چقدر خوبیم ما!
فوتبال؛ این بزرگترین سرگرمی دنیا نیست؟
روزنامه هفت صبح، صوفیا نصرالهی| یک: فوتبال تخصص من نیست اما تماشایش را دوست دارم. ۷،۸ ساله که بودم بهخاطر یک کلوزآپ در تلویزیون از ادموند بزیک، پرسپولیسی شدم و بهخاطر یقه ایستاده و بیاعصابی اریک کانتونا منچستر یونایتدی و بهخاطر روبرتو باجوی جامجهانی ۱۹۹۴ طرفدار تیم ملی ایتالیا.
طبعا که آدم تیمی را که طرفدارش بوده عوض نمیکند و در نتیجه هنوز همین ترکیب عجیب و غریب با من باقیمانده. این ستون امروز ادای دین به هیجان بازی دیروز ایران با ژاپن است. یکی از دوستان که اهل هنر است و فوتبال نمیبیند همیشه میگوید: فوتبال افیون تودههاست.
این را به طعنه میگوید چون خودش فوتبال دوست ندارد و برایم عجیب است چون به سینما علاقه دارد و بهنظرم فوتبال سینماییترین اتفاق جهان است. فیلمی که پیش چشمتان ساخته میشود. اکثرا دراماتیک است. مثلا همان لحظهای که طارمی داشت از روی صندلی تماشاگران صحنه پنالتی را تماشا میکرد، که اگر خودش در زمین بود احتمالا باید پشت توپ قرار میگرفت، یک سکانس سینمایی تمام عیار است.
پر از حسرت و هیجان و اضطراب. اولین گلی که محبی زد و بازگشت ایران به بازی، آن اوج گرفتن درخشان بازی بچهها و آن پنالتی تمامکننده را ترکیب کنید با تماشاگری که این سمت نشسته و فریادهایی که میکشد. این بزرگترین سرگرمی دنیا نیست؟
دو: کتاب خیلی گران شده. ما جماعتی که خریدن کتاب در سبد فرهنگیمان بود دچار بحران شدهایم. هفته گذشته رفتم کتابفروشی تا دو کتاب جدیدی که آمده بود را بگیرم. اولی «مزاح بیپایان» دیوید فاستر والاس بود که نویسنده پست مدرن است و نشر برج کتاب را منتشر کرده به قیمت یک میلیون و صد هزارتومان. طبیعی است که پشیمان شدم.
درواقع پشیمان هم نشدم. وسعم نمیرسید که هندوانه دربستهای تا این حد گران را بخرم. آن یکی کتاب «از راه و رفته و رفتار» ابراهیم گلستان بود که یادداشتها و نظرات گلستان درباره موضوعات مختلف فرهنگی است. این یکی خیلی دربسته هم نبود. با ابراهیم گلستان همیشه همعقیده نیستم اما صراحت لهجهاش را دوست دارم و نثر خوبی هم دارد که خواندنش به من میچسبد.
در حرفهایش معمولا چیزهای زیادی از جامعه روشنفکری ایران لو میرود. یکجور غیبت سطح بالا درباره آدمهایی که خب جالب و در تاریخ فرهنگی ایران مهم بودند. خلاصه اینکه کتاب پانصد و بیست هزارتومان بود و مجبور شدم روی پیشخوان رهایش کنم.
مشکل ما کتاب نخواندن نیست. حتی مشکل این نیست که کتاب خوب نداریم. اتفاقا تعداد کتابهای خوب روزبهروز بیشتر میشود. با ترجمههای خوب. بعضی نشرها که حتی کپیرایت را هم رعایت میکنند. میخواهم بگویم ما خوبیم ولی الان کتاب خریدن و خواندن تبدیل به کاری لوکس شده.
سه: برگردیم به آن قسمت اول ستون و فوتبال. من اهل سریال نیستم بهخصوص اگر کمدی باشد. اما این «تد لاسو» طرفدار زیاد دارد. سه چهار قسمت از فصل اولش را دیدم و بد نبود. البته که شوخی میان تفکر انگلیسی و آمریکایی دیگر کهنه شده
اما بازیگر نقش اولش، جیسون سودکیس که برای بازی در این نقش جایزه هم زیاد گرفته، بامزه است و بهرغم تکراری بودن موقعیتها به قول معروف کار را درمیآورد. بعد از برد دلچسب میتوانید با یکی دو اپیزود از این سریال همچنان روحیهتان را حفظ کنید تا ببینیم روزگار برایمان چه میخواهد.