۱۰۰قصه دیگر از لابهلای تاریخ | خانهتکانی بزرگ حشمتخان
عجیبترین و شگفتانگیزترین جراحیهای فوتبال ایران
روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | اولین خانه تکانی بزرگ و جوانگرایی در تیم ملی ایران وقتی کلید خورد که تیم ایران با عنوان دوبار قهرمان آسیا، از راهیابی به جام جهانی باز ماند. در شهریور 1352. پایان راه برای بازیکنانی مثل جعفر کاشانی و مصطفی عرب، ابراهیم آشتیانی، اکبر کارگر جم، مجید حلوایی، اصغر شرفی، حسین کلانی، علی جباری، فریبرز اسماعیلی، همایون بهزادی، اکبر افتخاری، جواد قراب و .....
این ناکامی موجب شد تا بسیاری از بزرگان تیم ملی که قریب به یک دهه در ترکیب حضور داشتند و نسل طلایی نام گرفته بودند، در سراشیبی افول قرار بگیرند. فرانک اوفارل که آمد؛ به شکل اتوماتیک، گروهی از این کهنسالان از تیم کنار رفتند. حسین کلانی و همایون بهزادی و جواد قراب و مجید حلوایی و اصغر شرفی و مناجاتی از تیم کنار رفتند و تازه نفسهایی مثل حسن روشن و عادلخانی و محمد صادقی به تیم ملی رسیدند.
بعد از قهرمانی در بازیهای آسیایی تهران در ترکیبی متعادل از کهنهکارهای باقیمانده و چند ستاره جوان، وقتی اوفارل تیم را به حشمت مهاجرانی سپرد و بازگشت به لیگ انگلیس، مهاجرانی جراحی بزرگ را کامل کرد و آشتیانی و علی جباری و اکبر کارگر جم و جعفرکاشانی را هم کنار گذاشت. از نسل طلایی فقط پرویز قلیچخانی مانده بود و البته علی پروین و ناصرحجازی که به آن نسل طلایی تعلق نداشتند و بعدها به تیم ملی پیوسته بودند.
به این ترتیب دو سال پس از قهرمانی در جام ملتهای آسیا در سال 1972، از آن تیم پرشکوه فقط قلیچ خانی و حجازی در تیم ملی باقی مانده بودند و البته علی پروین که به شکل تشریفاتی درآن تیم بود و به تهران بازگردانده شده بود والبته ناصرحجازی بسیار جوان و غلامحسین مظلومی. این یکی از عجیبترین و شگفتانگیزترین جراحیهای فوتبال ایران بود.
یک نسل پرافتخار به شکل کامل از پوشیدن تیم ملی محروم شدند و به بازنشستگیهای اجباری تن دادند. نسلی که به نظر میرسید هیچ وقت جانشینهای خوبی پیدا نخواهند کرد. اما مهاجرانی این کار را انجام داد. یکی به خاطر تسلطش در حوزه فوتبال جوانان و یافتن استعدادهای نوپا و دیگری به خاطر روند مثبت و قدرتمندی که در لیگ تخت جمشید وجود داشت و پروسه جانشین سازی را میسر میساخت.
حسن روشن، دانایی فرد، صادقی، حسن نظری، آندرانیک اسکندریان، غفورجهانی، علیرضا خورشیدی، کازرانی، عبداللهی، بهتاش فریبا، محمد پنجعلی، قاسمپور، برزگری، نایب آقا و...همه و همه ستارههای جوانی بودند که به تیم ملی رسیدند و بعد اکثرشان هم به المپیک مونترآل راه یافتند و هم قهرمان جام ملتهای آسیا شدند و هم در جام جهانی حاضر شدند.
دومین جراحی بزرگ در سال 1365 رخ داد. شورش پراستعدادترین نسل فوتبال ما علیه دهداری و سرسختی و لجاجت مرحوم دهداری در مقابل خواستههای ستارهها موجب شد تا 13 ستاره غیرقابل جانشینی تیم ملی را ترک کنند. به این ترتیب دهداری به جوانگرایی روی آورد. فرصتی طلایی برای زرینچه و محرمی و عابدزاده و نامجومطلق و کریم باوی تا جایگزین شاهین بیانی و اصغرحاجیلو و درخشان و سجادی و فتح آبادی بشوند.
اما بقیه جایگزینیها به نظر در مسیر درست نبودند. بازیکنانی مثل ژاله مستقیم، داداش ضیایی، شیخ لاری و یا میراحمدیان، چندان در قواره ستارههای سابق به نظر نمیرسیدند. با حضور دوباره قایقران و پیوس به این ترکیب تیم دهداری تعادل بهتری پیدا کرد.
در میانه دهه هفتاد، محمد مایلی کهن تیم ورشکسته ملی ایران را که در انتخابی جام جهانی، بازیهای آسیایی هیروشیما و جام ملتهای آسیا(1992) ناکامیهای زنجیرهای را تجربه کرده بود، به محل حضور گروهی از بازیکنان جوان و جویای نام بدل کرد که البته بخشی از این تغییر نسل را مدیون حضور استانکو در پرسپولیس بود.
مهدوی کیا، میناوند، علی موسوی، سعداوی، نکیسا، شاهرودی و البته بازیکنهایی مثل اکبریوسفی و استاداسدی و دین محمدی. با این حال تیم او بر کاکل سه ستاره اصلی خود میگشت. خداداد عزیزی، کریم باقری و البته علی دایی. که در سنین 22 تا 25 سال بودند.
نسلی که مایلی کهن هدایتشان را در آن سالهای ابتدایی در دست گرفت و در آسیا و جهان درخشیدند و تا یک دهه مایه فخر ایرانیها محسوب میشدند و تا جام ملتهای آسیا در سال 2004 و راهیابی به جام جهانی 2006 جنگیدند و در دل مردم ما جای گرفتند و حضور مربیان بزرگی مثل ایویچ و بلازویچ را نیز تجربه کردند. چهرههایی مثل علی کریمی و جواد نکونام نیز بعدها و اواخر دهه هفتاد به آن تیم رویایی پیوستند.
آخرین جراحی بزرگ تیمهای ملی فوتبال به دوره کیروش بر میگردد. او تیم نه چندان پرقدرتی را در سال 1389 تحویل گرفت و به تدریج ستارهای کهنسال را از ترکیب خط زد و جوانانش را از اقصی نقاط ایران و حتی جهان به تیم ملی کشاند.در دوره او نویدکیا و جباری و میداوودی و خلعتبری و عقیلی و رحمتی و پژمان نوری و چند تا استخوان خرد کرده دیگر به تدریج از تیم ملی فاصله گرفتند و جوانها آرام آرام سروکلهشان پیدا شد.
دژآگه، قوچان نژاد، پورعلی گنجی، وحید امیری، رامین رضاییان، سردار آزمون، مهدی طارمی، مهدی ترابی، علی جهانبخش، خسرو حیدری، پژمان منتظری، میلاد محمدی و.... در دوران کیروش فرصت بازی در تیم ملی را پیدا کردند و نسلی را رقم زدند که چهرههای مهمش هنوز در این جام ملتها در حال درخشش هستند.
و خب جراحی بزرگ و اصلی بعد از جام ملتها در راه است. بعید است حاج صفی و امید ابراهیمی و کریم انصاری فرد و کنعانی زادگان و وحید امیری و رامین رضاییان و شجاع خلیل زاده فرصت تجربه یک تورنمنت بزرگ دیگر در اندازههای جام جهانی 2026 را داشته باشند....