یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد(۱)
هفت صبح| حوریه پورعلی،کارشناس ارشد روانشناسی بالینی - خیلی از والدین دنبال راههای درست تربیت فرزندشان هستند، آنها میخواهند بهترینها را برای فرزندان خود رقم بزنند، شاید خیلی از والدین تصور میکنند که هزینه کردن و برخورداری از امکانات و آموزش دادن و...بهترین کارهایی باشد که میتوانند برای فرزند خود انجام دهند. البته که فراهم کردن امکانات و دادن آموزشهای لازم به کودک و نوجوان اورا در مسیر موفقیت و پیشرفت قرار خواهد داد ولی این بهترین چیزی نیست که والدین میتوانند به فرزندان خود بدهند. پذیرش بی قید و شرط والد و آغوش باز و امنی که همیشه از سوی والد در اختیار فرزندان قرار میگیرد مفیدترین و اصلیترین کاری است که والدین میتوانند برای فرزندان خود انجام دهند.
این آغوش باز و امن و پذیرش بی قید و شرط به معنی عدم تربیت صحیح و بی مسئولیتی کودک و نوجوان نیست، بلکه به این معنی است که در خانواده آدمها ترس از طرد شدن و کنارگذاشته شدن به خاطر اشتباهاتشان را ندارند.
در تمامی روابط آنجایی که فرد دایم ترس طرد شدن و کنار گذاشته شدن را داشته باشد رابطه امنی شکل نمیگیرد .
البته که اگر والدین در مقابل اشتباه فرزندان خود از قهر کردن و طرد کردن کودک و نوجوان خود به عنوان ابزار تنبیهی استفاده کنند بزرگترین آسیب را به فرزند خود خواهند زد.
این طرد و رانده شدن از سوی خانواده عواقب و پیامدهای منفی زیادی را به همراه خواهد داشت .
قبل از ادامه دادن بحث پیرامون این آسیبها کمی به مقوله طرد شدگی بپردازم که اقتباس از درسنامه طرد شدگی(rejection) آقای دکتر آذرخش مکری است:
انسانها موجوداتی اجتماعی هستند و به ندرت میتوانند به تنهایی دوام بیاورند و اساس زیستی آنها متکی بر این است که به گروههای انسانی تعلق داشته باشند، در سالهای اخیر اهمیت عضویت در گروه و اینکه فرد از چه جایگاهی در گروه برخوردار است به خوبی نشان داده شده است، همچنین روانشناسی اجتماعی و علوم شناختی نشان دادهاند که قسمت زیادی از هویت و صفات انسانها و نوع رفتار آنها وابسته به موقعیت اجتماعی آنهاست. وقتی جایگاه اجتماعی فرد عوض میشود صفات و رفتارهای او نیز تغییر میکند، لذا با توجه به اهمیت تعلق داشتن به گروه و پذیرفته شدن از سوی همنوعان هرگونه طرد و بی محلی از سوی اعضای گروه و جامعه برای فرد بسیار دردناک خواهد بود.
تحقیقات به خوبی نشان داده اند که دو قسمت از مغز که در هنگام طرد اجتماعی فعال میشوند دقیقا همان دو مکانی در مغز است که فرد درد فیزیکی را تجربه میکند، به عبارتی طرد شدن همانند درد فیزیکی در افراد ایجاد درد وناراحتی زیادی میکند، اینگار اصطلاحی که افراد به هنگام طرد میگویند دلم را سوزوندی پربیراه نیست و دقیقا همان قسمتهایی از مغز که هنگام درد فیزیکی یا سوختن فعال هستند به هنگام طرد هم فعال میشوند، افرادی که در حاشیه قرار میگیرند و مورد توجه اعضای گروه نیستند و یا به کلی از گروه و خانواده رانده میشوند از نظر سلامت روان،از سلامت کمتری برخوردار هستند، دردهای جسمی زیادی را تجربه میکنند و حتی طول عمر کمتری نیز دارند.
ادامه دارد