کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۶۱۶۴۳
تاریخ خبر:

تک‌نگاری| پشت پرده خشونت در آزمایش زندان استنفورد

تک‌نگاری| پشت پرده خشونت در آزمایش زندان استنفورد

آدم‌ها در شرایط قدرت، جوگیر می‌شوند؟ شرور؟ بدذات؟ خشن؟

هفت صبح| لابد درباره آزمایش زندان استنفورد شنیده‌اید. ماجرا به سال 1971 برمی‌گردد و ایده‌ای که فیلیپ زیمباردو، روانشناس اجتماعی ابداع کرد؛ اینکه گروهی را در قالب «زندان‌بان» و «زندانی» در محیطی آزمایشی به کار بگیریم و واکنش‌های آن‌ها را بررسی کنیم. تصاویر و عکس‌های این آزمایش بعدها در سراسر جهان بازنشر شد. همین حالا اگر در اینترنت جست‌وجو کنید می‌بینید زندان‌بان‌های آزمایشی چه بلایی به سر زندانی‌ها درآوردند!

عده‌ای می‌پرسند یعنی آدم‌ها در شرایط قدرت، جوگیر می‌شوند؟ شرور؟ بدذات؟ خشن؟ ماجرا به این سادگی‌ها نیست. زیمباردو در کتاب «وسوسه‌های شیطانی»، داستان کامل و مبسوط آزمایش زندان استنفورد را شرح داده؛ مطالعه برجسته‌ای که طی آن گروهی از دانشجویان داوطلب کالج به شیوه‌ای تصادفی به دو گروه «نگهبانان» و «زندانیان» تقسیم شدند و سپس در موقعیتی آزمایشی قرار گرفتند. او به «نگهبانان» هشدار داد که نمی‌توانند از زور استفاده کنند، اما آزادند هر کار دیگری که می‌خواهند برای کنترل زندانی‌ها انجام دهند

. زیمباردو در این کتاب با طرح ایده «اثر لوسیفر» بررسی می‌کند که چگونه افراد اخلاق‌مدار و نیکوکار را می‌توان برای اقدامات غیراخلاقی اغوا کرد؟ و چه عواملی مرز باریک میان بد و خوب را از میان می‌برد؟ «اثر لوسیفر» بر این ایده فکری استوار است که با دلایل بی‌شمار، همه ما در معرض فریب «سمت تاریک» قرار داریم. زیمباردو با نمونه‌های تاریخی و تحقیقات پیش روی خود، این عوامل به چه ترتیب در هماهنگی با یکدیگر می‌توانند از زنان و مردان شایسته، هیولا بسازند!

آزمایش مذکور پس از یک هفته متوقف شد، چون نتایج آن فوق‌العاده خشونت‌بار بود؛ دانشجویان عادی با آنکه می‌دانستند زندانیان انسان‌هایی بی‌گناه هستند، یا تبدیل به زندان‌بان‌هایی وحشی و سادیستی شدند یا در معرض شکست عاطفی شدید قرار گرفتند. زیمباردو در کتاب «وسوسه‌های شیطانی» با روشن کردن علل روانی در پس چنین دگردیسی‌های نگران‌کننده‌ای، ما را قادر می‌کند تا انواع پدیده‌های دلخراش بشری را بهتر درک کنیم؛

از بدعهدی و خیانت شرکت‌های تجاری گرفته تا نسل‌کشی سازمان‌یافته و حتی مطالعه موردی در مورد سربازان سرشناس آمریکایی (زمانی که انواع وحشی‌گری‌ها و شکنجه را در زندان‌های ابوغریب پیاده کردند). او می‌گوید داوطلبان در آن آزمایش با تمایلات دگرآزارانه وارد نشدند، آنها شکنجه‌گر یا قاتل زنجیره‌ای نبودند، بلکه به سادگی در موقعیتی قرار گرفته بودند تا به عاملان شر تبدیل شوند. به عبارت دیگر محیط اجتماعی و سیستم، آنها را آلوده کرده و نه برعکس.

زیمباردو که در فقر و ناداری در یکی از ایالت‌های آمریکا بزرگ شده، در کودکی شاهد بوده چگونه یک محیط خشن می‌تواند انسان‌هایی ظالم و آزارگر تولید کند. البته بعدها به این آزمایش انتقادهایی جدی و قابل تأمل وارد کردند اما واقعیت این بود این آزمایش درباره قساوت آدمی، آزمایشی عجیب و خلاقانه به شمار می‌آمد. زیمباردو در کتابش هم با جدیّتی پرشور، خوانندگان را به موضعی فراتر از محکوم کردن بدکاران سوق می‌دهد و به تفکر درباره مسئولیت اجتماعی افراد در قبال ابتلائات جهانی وامی‌دارد.

زیمباردو کتاب خود را با بررسی دردناک اما ضروری برخی از بدترین نمونه‌ جنایات انسان علیه انسان در قرن بیستم آغاز می‌کند؛ سال 1397؛ قصابی 350 هزار غیرنظامی چینی به دست ژاپنی‌ها! سال 1994؛ قتل عام حدود 800 هزار روآندایی! سال 1945؛ انفجار بمب اتمی! او به ما نشان می‌دهد اخلاق مثل تعویض دنده‌ای است که گاه به سمت خلاصی می‌رود و استدلال می‌کند حتی با این وجود که ثابت شده همه ما اگر در شرایط مناسب قرار بگیریم، قادر به انجام اعمال هیولایی هستیم، هیچ دلیلی برای شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت این رفتارها وجود ندارد.

همانطور که سولژنیتسین در مجمع الجزایر گولاگ جمله‌ای می‌نویسد با این مضمون که مرز میان خیر و شر، وسط قلب هر انسانی در حال تپیدن است. کتاب «وسوسه‌های شیطانی» با ترجمه یوسف شیروانی‌دوست توسط انتشارات «سیب سرخ» چاپ شده.

 

 

کدخبر: ۵۶۱۶۴۳
تاریخ خبر:
ارسال نظر