روزنامه خوانی در شصت سال پیش- ۴۰ | هفت بچه گرگ در خیابانهای ساوه
عشق عباس و شریف به دخترک کلفت، باجگیری در میدان فوزیه و ماده گرگ خطرناک
هفت صبح| چهارده تیرماه 1343. صفحه اول تیتر بزرگی دارد در مورد بازداشت فرهت عباس که از قرار از مقامات مهم الجزایری است. در محله سید علی اصغر ساوه، مردی به نام باقر نائین هفت بچه گرگ را زنده به دام انداخته و با بستن آنها به یک چوب در شهر نوعی کارناوال کوچک به راه انداخته است. باقر میگوید که همیشه وقتی در صحرا بودم حضور یک ماده گرگ شرایط خطرناکی را برایم به وجود میآورد تا اینکه توانستم لانه ماده گرگ را پیدا کنم و در غیاب او با روشن کردن آتش موجب شدم تا بچه گرگها بیرون بیایند و همهشان را زنده به دام انداختم و میخواهم هر هفت تا را به باغ وحش تحویل بدهم! طفلی ماده گرگ!
این گزارش جالب را خبرنگار کیهان در ساوه یعنی ابوالحسن پدری مخابره کرده است. دوتا نوکر جوان در خانههای اعیانی محله دربند عاشق کلفت جوان همسایه شده بودند و برای جلب توجهش به خانهاش سنگ میانداختند. ساکنین خانه آن قدر ترسیده بودند که پلیس را خبر میکنند و پلیس پرده از عشق عباس و شریف به دخترک کلفت برمیدارد و این دو نوکر را فعلا بازداشت کرده است. فرانسه قرار شده وام 300 میلیون فرانکی به ایران بدهد تا از محل آن فرستنده تلویزیونی برای راهاندازی تلویزیون دولتی خریداری شود.
دو برادر به نام ناصر حسینپور و حسین حسینپور که در میدان فوزیه و تهران نو با چاقو به باجگیری از اهالی میپرداختند، در کاباره ستاره میدان فوزیه توسط پلیس محاصره شدند اما یکیشان با مجروح کردن مامورها فرار کرده و حسین به دام افتاده است. جوان 22 سالهای به نام محمد کاظم نظری اهل خرمشهر تا به حال دوبار خودکشی کرده و نجات پیدا کرده و گفته که این بار میخواهم با برق خودم را خلاص کنم!
او یک بار خودش را از روی پل به داخل کارون انداخته که توسط چندتا رهگذر از غرق شدن نجات پیدا میکند و بار دوم هم سم د.د.ت خورده اما در بیمارستان یک پزشک کشیک با مهارت جانش را نجات میدهد. کسی از محمد کاظم نظری اهل خرمشهر خبری دارد؟ اگر در قید حیات باشند الان باید 82 سال داشته باشند. و بالاخره این که دولت تصویب کرده اراضی منطقه ضرابخانه به کارمندان دولت فروخته شود.
پانزده تیرماه 1343. شب گذشته گردوغبار ناگهانی بر هوای تهران مسلط شده و موجب ناراحتی ریوی مردم شده است. یک وانت با سیزده سرنشین که از محمودآباد به تهران میآمده در نزدیکی پیست آبعلی با یک کامیون تصادف کرده و به دره میافتد و حاصل 5 کشته و هشت مجروح است که حال بیشتر مجروحین هم وخیم گزارش شده. پلیس تهدید کرده که با زیاد شدن پروندههای مزاحمت برای دختران و همین طور چاقو کشی در محلات تهران از این پس جوانان کمربند باریک زلف پریشان مزاحم تحت تعقیب قرار میگیرند و چاقو کشها به زندان خواهند افتاد.
پلیس گفته هر روز با 25 پرونده این چنینی دست به گریبان است. راستش فلسفه کمربند باریک را درک نکردیم. احتمالا آن دوران یک ژانر ژیگولی لباس پوشیدن بوده است. در حوالی امامزاده حسن یک شهروند برای خودکشی خودش را جلوی قطار به وسط ریل انداخته اما قطار از رویش رد شده و او زنده و سالم از ریل بیرون آمده است!
عجیب آنکه هیچ خبر ورزشی در این روزها در روزنامه منتشر نمیشود. نه خبر ورزشی داخلی و نه خارجی. سکوت کامل. دولت اعلام کرده که در نظر دارد سه برابر سال قبل از اصناف مالیات اخذ کند! این وسوسه مالیات بیشتر از کاسبها مثل این که داستانی طولانی دارد. رضا اسداللهی دانشآموز گلپایگانی و محمدرضا خلیلی دوست عموی رضا، مشترکا بلیت بخت آزمایی خریدهاند و حالا 200 هزار تومان برنده شدهاند. اگر کسی از این دو نفر خبر دارد برای ما بنویسد.