روزنامه خوانی در شصت سال پیش- ۵۴ | پای شکسته هویدا
اشتباه لیلا امامی در رانندگی نزدیک بود که منصور و هویدا را به کام مرگ بفرستد
هفت صبح| 16 مرداد 1343. مهم‌ترین خبر صفحه اول تصادف اتومبیل وزیر دارایی و مصدوم شدن نخست‌وزیر است. وزیر دارایی که امیرعباس هویدا بوده و نخست‌وزیر هم که یار قدیمی هویدا یعنی حسنعلی منصور. در گزارش ذکر شده که نخست‌وزیر و همسر و فرزندش به همراه وزیر دارایی به نوشهر پرواز کردند و آنجا با اتومبیل یکی از دوستان به سمت پلاژ لب دریا حرکت می‌کرده‌اند که سر پل ورودی نوشهر به خاطر هوای بارانی و آسفالت لغزنده به شدت با اتومبیل روبه‌رو تصادف می‌کنند و نتیجه‌اش شکستن پای وزیر دارایی از چند نقطه و جراحت‌های نخست‌وزیر و همسر و فرزندانش می‌شود.
مسافران این مرکب عجیب به بیمارستان منتقل می‌شوند و سرتیپ خاتم (شوهر فاطمه خواهر محمدرضا و فرمانده نیروی هوایی) که او هم در نوشهر بوده سریع خودش را به بیمارستان می‌رساند و هویدا را که از ناحیه پا و دست دچار شکستگی‌های شدید شده بود به تهران و سپس بیمارستان پارس می‌رساند و آنجا مورد عمل جراحی قرار می‌گیرد. جالب این که منصور در گفت‌وگو با خبرنگاران می‌گوید که برای اولین بار از دوران نخست‌وزیری تصمیم گرفتم 24 ساعت به تعطیلات بروم و راهی منزل یکی از دوستان بودم که این اتفاق افتاد.
جالب این که وزیر دارایی یعنی امیر عباس هویدا بعد از این تصادف عجیب تا آخر عمر خود با عصا تردد می‌کرده است. نقل است که راننده این اتومبیل خواهر زن حسنعلی منصور یعنی لیلا امامی بوده که درآن دوران نرد عشق با امیرعباس هویدا می‌باخته و اشتباه او در رانندگی نزدیک بوده که منصور و هویدا را به کام مرگ بفرستد. رابطه هویدا و لیلا امامی بسیار عجیب و غیر عادی بوده که در موردش جداگانه و در همین صفحه یکی دوبار نوشته‌ام. از عجایب سرنوشت این که شش ماه بعد این حسنعلی منصور است که با ترور توسط اعضای موتلفه کشته می‌شود و امیرعباس هویدا جایگزین او می‌شود که خب داستانش بماند به وقتش.
عبدالرحمن فرامرزی سفرنامه خود به سمت دریاکنار را قلمی کرده و از آسفالت جاده هراز تمجید کرده اما گفته که هنوز راه بین آمل تا محمود‌آباد خاکی است و آسفالت نشده است. فیلم دوزن ساخته ویتوریو دسیکا با بازی صوفیا لورن به زودی به برنامه اکران اضافه خواهند شد.
17 مرداد 1343. شهرداری تهران طرحی را آغاز کرده با عنوان خریدن سگ‌های ولگرد و سپس معدوم کردن آنها با سم استرکنین و تا به امروز از اول سال 500 سگ معدوم شده‌اند. کیهان اعلام کرده که طی 48 ساعت گذشته 60 درصد از ویلاهای دریا کنار فروش رفته‌اند. خبرنگار کیهان آقای عسگرپور به تنهایی زده به کوهستان و رفته در میان عشایر چادر سیاه و آنجا توانسته با علیمراد یاغی مشهور بختیاری‌ها ملاقات کند.
علیمراد متهم است که دو دختر و یک ژاندارم را به قتل رسانده است. علیمراد ادعا کرده که سال پیش متوجه شده زنی به نام نبات که اهل اهواز است زیر پای همسر علیمراد نشسته و می‌خواهد او را فریب بدهد. سال پیش نبات و خواهر 14 ساله‌اش یعنی قدم‌خیر و دختر سه ساله‌اش به سمت اندیکای بختیاری آمده. پس آنها را غافلگیر می‌کند و موهای نبات را با شمشیر می‌برد و به خواهر او یعنی قدم‌خیر تجاوز می‌کند و دختر کوچک نبات را نیز بر زمین می‌کوید و می‌کشد تا عطش انتقام و جهالت خود را خاموش کند.
او سپس متواری می‌شود و ماه پیش به نظر می‌رسید به دست یک ژاندارم دستگیر شده باشد که با کشتن او دوباره فرار می‌کند و به زردکوه و طایفه خودش (سیاه چادرها) پناه می‌برد... در کارنامه او کشتن چند نفر دیگر هم وجود دارد. مثلا پدر زنش و همین طور زنش! او ادعا می‌کند که برای دفاع از ناموس خود و قبیله‌اش چند نفر دیگر را نیز که به دختران چادرنشین پیشنهاداتی داشته با گلوله کشته است.
کلا علیمراد خیلی پرکار بوده است. او در انتهای گفت‌وگویش با آقای عسگرپور گفته که به خدا من از آدمکشی بیزارم ...بله. دقیقا درست می‌فرمایید آقای علیمراد. صفاو صمیمیت از سخنان شما می‌بارد. جالب این که از چنین هیولایی در سال 1394 روزنامه جوان به عنوان قهرمان و ناراضی سیاسی یاد کرده است! علیمراد در سال 1348 بالاخره دستگیر و اعدام می‌شود.
