تحولخواهی با شتاب به سمت پرتگاه| آب بستن به سریال به سبک فراری
«فراری» تازهترین محصول مدیران فعلی تلویزیون معجونی است از ایدههای بد و اجرای بدتر
هفت صبح| روزگاری مدیران کنونی صدا و سیما، منتقد مدیریت سابق و اسبق بودند و فریاد واسفای آنها گوشها را کر کرده بود که چه نشستهاید و کاری برای حال و روز خراب تلویزیون نمیکنید. چرخ روزگار چرخید و نوبت به آنها رسید تا خود بر مسند مهمترین رسانه کشور و بنگاه سرگرمیسازی، بنشینند.
نزدیک به دو سال از این اتفاق میگذرد و متاسفانه تلویزیون با سرعت فزاینده به سمت پرتگاه در حرکت است. از نمونه تازه این سقوط میتوان به سریال «فراری» ساخته امیر داسارگر اشاره کرد که واپسین قسمتهای آن در حال پخش از شبکه یک است.
مورد اول| تحولخواهی بدون توانایی
طی چند هفته اخیر، سلسله گزارشهایی منتشر کردیم که سرفصل آنها چرایی قهر مخاطب از تلویزیون است. به موارد مختلفی اشاره شد که یکی از مهمترین آنها، عدم توانایی مدیریت صدا و سیما در تولید سریالهای جذاب، به عنوان اساسیترین رکن جذب مخاطب است. مسائلی مثل همکاری نکردن ستارهها با سیما دلیل موجهی برای افت محسوس سریالها نیست.
اگر مراکز متعدد مثل سیما فیلم، مرکز سیمرغ، اتاق فکرها و ... کارشان را بلد باشند، سریالهایی با کف استاندارد به آنتن میرسند. بر اساس آنچه مخاطب شاهد است، میتوان دریافت که دوستان فعلی یا شناخت کافی از نیاز جامعه ندارند یا فاقد توان لازم در درامسازی هستند. محصولی چون «فراری» تراز مدیریت فعلی، گواه تازهای است بر این مدعا. این سریال را امیر داسارگر ساخته که از مدرسه عمار قد علم کرد و فیلم سینمایی «منطقه پرواز ممنوع» شاخصترین اثر اوست.
او این فیلم را به تهیهکنندگی یکی دیگر از عماریون یعنی حامد بامروتنژاد (مدیر فعلی شبکه دو) ساخت که اکرانی ناموفق داشت و نقدهایی منفی بر آن وارد شد. میدان دادن تلویزیون به طیفهای مختلف فکری، امری پسندیده است اما نباید «تخصص» قربانی شود. ظاهرا عدهای بدون توجه به آسیبهای پیشرو، هزینهای گزاف خرج پروژه کارگردانسازی «خودی»ها میکنند... ایرج طهماسب و رامبد جوان در فاصلهای کوتاه حرفهایی قابل تامل بیان کردند که چکیدهاش این است:
تلویزیون مال همه مردم است و کسی دوست ندارد جعبه جادو را اینگونه مستاصل و ناتوان ببیند. زمان به سرعت در حال گذر است و دیگر با وعده تحول نمیتوان مخاطب را پای تلویزیون نگه داشت. تازه، بخشی از آسیب عمیق مدیریت کنونی چند وقت دیگر خود را نشان میدهد؛ زمانی که مدیران بعدی با زمینی سوخته مواجه شوند و مخاطبی که رویگردان از تلویزیون است. مگر آشتی دادن آنها و اصلاح زیرساختها آسان است؟
مورد دوم| شعارزدگی
داستان «فراری» درباره هادی، یک نوجوان علاقهمند به کشتی است که به دلیل بیماری مادر، مجبور شدهاند چند صباحی به یکی از شهرهای شمال بروند. برادر پشت کنکوری است، پدر یک مکانیکی راه انداخته، اعضای خانواده با برخی آشنایان و همسایهها مراوده پیدا کردهاند، مسیر هادی به بازیگری نیز افتاده و ... . قصه؟ باور کنید داستان 17 قسمت «فراری» را میتوان در یک یا دو قسمت روایت کرد.
همه مشکل، ریتم کند نیست بلکه ایراد مهمتر سریال، فاصله زیادی است که از ذائقه مردم، بهویژه مخاطب هدف (نوجوان) دارد. همان نسلی که ایرج طهماسب چند روز پیش در توصیف سلیقه و شرایطشان توضیح داد که چه «پکیج» جالبی هستند. وقتی طهماسب با آن کارنامه درخشان اینطور نظر میدهد، تکلیف «فراری» و سازندگان آن روشن است. جماعتی که سلیقه به ظاهر پاستوریزه آنها در شعارهای گلدرشت دهه 60 و 70 گیر کرده.
مورد سوم| ساختار کهنه
در چند روز اخیر شاهد نقدهایی فنی بر «فراری» نیز بودیم که البته سویه غالب آنها هشدارهای دلسوزانه به مسیر کج تحولخواهان است. سریال به قدری ضعیف است که بیان ضعفهای ساختاری و محتوایی آن را میتوان مصداق این مثل دانست: «آنچه عیان است؛ چه حاجت به بیان است».
اگر «فراری» را دیدهاید که خود بهتر میدانید از چه داریم حرف میزنیم. اگرنه، بهطور خلاصه اشاره کنیم که سریالی است با قصه ضعیف، شعارهای گلدرشت، بازیهای معمولی، ساختاری کهنه و ... . از قضا قسمت یازدهم «فراری» سوژه رسانهها شد و سکانس 16 دقیقهای آن که به مشاعره گذشت اسباب انتقاد و خنده را فراهم آورد. این تیتر رسانه «چارسو فرهنگ» گویای فاجعه مذکور است:«طرز ساخت سریال با آب بستنهای اضافه».
مورد چهارم| بازدید پایین
دسترسی به محتواهای جذاب ایرانی و خارجی، شرایطی برای مخاطب فراهم کرده که دیگر سراغ محصولات بنجل نمیرود. آمار «فراری» در تلوبیون نشانهای از این اتفاق، شکست مطلق سریال و مسیر بیراهه تحولخواهان است. تا روز گذشته مجموع بازدید «فراری» فقط 202 هزار مشاهده بود! قسمت اول آن که نهم تیر روی آنتن رفته، پس از این مدت فقط 11 هزار بازدید داشته. این آمار به دلیل ضعفهای «فراری» در ادامه افت شدید پیدا کرده و حالا میزان بازدید اغلب قسمتها زیر 5 هزار مشاهده است!