کردهاند و مجموعهای از بازیکنان خارجی را در اختیار گرفتهاند اما هیچ زمین بازی درست و درمانی را در اختیار ندارند که بتوانند از حریفانشان پذیرایی کنند. لیگی داریم که در آن یک بازیکن 30ساله با آمار دو گل و چهار پاس گل در 28 بازی فصل گذشته، هفتاد میلیارد تومان دستمزد دریافت میکند و تازه سرخواستنش رقابت است.
لیگی داریم که برای تعمیر بزرگترین ورزشگاه پایتخت دو سال تمام را هدر دادهاند و کسی به ما نمیگوید مقصر این مسئله و پایان نپذیرفتن تعمیرات ورزشگاه آزادی به رغم وعدههای داده شده چه کسی بوده است؟ لیگی داریم که بازیکنانش معتقدند باید با معیارهای جهانی و نرخ دلار دستمزد بگیرند و با این پول سرسامآور در تهران و تبریز و اصفهان همچون راجههای افسانهای هند زندگی کنند و تازه لحن طلبکار هم داشته باشند.
لیگی داریم که همان بازیکن سیسالهای که بالا وصفش شد به قیمت دلار ماهی 100 هزار دلار دریافتی دارد و تهدید هم میکنند که اگر این رقمها را به آنها ندهیم میروند و در قطر و امارات بازی میکنند! از هر طرف که نگاه میکنیم حیرت میکنیم و در لحظاتی وحشت! کلا فوتبالیستهای فوتبال ایران و فولادیها و پتروشیمیها سه صنفی هستند که اصرار دارند محصولاتشان باید با قیمت جهانی حساب شود وگرنه صادر میشوند! مکافاتی داریم!
دو: مهران مدیری نمیخواهد قامت یک کمدین موفق را قبول کند. میدانم که آدم با مطالعهای است و شعر میخواند و موسیقی کلاسیک گوش میدهد اما لازم نیست به خاطر چنین خصوصیاتی تلاش کند شمایل یک روشنفکر را از خود عرضه کند. آن هم شمایل یک روشنفکری که از سوی دیگران دستکم گرفته شده است. برای همین در دو سه سال گذشته، خودش مدام بر این خصوصیات نخبه گرایانه خود تاکید داشته است.
فیلم ساعت شش صبح در ادامه همین تلاش است. زمانی وودی آلن بزرگ احساس کرد که فقط کمدین نیست و در یک دوره دو سه ساله دو سه تا فیلم مدل برگمانی ساخت اما خودش به سرعت متوجه شد که در این گود موفق نخواهد بود و به دنیای کمدیهای هوشمندانه خود بازگشت. نمیخواهم مدیری را با وودی آلن مقایسه کنم (هرچند مدیری هم در بازی کمدی سبک قابل تشخیص و قابل تحسینی دارد) با این حال مدیری هم باید خود را به عنوان یک کمدین قبول کند. این یک چالش ذهنی و شخصی است.
سه: مشخص است که نتانیاهو میخواهد نقشه سیاسی دنیا را عوض کند. میخواهد راهی پیدا کند که اسرائیل بتواند به حیات خود ادامه دهد. نمایش او در کنگره آمریکا و کف زدنهای خجالت آمیزی که رهسپار سخنانش شد نشان میدهد که گروهی در میان ابرسرمایهداران جهان چنین ایدهای را ناگزیر میدانند. نتانیاهو دارد برای آنها فاکتور مینویسد و بهآنها وعده بعد از ساعت صفر را میدهد.