شکر نعمت نعمتت افزون کند
چگونه است که افراد زیادی با وجود گرفتاریها و مشکلات زندگی از زندگی خود رضایت دارند و احساس شادکامی میکنند و بالعکس خیلیها هم هستند علیرغم موفقیتها و منابع زیادی که در اختیار دارند این احساس شادی و لذت از زندگی را تجربه نمیکنند و شاید حتی در ظاهر، دیگران به زندگی آنها غبطه میخورند ولی اصلا بهزیستی و رضایت از زندگیشان را ندارند.
حوریه پورعلی، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی| شکر نعمت یعنی قدردان و سپاسگزار نعمتهایی باشیم که در اختیار داریم، پس اول باید متوجه داشتن این نعمتها و خوبیها باشیم و شناختن آنها با ذهن آگاهی حاصل میشود.
ذهن آگاهی یعنی متوجه حال و احوال خود و محیط خود باشیم، خوب ببینیم و درست بشنویم و از احساسات و هیجانات خود در لحظه آگاه باشیم. اینگونه متوجه خیلی از خوبیها و نیکیهایی میشویم که در اختیار داریم و حتی متوجه داشتن آنها نشدیم مگر با از دست دادن آن نعمت که جز حسرت باقی نمیگذارد.
در روانشناسی بر ذهنآگاهی (حالآگاهی) تاکید میشود. اینکه فرد بداند آنچه او تجربه میکند و بدان باور دارد لزوما همان چیزی نیست که درست است و جز این نباید باشد و هیجانات و رفتارهایی که بر اساس این باورها و افکارش از او سرمیزند لزوما ضروری و درست نیستند و اگر در لحظه متوجه خودش و چگونگی هیجاناتش و محیط اطرافش باشد نیکزیستی بیشتری خواهد داشت.
پس از آگاهی از بودن این خوبیها و داشتههای زندگی، قدردانی آنها باعث افزایش خلق و همچنین احساس شادی و آرامش در فرد میشود.
آدمی را تصور کنید که مثلا در روابطش با همسر و فرزند و یا همکارانش و افرادی که با آنها در ارتباط است همواره متوجه خوبیها و نیکیهای آنها هم بوده و همواره نظر بر عیب نداشته حال این فرد با همسرش دعوایی تلخ داشته. او به جای فاجعهسازی و اینکه گویا همه چیز خراب است و من چقدر بد بختم، این دیگر چجور آدمی است که برای من بدبختی آورده و به جای اینکه طرف مقابل را کاملا سیاه و بد ببیند با همان ذهنآگاهی که دارد متوجه این است که اکنون در این موقعیت و بعد از این دعوا حال خوبی ندارم و احساسات مثبتی را راجع به رابطه خودم تجربه نمیکنم.
او قبلا متوجه خوبیها و نیکیهایی هم در همسر خودش بوده که باعث میشود در چنین موقعیتهایی با علم به آنها احساسات آرامتر و برداشتی واقعیتر از واقعیت داشته باشد تا فردی که همیشه فقط بدی و زشتی را در طرف مقابل خودش دیده است.
او در چنین موقعیتی نفرت بیشتری را تجربه میکند. بیقرار است و شروع به ناله و گلایه و شکایت از همه چیز زندگی و ازدواجش میکند.
این افراد حتی در موقیتهای خوشی هم ته دلشان راضی نیستند و دائم با نظر داشتن بر نواقص کام خود را تلخ میکنند.
فردی که قدردان خوبیهای دیگران است این خوبیها در اطراف او بیشتر و بیشتر میشود! حتماتعجب میکنید ولی تحقیقات زیادی به خوبی این مسئله را نشان دادهاند چرا که آدمها وقتی خوبیهای آنها را که حکم نعمتهایی هستند برای شما میبینید و قدردان آنها هستید این سپاس و تشکر شما باعث تقویت این نیکیها و دلگرمی در آنها میشود و نه تنها آن نقاط مثبت را تقویت میکنند که خواهید دید شروع به اصلاح نقاط ضعف و منفی خود میکنند و به این ترتیب روابطی شادتر و غنیتری را تجربه خواهد کرد.
یا والدینی که دائم از فرزند خود ایراد میگیرند و همیشه کاستیهای او را گوشزد میکنند با ندیده گرفتن توانمندیهای او نه تنها این خوبیها و تواناییها در فرزندشان کمرنگ میشود که انگیزه بهتر بودن را هم در او از بین میبرند و با این رفتار که میشود گفت همان ناشکری و کفر نسبت به این نعمت است؛ نعمت داشتن فرزندی سالم و توانمند را از خود سلب میکنند.
این شکر نعمت فقط در روابط نیست که باعث شادکامی و آرامش میشود حتی دیدن دلخوشیهای کوچک و حس تقدیر و گرامیداشتی که نسبت به داشتههای خود دارید نه تنها باعث شادی و لذت بیشتر در زندگی میشود، بلکه این حس قدردانی و تشکر که همراه شماست سبب تقویت و نگهداری آن داشتهها هم در شما خواهد شد.