سوژه هفته؛ خداحافظی با بزرگان| تولد در دل جنگ و سیاست!
تونی کروس در جذابیت دادن به میانه میدان برنابئو تنها نبود و کنار دستش لوکا مودریچ حضور داشت
هفت صبح| یک: این جمله ژوزه مورینیو در واکنش به خداحافظی زود هنگام تونی کروس از دنیای فوتبال را باید با آب طلا نوشت و بر سر در فیفا زد. اینکه باید قانونی وضع شود تا اجازه ندهد این پسر خوب آلمانی دنیای فوتبال را از وجودش محروم کند! کسی که تا همین ماه پیش عصای دست کارلو آنجلوتی در لالیگا و قهرمانی باشگاههای اروپا بود فصل بعد را باید در خانه بنشیند و از تلویزیون مسابقات کهکشانیها را پیگیری کند.
در حالی که بچههایش از سر و کولش بالا میروند و با جسیکای همیشگیاش کل کل میکند حرص توپ لو دادن کاماوینگا و بازی از روی شکم سیری شوامنی را بخورد و به این فکر کند که اگر او در میانه میدان قوهای سفید برنابئو بود چگونه با یک بدن سه چهار نفر از هافبکهای رقیب را میفرستاد لای شمشادها و توپی هلو زیر پای وینیسیوس یا امباپه میانداخت تا با دروازهبان حریف رخ در رخ شوند و توپ را از بغل پایش به جایی از دروازه قل بدهند که غم نباشد.
دو: همان پسرکی که کمتر از دو ماه بعد از فرو ریختن دیوار برلین و ۹ ماه قبل از اتحاد دو آلمان -که یادگار دوران جنگ سرد بود- به دنیا آمد و آنقدر بخت یارش بود که در زمان و مکان مناسب چشم به جهان بگشاید و دومین فوتبالیست مطرح زاده شده در بخش شرقی آلمان بعد از ماتیاس سامر لقب بگیرد و پلههای ترقی را یکی پس از دیگری طی کرده و هم پیراهن تیم ملی آلمان را به تن کند و هم پیراهن باشگاههای بزرگی چون رئال مادرید و بایرن مونیخ را، شاید اگر یک بد اقبالی تاریخی گریبانش را میگرفت در فوتبال بسته آلمان شرقی نهایتاً بازیکن فیکس دینامو درسدن یا هانزارشتوک میشد تا هیچگاه جایی بین بزرگان فوتبال جهان نداشته باشد. چرا که فوتبال در دنیای سوسیالیستی آلمان شرقی جزو مقولاتی بود که در درجه چندم اهمیت هم قرار نداشت و شاید هم به جای فوتبال سر از سازمانهای اطلاعاتی اشتازی در میآورد و مجبور میشد از در و همسایه که هیچ، حتی از خودش هم گزارشات راست و دروغ سر هم کند تا به موجودیتش شک نکنند!
سه: فوتبال آلمان در این ۳۰ - ۴۰ سال اخیر ستارگان زیادی به خود دیده از دروازهبانانی چون بودو ایلگنر و چهره مخوف الیور کان گرفته تا آندریاس بره مه چپ پا که با آن گل از روی پنالتیاش در جام ۹۰ هنوز داغ دل آرژانتینیها را تازه میکند، گیدو بوخوالد، اشتفان کونتز با آن ضربات مرگبار سرش که یک دفعه هنگام ضربات کرنر به صف مدافعان حریف میزد و توماس هسلر با آن پشت موی دوست داشتنی و ضربات کاشته پشت محوطه ۱۸ قدماش
لوتار ماتیوس با آن قدرت رهبری و استحکامش در خط میانی که با شوتهای ناگهانی همراه میشد،یورگن کلینزمن با آن موقعیت شناسی و هوش ذاتیاش در امر گلزنی و رودی فولر با آن موهای تو دل برو و رندی خاصش حتی بعدها میرسلاو کلوزه با آن ظرافت بازی و گلهای پرشمارش همه و همه در خاطرات جمعی علاقهمندان جا داشتند و دارند اما تونی کروس یک چیز دیگر بود.
از تمام اینها داشت ولی خود به چنان تشخصی در بازی رسیده بود که حتی حضورهای نصف و نیمهاش در سالهای پایانی فوتبالش نیز میتوانست در نتیجه بازی تاثیرگذار باشد. کسی که با شماره ۸ جاودانه شده بود و ۱۰ سال تمام نبض بازی رئال را در دست داشت و با پاسهای دقیق، سانترهای مفید، شوتهای از راه دور و مهارتهای تهاجمی چنان جای خود را در ترکیب تیم ملی آلمان و رئال تثبیت کرده بود که در ۳۰۶ بازی ۲۲ گل برای تیم اسپانیایی و در ۱۱۴ بازی ۱۷ گل برای آلمان به ثمر رساند تا با کولهباری از افتخارات از قهرمانی جام جهانی تا ۵ بار فتح لیگ قهرمانان اروپا و چهار بار فتح لالیگا و تعداد زیادی عناوین دیگر خود را بازنشسته کند تا فوتبال عنصر مهمی از جذابیتهایش را از دست بدهد در حالی که تا سه چهار سال آینده هم میتوانست در برنابئو بدرخشد یا مثل سایر ستارگان در لیگهای عربی پول پارو کند ولی او به ذات فوتبال خیانت نکرد و حاضر شد که در اوج توپ فوتبال را ببوسد و کنار بگذارد.
چهار: اما تونی در جذابیت دادن به میانه میدان برنابئو تنها نبود و کنار دستش لوکا مودریچ حضور داشت که علیرغم ۵ سال بزرگتر بودن همچنان برای رقص در مستطیل سبز بیتابی میکند. هرچند که شاید دیگر او را در آوردگاههای مهم جهانی و اروپایی نبینیم اما پسرک ریز اندام و با تکنیک کروات که او هم دوره کودکی و نوجوانیاش با اتفاقات تلخ و مرگبار و اندوهگین کننده جنگ بالکان همراه بود توانست با کمک خانوادهاش از خطرات جانی جنگ چند ساله به رهبری میلوشوویچ که به قصاب بالکان مشهور بود در امان بماند
و تمام زورش را در بازی فوتبال خلاصه کند و بعدها به یکی از بهترین و کاملترین هافبکها و بازیسازهای تاریخ فوتبال بدل شود و با آن موهای افشان که همواره با کشی بسته میشود و قیافهای همیشه تعریق کرده ولی خستگی ناپذیر با پاسهای بیرون پا و تکنیکی مثال زدنی سالها در سطح اول فوتبال اروپا خود را مطرح کند و ۴ سالی در باشگاه تاتنهام و حالا در سیزدهمین سال حضورش در رئال مادرید از هوادارانش دلبری کند.
او که تا حالا در ۳۵۰ بازیاش در باشگاه مادریدی ۲۸ گل به ثمر رسانده بعد از تجزیه یوگسلاوی به کشورهای کوچکتر از جمله صربستان، کرواسی، بوسنی هرزگوین، مونته نگرو و ... هجده سال تمام پیراهن شطرنجی کرواتها را به تن کرده و در ۱۷۲ بازی ۳۴ گل به ثمر رسانده تا از همه جهات دستش پر از افتخارات ریز و درشت باشد و نایب قهرمانی جام جهانی ۲۰۱۸ و سومی ۲۰۲۲ را به تمام جامهایی که با رئال فتح کرده اضافه کند و حتی جزو معدود بازیکنان دنیا باشد که در حضور کریس رونالدو و لئو مسی توپ طلا را کسب کرده و به سالها حکمرانی این دو ستاره بیبدیل خاتمه دهد.
او که پدرش مسئولیت فنی فرودگاه زادار را به عهده داشت به زودی مجبور به ترک دیار شدند و به شهر توریستی زاتون نقل مکان کردند و با اسکان در یک هتل قدیمی به زندگی ادامه دادند و خانوادهاش تلاش بسیار زیادی کردند تا او متوجه نشود خانه و کاشانهشان در اثر جنگ ویران شده و پدربزرگش جان خود را از دست داده است. او در ۱۵ سالگی به آکادمی دینامو پیوست و بعدها در حالی که ۱۸ سال بیشتر نداشت در موستار تبدیل به بهترین بازیکن لیگ بوسنی و هرزگوین شد تا بعد به دینامو زاگرب برگردد و چشم اسلاون بیلیچ او را بگیرد و پیراهن تیم ملی کرواسی را به او ارزانی کند.
بیلیچ که اعتقاد ویژهای به استعداد او داشت معتقد بود لوکیتا جانشین خلفی برای نسل طلایی کرواتها در دهه ۹۰ یعنی شوکر، بوبان و پروسینچکی خواهد بود که در جام جهانی ۱۹۹۸ به رهبری بلاژویچ برای نخستین بار نگاه جهانیان را به فوتبال کرواسی بعد از جنگ معطوف کردند و در فرانسه گل کاشتند. همان بلاژویچ که بعدها به ایران آمد و سرمربی تیم ملی شد و برانکو را تقدیم فوتبال ایران کرد در بازی دوستانه قبل از جام ۹۸ با ایران ستارههای ایرانی را پسندید و ادعا کرد که اگر یوگسلاوی بتواند ایران را در این جام شکست دهد او یک توپ فوتبال را قورت خواهد داد.
پنج: لوکا وقتی از تاتنهام به رئال پیوست همزمان بود با آخرین فصل حضور مورینیو در مادرید که خیلی کم بازی به او رسید اما با پیوستن کارلو آنجلوتی ایتالیایی همه چیز به نفع کرایف بالکان شد و او یکی از ارکان اصلی موفقیتهای بعدی رئال لقب گرفت تا جایگاه مستحکمتری هم در تیم ملی برای خود دست و پا کرده و در روسیه علیرغم شکست در فینال و دور ماندن از جام قهرمانی موفق به دریافت توپ طلای جام به عنوان بهترین بازیکن این رقابتها شود و در روزهای پیش هم همچنان در مسابقات یورو تاثیرگذاری خود را حفظ کند. هرچند که شاید دیگر آخرین تورنمنت سطح اولش باشد تا فوتبال ملی جهان آرام آرام خود را برای دوران بی لوکیتایی آماده کند. همچنان که برای دوران بی تونی کروس، بی رونالدو، بی مسی، بی پپه، بی دی ماریا و .... آماده کرده است.