کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۵۴۳۲۶
تاریخ خبر:

راه‌ و رسم خرید از دستفروش‌ها

راه‌ و رسم خرید از دستفروش‌ها

اسفند عیدشان است؛ هرجا بخواهند بساط می‌کنند و معرکه می‌گیرند اما قیمت‌هایشان واقعا به‌صرفه است؟

روزنامه هفت صبح، گروه بازار|   تصور کسانی که از دستفروش‌ها خرید می‌کنند این است که جنس را ارزان‌تر از مغازه می‌خرند، پس قطعا به‌صرف‌شان است و کلی پول صرفه‌جویی می‌کنند.  شاید این تصور درست باشد، ولی اگر با چند دستفروش حرف بزنید و رمز و راز کارشان دست‌تان بیاید، متوجه می‌شوید که گاهی هم خرید از دستفروش به‌صرفه نیست و ممکن است کلاه هم سرتان برود؛ چون بعضی از دستفروش‌ها شگردهایی به‌کار می‌برند که مشتری روحش هم خبر ندارد و جنس را می‌خرد و تازه در خانه متوجه می‌شود که ضرر کرده است؛

 

البته همیشه هم خرید از دستفروش به ضرر مشتری نیست. نکته مهم این است که حواس‌تان باشد چه چیزی و مهمتر از همه چه زمانی می‌خرید. جواد پشت ماشین پژو پرشیای سفید عطر می‌فروشد،‌ سرش هم همیشه شلوغ است و به قول خودش مشتری ثابت دارد. سمیرا لوازم آرایشی بساط می‌کند و فرامرز حدود ۱۰ سال است که سر یک کوچه شلوار زنانه می‌فروشد.

 

مرتضی پشت وانتش لقمه سیب‌زمینی و تخم‌مرغ درست می‌کند و با جعفری و سس دست‌ساز ساندویچ ارزان می‌فروشد و آقای رستمی، روبه‌روی یک مغازه بزرگ لوازم خانگی بساط لیوان، قوری، استکان و بشقاب‌های رنگی پهن کرده است؛  اما این مطلب درباره شغل دستفروشی نیست و اسرار کسب‌و‌کار دستفروش‌ها نیست. درباره این است که اگر مشتاق هستید از دستفروش خرید کنید، چی، کی و چطوری بخرید که کلاه سرتان نرود و واقعا یک خرید به‌صرفه انجام دهید.

 

‌عطرفروشی سیار با پژو پرشیا

صندوق عقب ماشین‌اش مثل ویترین مغازه است. عطرها را از بزرگ به کوچک چیده و خیلی راحت می‌توانی عطر مورد نظرت را انتخاب کنی. یک کاسه پودر قهوه هم دارد تا وقتی رایحه‌ها با هم قاطی شد، با بوی قهوه دوباره آماده امتحان‌کردن عطرها شوی.

داستان این عطرهای ارزان‌قیمت چیست، اونتوس۳۰۰ هزار تومان؟ مشتری قطعا می‌داند این عطر تقلبی است، چطور او را راضی می‌کنید که خرید کند؟

عطر تقلبی با این چیزی که من می‌فروشم خیلی فرق دارد. عطر من شرکتی است. از بازار تهران و از یک عمده‌فروش معتبر خرید می‌کنم. 


یعنی این عطرها ماندگاری دارد؟

بله، بین پنج تا هشت ساعت تضمین می‌کنم. همین الان چند تا پاف برایتان می‌زنم و بروید شب بیایید. اگر بوی عطر روی دست‌تان نبود من عطر را مجانی می‌دهم. 


ولی بعضی از دستفروش‌ها عطرهایی می‌فروشند که چند دقیقه اول بوی قوی دارد ولی بعد از چند دقیقه خبری از بوی عطر نیست؟

عطرهای تقلبی همین شکلی هستند؛ چون الکل زیادی دارند، خیلی زود بوی عطر می‌پرد.


چطور بفهمیم عطری که از دستفروش می‌خریم یک عطر تقلبی است یا داریم برای یک عطر از شرکت معتبر پول می‌دهیم، چون شیشه بعضی از این عطرها با شیشه عطر اصل مو نمی‌زند؟

شناخت شیشه اصلا به شما کمک نمی‌کند که عطر اصل بخرید. باید به رنگ عطر توجه کنید. بیشتر عطرهای تقلبی که دستفروش‌های رهگذر که عطرهایشان را توی ساک می‌گذارند رنگی است. ما عطر رنگی خیلی کم داریم. همه عطرهای اصل و معروف بی‌رنگ هستند، فقط بعضی از عطرها ممکن است رنگ‌شان کمی به زردی بزند. وگرنه عطر نارنجی،‌ بنفش، صورتی و سبز اورجینال نداریم.


این عطرها را دیدید، فرار کنید چون هم پولتان را دور می‌ریزید و هم خودتان را مریض می‌کنید. بیشتر این عطرها دستی پرمی‌شوند و پر از الکل، رنگ و کمی اسانس هستند. یک جوری عطر را پر می‌کنند که اسانس بالاتر از همه است. به همین دلیل وقتی عطر را امتحان می‌کنید، بوی قوی و تندی متوجه می‌شوید. این بوی قوی کار دست‌تان می‌دهد و فکر می‌کنید یک عطر اصل را چند میلیون ارزانتر خریده‌اید.


ولی بعضی از عطرهای اورجینال رنگی هستند، مثلا مگاماره سبز خیلی کمرنگ است؟

بله، عطر رنگی داریم. ولی وقتی روی پوست یا لباس اسپری می‌کنید اثری از آن رنگ نمی‌بینید. این عطرهای تقلبی رنگ‌شان آنقدر قوی است که روی لباس لک می‌اندازد و رنگش روی پوست می‌ماند. این عطرها فقط یک نت ابتدایی دارند آنقدر هم قوی است که فکر می‌کنید عجب عطری خریده‌اید ولی بوی آن خیلی زود می‌پرد و خبری از نت میانی و پایانی هم نیست. 


پس به چه عطری اعتماد کنیم؟

عطری که شرکتی باشد. من عطر و ادکلن شرکتی را از یک پخش‌کننده از بازار می‌خرم که با شرکت‌های اماراتی کار می‌کند. عطرهای شرکتی هم دسته‌بندی مختلفی دارند. مثلا عطرهای شرکتی روونا، برندینی، اسمارت و... این عطرها تقلبی نیستند. وقتی می‌خواهید عطر بخرید حتما به اسم شرکت آن توجه کنید، چون بیشتر این شرکت‌ها اسم‌شان را روی شیشه عطر می‌زنند.

اگر عطر و ادکلنی را به عنوان عطر اصل به شما معرفی کردند و مثلا یک عطر هشت‌میلیونی را یک میلیون فروختند مطمئن باشید که تقلبی است. قطعا دستفروش برای ارزانی عطرش دلیل می‌آورد که اجاره، مالیات، پول برق، عوارض و ... نمی‌دهد و از بندر آورده و ته‌لنجی است و... اما واقعیت این است که عطر اورجینال قیمت خاص خودش را دارد و نمی‌توانی عطر ۲۰میلیونی اونتوس را مثلا در بازار ۱۵میلیون تومان بخری. قیمت این عطر همه‌جا همین است، حالا ۵۰۰ تا یک‌میلیون تومان بالا و پایین. اختلاف قیمت چندمیلیونی یعنی فروشنده در حال گذاشتن کلاه گشادی روی سرتان است. 


قیمت عطرهای شرکتی چقدر است؟

بسته به شرکت تولیدکننده عطر از ۲۵۰هزار تومان تا ۸۰۰هزار تومان. مثلا همین عطر مای‌ وی زنانه که خیلی طرفدار دارد، دو مدل شرکتی دارد؛ یکی ۵۸۰هزار تومان ، برند دیگر ۸۳۰هزار تومان. یک شرکت دیگر هم ۳۰میل این عطر را تولید کرده که قیمت آن ۲۸۰هزار تومان است. عطرهای شرکتی اصلا رنگی و اغراق شده نیستند، رایحه عطرها هم درست از روی خود عطر اورجینال کپی شده و نت ابتدایی، میانی و پایانی هم دارد.


بساط لوازم آرایش، روبه‌روی مرکز خرید

سمیرا قبلا در مترو لوازم آرایش می‌فروخته، اما از بس از پله‌ها بالا و پایین رفته زانو و کمرش درد می‌کند و دیگر نمی‌تواند چرخش را به مترو ببرد . برای همین هر روز از ساعت پنج تا ۹ شب روبه‌روی یک مرکز خرید بزرگ بساطش را پهن می‌کند.


بازار اینجا داغ‌تر است یا مترو؟

اینجا خیلی بهتر است. در مترو چو افتاده که همه لوازم آرایشی‌ها تقلبی و بی‌کیفیت هستند، اما من همین الان یک ریمل به شما می‌دهم. بروید از مغازه‌های مرکز خرید قیمت‌اش را بپرسید. همه ۱۰۰هزار تومان گرانتر می‌فروشند، ولی چون ما ارزان می‌فروشیم، می‌گویند ‌تقلبی است. 


جنس‌هایتان را از کجا می‌خرید؟

از همان جایی که مغازه‌دارها می‌خرند. ما هم از بازار خرید می‌کنیم. از عمده فروش‌های بازار. فقط چون به ما چکی نمی‌دهند به جای ۱۰۰ تا ریمل، ۱۰ تا ریمل می‌خریم، یا پولمان به خرید پنج کرم‌پودر می رسد. از هر قلم چند تا می‌خریم و بعد که فروختیم دوباره به بازار می‌رویم و خرید می‌کنیم. 


یعنی این کرم ضدآفتاب الارو که شما ۲۰۰هزار تومان می‌فروشید ، اما قیمت آن در داروخانه ۵۸۰هزار تومان است، تقلبی نیست؟

من این کرم را پارسال خریدم؛ دو تا کرم مانده که سه ماه دیگر تاریخ انقضایش تمام می‌شود برای همین ارزانتر می‌فروشم تا فروش برود و روی دستم نماند. وگرنه اصل است و هیچ مشکلی ندارد.


پس باید حواس‌مان به تاریخ انقضای چیزی که می‌خریم باشد؟

همیشه هم این شکلی نیست. بعضی وقت‌ها واقعا با سود کم می‌فروشیم. چون به‌غیر از سر‌وکله زدن با ماموران شهرداری و بعضی از کاسب‌ها ما دغدغه کرایه مغازه و خرج‌های دیگر را نداریم. برای همین مثل مغازه‌دار گران نمی‌فروشیم. مغازه‌دار ریمل را ۱۵۰هزار تومان می‌خرد و ۳۵۰ هزار تومان می‌فروشد. من ۱۵۰هزار تومان می‌خرم و ۲۰۰ هزار تومان می‌فروشم. یک نکته دیگر هم هست.

ما دنبال جنس‌های ارزان در بازار می‌گردیم. چون کسی از دستفروش لوازم آرایش گرانقیمت به همان دلیلی که فکر می‌کنند تقلبی است، نمی‌خرد. مثلا رژهای مدادی ساخت ایران با مجوز وزارت بهداشت را با قیمت عددی ۱۰هزار تومان می‌خریم و دانه‌ای ۳۰هزار تومان می‌فروشیم. همین مارک را مغازه زیر ۸۰ هزار تومان نمی‌فروشد. مشتری وقتی این اختلاف قیمت را می‌بیند، فکر می‌کند ما جنس تقلبی می‌فروشیم.


ولی همیشه هم اینطور نیست. چند وقت پیش یک هاشور ابرو از دستفروشی از مترو خریدم، ‌بعد از یک روز خشک شد.

خب باید حواس‌تان باشد تستر دست فروشنده را نخرید. بعضی‌ها همان هاشوری که آن را روی دست هزار نفر تست کرده‌اند، به مشتری می‌فروشند. این هاشور خشک می‌شود. برای همین باید به مشتری بگویید جنسی به شما بدهد که پلمپ باشد. برای رژ مدادی و ریمل و کرم‌پودر هم سعی کنید چیزی که دست فروشنده است، نخرید و از او بخواهید یک بسته جدید باز کند. 


این حراج‌هایی که می‌زنند چقدر واقعیت دارد؟ مثلا می‌گویند کرم پودر ۲۰۰ تومان فروش همکارها را به خاطر این که چک دارند، ۱۰۰ هزار تومان می‌دهند؟

برای ما دستفروش‌ها حراج اینطوری واقعا معنی ندارد. مگر چقدر روی جنس می‌کشیم که این قدر تخفیف بدهیم. شاید تاریخ انقضای جنس تمام شده. اگر می‌خواهید این گونه خرید کنید، حتما تاریخ‌اش را نگاه کنید. اگر رویش خط کشیده شده یا مات شده بود، آن جنس را نخرید. چون متاسفانه بعضی‌ها لوازم آرایش به‌خصوص کرم‌پودر، ریمل و خط چشم تاریخ مصرف گذشته می‌فروشند و به اسم حراج مشتری را گول می‌زنند. 

 
 بازار داغ شلوار جین و پارچه‌ای زنانه

فرامرز حدود ۱۰ سال است که سر یک کوچه و در خیابان اصلی بساط شلوار زنانه دارد. هر شب که هوا تاریک می‌شود، کارش را شروع می‌کند و شب‌های تعطیل تا ساعت دوازده شب شلوار می‌فروشد. بازارش همیشه خوب است و مشتریان دائمی دارد، چون به قول خودش جنس خوب دست مردم می‌دهد، تا مشتری‌اش شوند.


اینکه ۱۰ سال فقط شلوار زنانه آن هم در یک محل بفروشید کار سختی نیست؟

چرا تا دلتان بخواهد با مغازه‌ دار بحث کرده‌ام . اندازه موهای سرم به شهرداری رفته‌ام تا جنس‌هایم را پس بگیرم. ولی آنقدر مقاومت کردم که دیگر کسی کاری به من ندارد.


بیشتر چه کسانی مشتری شما هستند؟

دخترهای جوان و خانم‌های کارمند؛ چون هم شلوارهای جین مد روز و هم شلوارهای مشکی کارمندی می‌آورم. 


قیمت کارهای شما چه تفاوتی با مغازه دارد؟

حداقل بین ۲۰۰ تا ۲۵۰هزار تومان ارزانتر می‌فروشم. این را خود مشتری‌ها هم می‌گویند. چون می‌روم کل بازار را می‌گردم و تولیدی پیدا می‌کنم. وقتی مستقیم از خود تولیدی خرید کنید  و خوش‌حساب باشید، بعد از چند‌وقت جنس‌ها را با قیمت مناسب با شما حساب می‌کنند. من هم با سود کم می‌فروشم، ولی چون قیمت پایین است بیشتر شلوارها فروش می‌رود و دوباره بار جدید سفارش می‌دهم. 


پس یعنی اگر از دستفروش شلوار بخریم،‌ واقعا پول کمتری می‌دهیم؟

من ۱۰ سال است که اینجا هستم. مشتری‌هایی دارم که زنگ می‌زنند و سفارش می‌دهند. مادر و دختر مشتری من هستند. ولی دلیل نمی‌شود که همه مثل من کار کنند. باید قبل از خرید جنسی که می‌خرید را خوب چک کنید. بعضی از شلوارها در انبار مانده‌اند و پارچه پوسیده و بعد از چند بار شستن ساییده می‌شوند. باید حتما پارچه شلوار را با دست بکشید و مقاومتش را ببینید. بوی پارچه هم خیلی مهم است.

 

اگر بوی کپک داد؛ یعنی در یک جای نمور نگهداری شده. چون بیشتر دستفروش‌ها شب‌ها بساط می‌کنند و رنگ اصلی پارچه مشخص نیست. بهتر است زیر نور مغازه رنگ شلوار را ببینید. یک نکته دیگر هم اینکه حتما با فروشنده  هماهنگ کنید که اگر سایزتان نبود، برایتان عوض کند. به‌همین دلیل باید خیالتان از فروشنده راحت باشد. مثلا از ماشین‌های گذری که پشت پراید و پژو بساط کرده‌اند، خرید نکنید، چون ممکن است شلوار را بخرید و سایزتان نباشد و وقتی برگردید دیگر آنجا نباشد. اگر به این موارد دقت کنید قطعا شلواری که می‌خرید به‌صرفه است و بین ۲۰۰ تا ۳۰۰هزار تومان می‌گذارید توی جیبتان.

 

با این توضیحاتی که دادید چه زمانی بهتر است از شما خرید کنیم؟

وقتی داریم می‌رویم. یعنی وقتی بساط را جمع می‌کنیم. من دوست دارم تا لحظه آخر جنس‌هایم را بفروشم و بارم را سبک کنم. من این شکلی هستم بقیه را نمی‌دانم. یک‌بار زمان بساط‌کردن برای اینکه می‌گویم دشت سرچراغ بگیرم، یک بار هم آخر شب که می‌خواهم بساطم را جمع کنم، تخفیف خوبی می‌دهم. شب‌های سرد برفی و بارانی هم چون دیگر نمی‌توانیم بساط کنیم سعی می‌کنیم بدون دشت به خانه نرویم. این شب‌ها هم می‌توانید جنس ارزان از ما بخرید.

 

مثلا چقدر ارزانتر می‌فروشید؟

بستگی به قیمت شلوار دارد. یک شلوار مام قیمت ۵۵۰ هزار تومانی را تا ۴۵۰ هزار تومان هم تخفیف می‌دهم. شلوار کرپ کارمندی ۳۸۰هزار تومانی را ۳۳۰ یا ۳۰۰ هزار تومان هم می‌فروشم. همین چند شب پیش ناگهان بوران برف شد، دست‌هایم می‌لرزید و نمی‌توانستم شلوارها را جمع کنم و توی ماشین بگذارم. همان لحظه یک شلوار مام فیت ۵۰۰هزار تومانی را ۳۰۰هزار تومان فروختم. بعد توی ماشین متوجه شدم چقدر زیاد تخفیف داده‌ام.

 

 مورد عجیب آقای رستمی و دستفروشی روبه‌روی مغازه خودش

آقای رستمی یک مغازه بزرگ لوازم آشپزخانه مثل کتری و قوری، لیوان، استکان، بشقاب، قاشق، چنگال و... دارد، ‌اما چند سالی است جلوی مغازه خودش دستفروشی می‌کند چون معتقد است سودش بیشتر است و مشتری‌های بساط‌اش از مشتری‌های مغازه‌اش بیشتر هستند.

 

واقعا سود دستفروشی بیشتر است؟

سود آنچنانی ندارد چون مجبورم نسبت به جنس‌های مغازه ارزانتر بفروشم، ‌ولی فروشم بیشتر است. 

 

بیشتر چه چیزهایی می‌فروشید؟

جنس‌های قدیمی‌تر و از مد افتاده را می‌آورم این جا می‌فروشم. لیوان و استکان‌های کیفیت پایین، بشقاب‌های تک‌مانده و قوری‌هایی که به اصطلاح زدگی دارند این جا بهتر فروش می‌رود. 

 

خب چرا همین چیزها را در مغازه حراج نمی‌زنید؟

چون مردم اینطوری بیشتر خرید می‌کنند؛ یعنی فکر می‌کنند ارزانتر است و خریدش به‌صرفه است. بعضی از مشتری‌ها از مغازه خودم بیرون می‌آیند و می‌گویند لیوان‌های مغازه گرانتر است و از خودم لیوان می‌خرند و می‌روند. 

 

یعنی به مشتری کلک می‌زنید؟

کلک نمی‌زنم. مثلا اگر یک دست لیوان در مغازه ۲۵۰هزار تومان باشد، مشتری می‌گوید گران است و نمی‌خرد. ولی وقتی این‌جا همان لیوان را ۲۰۰هزار تومان می‌بیند، می‌خرد چون ۵۰ هزار تومان ارزانتر است. من هم مجبورم جنس‌ام را ارزانتر بفروشم تا مشتری بخرد.

 

همیشه این شکلی نیست که جنس‌های مغازه را بیاورم. نزدیک عید که می‌شود ظرف‌های مخصوص هفت‌سین را می‌چینم. شمع هم می‌فروشم. تنگ ماهی هم دارم. الان بساط‌ام پر است از ظرف‌های مخصوص هفت‌سین. اگر همین ظرف‌ها را در مغازه بچینم با خودشان می‌گویند زود است و نمی‌خرند،‌ ولی وقتی می‌بیننند دستفروش این ظرف‌ها را می‌فروشد، قطعا می‌خرند چون فکر می‌کنند ارزانتر است.

 

حالا واقعا ارزانتر هست؟

بله، بالاخره این ظرف‌ها زمان دارند و تا عید باید فروش بروند. اگر روی دست‌مان بمانند می‌رود تا یک‌سال دیگر. به‌همین دلیل با سود خیلی کم می‌فروشم مثلا ۱۰ تا ۱۵درصد بیشتر روی این ظرف‌ها سود نمی‌کنم. مشتری هم که می‌بیند ارزان است می‌خرد.

 

لقمه سیب‌زمینی؛ سر شب ۴۵، آخر شب ۲۰ هزار تومان

حتما در سطح شهر ون یا وانت‌های سیار اغذیه‌فروشی را دیده‌اید. بعضی‌ها بلال تنوری می‌فروشند. بعضی‌ها هات‌داگ با سس مخصوص. مرتضی و همسرش هم با سیب زمینی و تخم مرغ کار می‌کنند و به قول خودشان لقمه اقتصادی نوستالژی می‌فروشند.

 

مشتری شما بیشتر چه کسانی هستند؟

همه مدل مشتری داریم. لقمه سیب‌زمینی تخم‌مرغ یک‌جوری حس نوستالژیک دارد. به همین دلیل از لکسوس‌سوار تا بچه‌های مدرسه‌ای مشتری ما هستند. بعضی وقت‌ها خانم‌هایی که از سر کار برمی‌گردند از ما برای شام شب خرید می‌کنند. بعضی وقت‌ها خانواده‌ها از ما خرید می‌کنند و شام‌شان را در ماشین می‌خورند و می‌روند.

 

فقط لقمه تخم‌مرغ و سیب‌زمینی می‌فروشید؟

نه، ظرف سیب‌زمینی با سس مخصوص و جعفری هم داریم. سیب‌زمینی را با پوست داخل تنور می‌گذاریم و روی آن سس‌های مختلف می‌ریزیم و ظرفی ۳۰هزار تومان می‌فروشیم. این شب‌ها که سرد و برفی است، خیلی‌ها سیب‌زمینی تنوری می‌خرند. 

 

برایتان می‌صرفد که یک ظرف سیب‌زمینی را با سس مخصوص ۳۰هزار تومان بفروشید؟

بله، چون در هر ظرف دو تا سیب‌زمینی تنوری بزرگ جا می‌گیرد. ما سیب‌زمینی را از بازار بزرگ می‌خریم؛ یعنی حتی به بازار میوه و تره‌بار نمی‌رویم. در بازار بزرگ سه نوع سیب‌زمینی داریم. سیب‌زمینی گونی قرمز کیلویی پنج‌هزارتومان، گونی زرد بین هفت تا هشت هزار و ۵۰۰ تومان و  گونی سفید که درجه یک است بین ۱۰ تا ۱۲هزار تومان قیمت دارد. میدان بار مرکزی هم هر چقدر زودتر برویم جنس گرانتر است؛

 

چون صبح زود همه میوه فروش‌ها می‌آیند و رقابت برای خرید بهترین جنس بیشتر است. من بعدازظهر می‌روم و سیب‌زمینی گونی قرمز باقی‌مانده را می‌خرم. سیب‌زمینی‌های ارزان و درشت که به درد تنوری‌شدن می‌خورند. به همین دلیل به‌صرفه است. تخم‌مرغ را هم از پخش‌کننده می‌خریم،‌ ولی چون در هر لقمه فقط یک تخم‌مرغ با یک سیب‌زمینی مخلوط می‌کنیم، برایمان صرف دارد.  بیشتر هزینه ما برای پرکردن کپسول گاز است و خرید سس و گرنه بقیه چیزها را می‌توانیم با قیمت کم جور کنیم. الان یک کپسول گاز را ۲۵۰ هزار تومان پر می‌کنند. روزی یک کپسول هم نیاز داریم.

 

چه زمانی مشتری بیشتری دارید؟

ما شب‌ها هستیم. از همان سر شب مشتری داریم. ولی بین ساعت ۱۰ تا ۱۲مشتری بیشتر است.

 

همه سیب‌زمینی‌ها و تخم‌مرغ‌هایی که می‌پزید، فروش می‌رود؟

مجبوریم بفروشیم؛ چون نمی‌توانیم سیب زمینی تنوری شده و تخم‌مرغ آب‌پز را در یخچال نگه داریم. سیب‌زمینی چون با پوست تنوری می‌شود ، سفت و بی‌مزه می‌شود و آب می‌اندازد. زرده تخم‌مرغ آب‌پز هم در یخچال سیاه می‌شود و دیگر نمی‌توانیم با آن لقمه درست کنیم و مردم فکر می‌کنند مانده است؛ به‌همین دلیل حتی شده مجانی هم بدهیم باید آخر شب همه را بفروشیم و بعد بساط‌مان را جمع کنیم. 

 

یعنی آخر شب قیمت ساندویچ‌ها و اغذیه فروش‌های سیار کمتر است؟

بیشتر غذاها اگر بماند دیگر فردا قابل فروش نیست. به‌همین دلیل بیشتر همکارها آخر شب حراج می‌زنند و ساندویچی که مثلا سرشب ۶۰هزار تومان می‌فروختند، آخر شب ۳۰هزار تومان می‌فروشند. خود من ظرف سیب‌زمینی با سس مخصوص را آخر شب ۱۰هزارتومان می‌فروشم، لقمه سیب‌زمینی و تخم‌مرغ را هم بین ۲۰ تا ۲۵هزار تومان می‌فروشم. 

 

 

کدخبر: ۵۵۴۳۲۶
تاریخ خبر:
ارسال نظر