کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۶۲۷۵۴
تاریخ خبر:

چرا باید مهارت‌های زندگی را بیاموزیم؟

چرا باید مهارت‌های زندگی را بیاموزیم؟

هفت صبح|‌ حوریه پورعلی،‌کارشناس ارشد روانشناسی بالینی -  امروز می‌گویند آدمی مانند دیگر موجودات صاحب غریزه نیست بلکه صحبت از تمایلات در آدمی مطرح است. مثلا انسان‌ها غریزه جنسی ندارند، این یک غلط مصطلح هست بلکه تمایلات جنسی دارند، زنبور عسل میلیون‌ها سال هست که کندوی خود را به شکل شش ضلعی می‌سازد و این تا به امروز تغییری نکرده و از بیرون هم نمی‌توان این شیوه ساخت را تغییر داد این غریزه اوست که او را هدایت می‌کند.

همین عدم وجود غریزه نیاز انسان به یادگیری را مطرح می‌کند که برای ادامه حیات و بقا خود نیازمند یادگیری و آموزش‌هایی هست که از گذشتگان و محیط خود دریافت می‌کند. این یادگیری هم به دو صورت رسمی و غیر رسمی اتفاق می‌افتد. این‌که چرا در عصر حاضر موضوع یادگیری مهارت‌های زندگی بیشتر از گذشته اهمیت دارد و پررنگ‌تر شده موضوع این مقاله است.

مهارت‌های زندگی عبارت‌اند از توانایی‌هایی که منجر به ارتقای بهداشت روانی افراد، غنای روابط انسانی، افزایش سلامت و رفتارهای سالم در افراد و سطح جامعه می‌گردند. در گذشته که خانواده‌ها گسترده بودند و میزان تعاملات و روابط انسانها مخصوصا کودکان با دیگران بیشتر بود یادگیری ‌مهارت‌های زندگی مانند رقابت کردن،دوست یابی ،قدرت برقراری ارتباط و تعامل با بقیه و سایر مهارت‌های لازم در زندگی به صورت خودجوش اتفاق می‌افتاد و از نسلی به نسل بعدی انتقال می‌‍‌یافت، کودکان از همان ابتدا یاد می‌گرفتند به اصطلاح گلیم خود را از آب بیرون بکشند، پوشش حمایتی خانواده گسترده و برقراری ارتباط با همسالان (بچه های محله) به شکل خودجوش مهارت‌های لازم برای داشتن زندگی سالم و داشتن روابط موفق با دیگران را به کودک می‌آموخت. او در این بازی‌های کودکانه و بودن در کنار خانواده‌ای بزرگ رقابت کردن،دوستی و اینکه چگونه با تنظیم هیجانات خودش بتواند در ارتباط با سایرین بماند و از خود محافظت کند و سایر مهارت‌های لازم را یاد می‌گرفت.

بعد از انقلاب صنعتی و رشد و پیشرفت جوامع شهری،کوچک شدن روستاها و بخش کشاورزی و افزایش جمعیت شهرنشین همچنین اضافه شدن خانم‌ها به عنوان نیروی کار و ورود آنها به بازار کار، کوچک شدن خانواده ها را داریم که به شکل هسته‌ای و شامل والدین و کودک(بسیاری از خانواده ها تک فرزند هستند)و یا حتی در این سال‌های اخیر با افزایش طلاق شاهد خانواده‌های تک والدی هستیم که کودک با یکی از والدین خود زندگی می کند؛ رشد روز‌افزون اینترنت و فضای مجازی وحضور بیشتر افراد در این فضا و کم شدن تعاملات افراد با هم،همه این‌ها نشان از خلأ ونبود یادگیری به شیوه غیر رسمی و خودجوشی که در گذشته بود، دارد .

حال که خانواده ها تعاملات کمتری را با سایر اعضای فامیل تجربه می‌کنند و کودکان به دلیل اشتغال والدین وقت کمتری با آنها می‌گذرانند این خلأ و نبود یادگیری به شیوه‌ی گذشته، در جوامع پیشرفته به خوبی دیده شده و آنها این آموزش‌ها را  به نهادهای رسمی سپرده‌اند. نهادهایی که از همان ابتدای کودکی تا بزرگسالی با توجه به پیچیدگی زندگی عصر حاضر، آموزشهای لازم برای داشتن زندگی سالم و توانمند‌سازی انسان‌ها برای برقرای ارتباط سالم با سایرین و بهزیستی انسان‌ها را بر عهده گرفته‌اند. آموزش مهارت‌های زندگی با حضور در مهد کودک از همان سنین پایین و بعد ادامه آموزش‌ها متناسب با سن کودک و نوجوان در مدرسه،دانشگاه و آموزش‌های لازم پیش از ازدواج و پس از آن برای زوجین به منظور برقراری روابط سالم و امثال این آموزشها در جوامع پیشرفته، به نهد‌های رسمی سپرده شده و به خوبی اجرا می‌شوند.

پس با توجه به مطالب ذکر شده و کافی نبودن و یا عدم وجود یادگیری به شیوه‌ی خودجوش گذشته، یادگیری مهارت‌های لازم برای برخورداری از زندگی سالم و بهزیستی مخصوصا از همان سنین کودکی بسیار لازم و ضروری است و متأسفانه نبود این آموزش‌ها در نظام آموزش و پرورش ما به‌خوبی احساس می‌شود، در نظام آموزش و پرورش کشورمان فقط بر یادگیری علوم و درس‌هایی تأکید می‌شود که به هیچ وجه ضامن رشد سالم و توانمند‌سازی انسان‌ها و بهزیستی آنها نمی‌باشد.

منبع: کارگاه آموزشی دکتر عباس بخشی‌پور

 

 

کدخبر: ۵۶۲۷۵۴
تاریخ خبر:
ارسال نظر