سلام بر سهشنبه با ۴۱ درجه| درباره گرمای هوا و خدمات دیده نشده دولت
چند ترفند مهم از سوی دولت رئیسجمهور فقید
هفت صبح| یک: خسته و کلافه از گرمای مستمر تهران به دفتر روزنامه آمدم و ناگهان کشف کردم که در این دو سه روز گذشته در واقع در حال گذراندن ماه عسل با تابستان و مردادماه بودهایم و قرار است روی سگ گرما را تازه روزهای سهشنبه و چهارشنبه ببینیم و گرمای 41 درجه را در این دو روز زیبا تحمل کنیم.
دو: این دو سه روز با چند ترفند مهم از سوی دولت رئیسجمهور فقید روبهرو شدیم و گزارشهایش را برایتان منتشر کردیم. یکی تلاش برای سروسامان دادن به مسئله مهاجرین افغان بود که اتفاقا نتایج خوبی را هم اخذ کرده بود و در روز 9 مرداد تیتر یک روزنامه بود و دیگری که امروز توسط خانم باقری نگاشته شده درباره مسئله کودکان کار و حرکت ستادی منسجمی است که در بهزیستی و همین طور در زیر مجموعه وزارت کشور در این مورد شکل گرفته.
خب در مورد این تمهیدات کمتر جایی گزارش و سخنی گفته شده بود در حالیکه هردو از دغدغههای مهم جامعه شهری ایران است و دولت رئیسی در واقع قدمهای جالبی را در این راه برداشته بود. به نظر میرسید پافشاری دولت و نهادهای بالادستی بر مسئله فیلترینگ و مسدود کردن فضای مجازی و همین طور اصرار بر مسئله پیامکهای حجاب و البته سوار شدن هردوی این اتفاقات بر مرکب تندروی ماجراهای پاییز 1401 چنان رابطه تیرهای بین طبقه متوسط با دولت و حاکمیت برقرار ساخته بود که نتیجهاش پوشیده ماندن قدمهای سودمند دولت در عرصه اجتماعی از چشم افکار عمومی مردم بود.
یادم است دورهای در اوایل دهه هشتاد برای ماموریتی به شهرداری رفسنجان رفته بودم. آقای شفیعی فکر کنم شهردار آن دوره بود و لیستی از همه خدماتی را میگفت که در این شهر انجام داده اما به خاطر مسئله آسفالت و اهمیت مبالغهآمیزی (به روایت آقای شهردارالبته) که مردم این شهر برای رفع دستانداز و آسفالت قائلند، بقیه خدمات به چشم نمیآیند تا وقتی که خیابانها برای عبور و مرور ماشینهای اهالی بدون دستانداز عرضه شود.
حالا هم افکار عمومی چنان حساسیتهای ویژهای به برخی مسائل نشان میدهد که تا وقتی آنها حل نشوند بقیه خدمات ظرفیت نادیده قرار گرفتن را دارا هستند. این نشان میدهد که افکار عمومی چه قدر میتواند بیرحم و همین طور متمرکز بر اهداف خاص خودش باشد.