پایان دراماتیک زندگی سعید| خلاصهای از کارنامه بازیگری سعید راد
سعید راد هم رفت؛ بازیگری با یک زندگی خاص و پرفراز و نشیب که بیشمار نقش موفق در کارنامهاش به ثبت رسیده است
هفت صبح| شوک اول همین چند روز پیش وارد شد که از متن دختر سعید راد بوی ناامیدی به مشام میرسید. کمی بعد هوشنگ گلمکانی از شرایط بد جسمانی این بازیگر نوشت و فهمیدیم بهبودی او فقط به معجزه بند است. روز گذشته اما خبر آمد سعید راد دنیای خاکی را ترک کرده و حالا فقط خاطراتش باقی است. خاطراتی که بخشی از آن به یک زندگی پرفراز و نشیب گره خورده؛ با پایانی تلخ که شبیه قهرمانان زخم خورده و تنها است. دوست داریم سعید راد را با همان سینه ستبر و هیکل ورزیده و چشمان شوخ و بیان رک به یاد بیاوریم.
پس، به احترام بازیگری که از دهه 50 نقشآفرینی کرد و بارها وارد جلد شمایل قهرمانان محبوب شد، گوشهای از کارنامهاش را ورق میزنیم. این گزارش عاریتی است از پروندهای مفصل که سال 98 برای سعید راد منتشر کردیم و البته تشکر و لبخندش را دیدیم وقتی روزنامه را ورق میزد. چند اثر شاخص دیگر سعید راد به دلیل حجم صفحه بیرون مانده است؛ از جمله «خداحافظ رفیق» که سرآغاز بازیگری او در سینما است. استایل سعید راد که در ورزش به ورزیدگی و زیبایی رسیده بود، از جمله امتیازهای او در فیلم امیر نادری است. او در دیگر فیلم نادری یعنی «ساخت ایران» نیز نقش بوکسور را باورپذیر بازی کرد و تمام احساسات علی را به مخاطب انتقال داد.... روحش شاد.
صبح روز چهارم / کامران شیردل| 1351
کاراکتر: امیر، جوانی آس و پاس است که در آبادان با یک ماشین سرقتی از رانندهای (جلال پیشواییان) در جاده سبقت میگیرد و همین باعث درگیری و درنهایت مرگ ناخواسته این راننده عصبانی میشود. امیر به تهران و پیش معشوقهاش زری و دوستانش باز میگردد و زندگی بیهدف خود را با گذراندن با اطرافیانش و پرسه در خیابانها و سرقت دنبال میکند تا اینکه با مدرکی که از او در محل وقوع قتل به جا مانده است، تحت تعقیب پلیس قرار میگیرد.
موقعیت بازیگر: سعید راد بعد از «خداحافظ رفیق» در چهار فیلم بازی کرد و در محافل سینمایی، بازیگری شناخته شده بود. در این میان نقش مهدی کافر در فیلم «کافر» به کارگردانی و نویسندگی فریدون گله موفقتر از دیگر آثارش بود.
نتیجه: امیر چهرهای آشناست اما نه از جنس قهرمانهای یکهبزن سینمای آن زمان. او زخمخورده جامعه است و به سبک خودش دنبال پس گرفتن حق از دست رفته میرود. بازی یکدست و بینقص سعید راد در نمایش لاقیدی این شخصیت باعث شده مخاطب با یک شخصیت ماندگار مواجه باشد. به یاد بیاورید موقعیت راد در صحنههای تعقیب و گریز را تا بدانید از چه میگوییم. او استفاده بهینه از اندام ورزیدهاش مقابل دوربین برد.
صادق کُرده / ناصر تقوایی| 1351
کاراکتر: صادق در فیلم «صادق کرده» نماد غیرت است. او بعد از اینکه زنش مورد تجاوز قرار میگیرد و به قتل میرسد، به سیم آخر میزند و بدون توجه به قانون، سراغ مظنونین (رانندههای کامیون) میرود.
موقعیت بازیگر: هفت فیلم بازی کرده بود که «خداحافظ رفیق» و «صبح روز چهارم» خاصپسندترین آنها بودند. سعید راد نشان داده بود، در نمایش شمایل قهرمان صاحب تبحر است و به همین خاطر ناصر تقوایی او را برای نقش صادق برگزید.
نتیجه: ماجرای داستان اینطور است که صادق کُرده، در مسیر جاده اندیمشک به اهواز با همسرش (آتش خیر) قهوهخانهای را اداره میکند. شبی در غیاب صادق، یکی از دوستان او که راننده کامیون است، به قهوهخانه میآید و پس از هتک حرمت به همسر صادق، ناخواسته او را به قتل میرساند. صادق بدون توجه به قانون، خودش دست به کار میشود و 9 راننده کامیون را به گمان اینکه یکی از آنها قاتل زنش است، میکشد. سعید راد در نمایش این نقش گرفتار اغراق نمیشود بلکه با تمام اجزای بدن و میمیک صورت، غیرت خود را نشان میدهد و خشم فروخوردهاش را به باور مخاطب مینشاند. بازیگر تغییر تدریجی و انفجار درونی شخصیت را همانگونه بازی میکند که باید و همین است که تماشاچی گویی پا به پای او پیش میرود و در بزنگاه انتقام میگیرد.
تنگنا / امیر نادری/ 1352
کاراکتر: علی، نماد جوانهایی است که نمیخواهند حرف زور بشنوند. او به خاطر همین خصلت از همه جا رانده میشود و در شهر تنها میماند. در همان صحنه ابتدایی دوربین روی سطح خیابان قرار دارد تا به کارگردان حس خفقان را منتقل کند و بگوید شخصیت در چه تنگنایی قرار گرفته است.
موقعیت بازیگر: سعید راد 12 فیلم تا پیش از «تنگنا» بازی کرده بود. او در این زمان، بازیگری مطرح و توانمند لقب داشت.
نتیجه: شخصیتی که امیر نادری خلق کرد، با قهرمانهای آن زمان تفاوت اساسی داشت. علی خوشدست گرفتار نامرادیها میشود و آنچه در نهایت تطهیرش میکند پایندی به یک عشق است. سعید راد در این فیلم کارش از آن جهت سخت بوده که ابتدا روایتگر شخصیت سرخوش است و در ادامه باید حال یک آدم سرخورده و تنها را نمایش دهد.
علی خوشدست شمایل سینمایی سعید راد در دهه 50 است و بعد از بازی در این فیلم، به همراه بهروز وثوقی به بازیگران اصلی موج نوی دهه 50 تبدیل شد. سعید راد برای فیلم «تنگنا» برنده تندیس سپاس بهترین بازیگر نقش اول مرد در ششمین دوره جشنواره سپاس میشود. سال 90 بازی راد در «گیرنده» باعث شد داوران دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد در بخش نگاه نو سیامین جشنواره فجر را به او اهدا کنند.
سفر سنگ / مسعود کیمیایی/ 1356
کاراکتر: کولی یک قهرمان تاویلپذیر است که مشخصترین برداشت از آن ظلمستیزی و آزادگی است. مسعود کیمیایی شمایل کولی را در چهره و قامت سعید راد دید که پیش از آن نقش قهرمان کم بازی نکرده بود. کیمیایی «سفر سنگ» را درست در اوج اعتراضهای همهجانبه علیه حاکمیت وقت ساخت. او داستان فیلم خود را به روستایی برد که اربابی ظالم دارد. مردم را چپاول میکند و اجازه نمیدهد سنگ تراشیده برای آسیاب را به ده بیاورند. کولی اما نترس است و دلش لک میزند برای مبارزه. وقتی پا به روستا میگذارد، فریاد برمیآورد، نهیب میزند و مردم را از رخوت بیرون میآورد.
موقعیت بازیگر: سعید راد زمانی در «سفر سنگ» بازی کرد که تبدیل به چهرهای شناخته شده بود و 26 فیلم در کارنامه داشت. در فاصله سالهای 52 تا 56 تعداد فیلمهای نهچندان خوب این بازیگر زیاد است و نیاز داشت تا در فیلمی قهرمانمحور بار دیگر تواناییاش را اثبات کند. اتفاقی که با «سفر سنگ» رخ داد.
نتیجه: آرمانخواهی و زیر بار نرفتن کولی از او قهرمانی خواستنی ساخت که در بحبوحه اعتراضهای مردمی در اواخر دهه 50 همراه خیلیها شده بود. بازی سعید راد به گونهای بود که یک قهرمان با اراده و قدرتمند را عینیت بخشید.
دادشاه / حبیب کاووش /1362
کاراکتر: فیلم «دادشاه» محصول سالهای آغازین پیروزی انقلاب 57 است. دورانی که فیلمهایی با موضوع مبارزه علیه استعمار زیاد ساخته میشد؛ اما اغلب رنگ و بویی شعاری داشتند و نوعی از هیجان بر آنها غالب بود. در این میان «دادشاه» موقعیت ویژهتری نسبت به دیگر فیلمهای مشابه بهدست آورد و با استقبال بیشتری از سوی مردم مواجه شد. سعید راد نقش دوستمحمد بلوچ را بازی میکرد که در مخالفت با اصل چهار و مجریان آن، در زاهدان یکی از حامیان اصل چهار به نام سردار درانی را به دار میکشد. ژاندارمها روستای محل سکونت دادشاه را میسوزانند و همسرش را به اسارت میبرند. دادشاه به پاسگاه حمله میبرد و یک گروه ارتشی را که برای دستگیری او آماده شدهاند تار و مار میکند.
موقعیت بازیگر: سعید راد یک سال پیش از آن «برزخیها» را بازی کرده بود که در اوج استقبال از فیلم توسط مسئولان وقت توقیف شد. او در این دوران بازیگری محبوب بود و میخواست خود را به حکومت جدید ثابت کند اما نشد و کمی بعد ترک وطن کرد.
نتیجه: سعید راد همه احساسات جماعتی که از حرف زور عاصی بودند را در بازیاش نشان داد. نگاه نافذ، حرکات با تحکم و نوع مبارزاتش از او یک قهرمان واقعی ساخت و باعث شد دادشاه تبدیل به شخصیتی محبوب و سمپات بشود.
عقابها / ساموئل خاچیکیان/1363
کاراکتر: ساموئل خاچیکیان «عقابها» را بر اساس یک داستان واقعی ساخت. فیلم درباره اتفاقی است که برای خلبان یدالله شریفیراد رخ داد: در جنگ ایران و عراق یک هواپیمای ارتش ایران، پس از انجام مأموریتی درخاک عراق، مورد حمله عراقیها قرار میگیرد و در کردستان عراق سقوط میکند. خلبان با چتر نجات فرود میآید. گروهی از نظامیان در پی دستگیری او هستند.خلبان به کمک یک تکاور ایرانی که برای انجام مأموریتی با لباس مبدل وارد کردستان عراق شده، نجات مییابد.
موقعیت بازیگر: پس از بازی در فیلمهای «برزخیها» و «دادشاه» بهنظر میرسید سعید راد در سینمای پس از انقلاب موقعیتی تثبیت شده دارد. این ثبوت پیش مخاطب عام وجود داشت اما پیش همه مسئولان نه! سعید راد بعد از «عقابها» تا سالها جلای وطن کرد و تجربیاتی تلخ را از سر گذراند و در همه این ایام دلتنگ حضور مقابل دوربین بود. زندهیاد خاچیکیان و جمشید هاشمپور (دیگر بازیگر عقابها) هم مجبور شدند مدتها بیکاری را تحمل کنند.
نتیجه: استایل سعید راد انطباق کامل با فیلمهای قهرمانمحور دارد. او در «عقابها» هم از این ویژگی بهره برد ؛ وانگهی این بار صحبت از دفاع است و اتفاق همگانی بر سوژه فیلم وجود دارد. بازی راد به همراه فروش بالای فیلم، «عقابها» را در کارنامهاش یگانه کرده است.
دوئل / احمدرضا درویش/ 1382
کاراکتر: داستان فیلم سینمایی «دوئل» حول یک گاوصندوق میچرخد و سعید راد در آن عهدهدار نقش اسکندر است. در بحبوحه جنگ عدهای تلاش میکنند از خروج یک گاو صندوق از کشور جلوگیری کنند. زینال (پژمان بازغی)، در این بین به حسننیت آنها شک کرده. گاوصندوق در اروندرود غرق میشود و زینال هم اسیر. داستان فیلم ۲۰ سال بعد و پس از آزادی زینال ادامه مییابد و حین درگیری برای تصاحب گاوصندوق و درگیری بین زینال و اسکندر (سعید راد) حقایقی کهنه آشکار میشود.
موقعیت بازیگر: سعید راد دو دهه بازی نکرد و در ایران نبود که در باکس قبل اشارهای گذرا کردیم و گفتیم این بازیگر مثل خیلیها اسیر نگاه بسته برخی مسئولان سالهای ابتدایی انقلاب شد. هرچند بعدها خیلیها از این اتفاق ابراز تاسف و ندامت کردند... سعید راد بازگشتی قدرتمند به سینما داشت و بازیاش خاطرات خوش گذشته را زنده کرد.
نتیجه: سعید راد در دو دهه دوری از وطن نهتنها بازیگری را فراموش نکرده بود که انگیزهای مضاعف داشت. او اسکندر را به دور از کلیشهها بازی کرد؛ به موقع آرام بود و در جای مناسب فریاد میکشید. این بار هم ویژگی بارزش که برخورداری از اندام مناسب بازیگری است، به کمک آمد و جلوی دوربین تواناییاش در این زمینه را هم به رخ کشید.
فیلم چ / ابراهیم حاتمیکیا/ 1392
کاراکتر: تیمسار فلاحی از شخصیتهای برجسته انقلاب و دفاع مقدس است و ابراهیم حاتمیکیا بخش کوچکی از زندگی او در فیلم «چ» را تصویر کرد. این بخش مربوط است به حضور تیمسار در غرب کشور برسر ماجرای غائله پاوه. خود فیلم البته به گوشههایی از فعالیت و مبارزات شهید چمران میپردازد که نقش او را فریبرز عربنیا برعهده داشت.
موقعیت بازیگر: سعید راد 10 سال بعد از درخشش در فیلم سینمایی «دوئل» بازیگر «چ» فیلم ابراهیم حاتمیکیا شد. سعید راد تجربه بازی در فیلم دفاع مقدسی را داشت. با این حال وقتی خبر آمد او قرار است نقش تیمسار فلاحی را بازی کند، این سوال برای مخاطبان ایجاد شد که حاصل کار چه میشود.
نتیجه: نقش سعید راد در فیلم «چ» کوتاه است اما بازیاش به اندازه است و به معرفی شخصیت تیمسار فلاحی به مخاطب کمک میکند. خود فیلم «چ» هم بازگشت حاتمیکیا به روزهای اوج است. او در این فیلم تبحر خود در ساخت یک فیلم بیگپروداکشن را اثبات کرد. نقش تیمسار فلاحی در فیلم «چ» جزو بازیهای خوب سعید راد است. او بهرغم کوتاه بودن نقش با نوع نگاه، حرکت بدن، مواجهه با اطرافیان و ... صلابت تیمسار فلاحی را به نمایش گذاشت؛ یعنی یک نمایش درست از دیسیپلین یک شخصیت نظامی.
سرزمین مادری / کمال تبریزی/ 1395
کاراکتر: این شبها سعید راد را در قامت سپهسالار عبدالرضا بهادریِ فصل سوم سریال «سرزمین مادری» میبینیم. حیف که اجل مهلت نداد تا به تماشای یکی از بهترین نقشآفرینیهای سالهای اخیر خود بنشیند.
موقعیت بازیگر: سعید راد از جمله بازیگرانی است که تا سالها سمت سریالهای تلویزیونی نرفت. این طلسم با «در چشم باد» شکسته شد. او سومین بازیگری است که نقش رضاشاه را بازی کرده و بهرغم کوتاه بودن در حافظهها باقی مانده است. «ترور خاموش» دومین سریال دیده شده این بازیگر است. آنچه بازی راد را واجد تحسین کرد، فاصلهگذاریهای دقیق بین موقعیتهای مختلف شخصیت است. «گیلدخت» دیگر سریال موفق کارنامه سعید راد محسوب میشود. او این بار در قامت میرزا رضا ظاهر شد که نابینا بود و تیزهوش. بازیگر ویژگیهای کاراکتر را باورپذیر به تصویر کشید. «دل» محصول شبکه نمایش خانگی است و کیفیت پایین آن اعتراض خود بازیگر را نیز به همراه داشت.
نتیجه: در دو فصل ابتدایی «سرزمین مادری» فرهاد قائمیان نقش عبدالرضا بهادری را برعهده داشت. او موفق بود و سعید راد مصافی متفاوت با کاراکتر داشته است. اتفاقا اقتدار این شخصیت در بازیاش ملموستر است؛ خاصه آنکه بهادری عزلتنشین شده و ترشرو است. پیشبینی میشود در قسمتهای بعدی «سرزمین مادری» فرصت بهتری در اختیار سعید راد قرار گرفته تا تواناییاش را بیشتر و درستتر عرضه کند.
بازخوانی یک مصاحبه/ یاد گرفتهایم منضبط باشیم
ماجرا: سال 1398 که سریال «ترور خاموش» روی آنتن رفت، گفتوگویی مفصل با سعید راد داشتیم. حیفمان آمد بخشهایی از آن را مرور نکنیم.
آنچه گفت: اخلاق را نمیتوان از سوپرمارکت خرید. باید در تو نهادینه شده باشد. در فیلم خط قرمز مسعود کیمیایی که اکران نشد، یک بار دیر به صحنه فیلمبرداری رسیدم. یکی دو نفر را واسطه کردم که کیمیایی، سرم داد نزند اما کیمیایی سه روز کار را تعطیل کرد. ما یاد گرفتهایم که منضبط باشیم. غیرحرفهایگری در بازیگری مثل فوتبالیستی است که موقع تعویض یک لگدی هم به بطری آب میزند و گردن کلفتی میکند. این همان کسی است که یک روز حاضر بود همه چیزش را بدهد تا یک دقیقه در این تیم بازی کند.
اینها یک عقبه میخواهد. باید سواد و فرهنگ هم داشته باشی. سینمای ما در یک دهه اخیر، دگرگون شده است. بگذارید مثالی بزنم. دو سوپر استار مرد این سینما که اسم نمیبرم، در فیلمها، کارهای زنانه انجام میدهند و بعضیها به آنها میخندند. حتی خودشان هم خجالت نمیکشند و حاضرند کارهای عجیبتری هم انجام دهند! با این اوصاف میخواهید در این سینما معرفتی باشد؟ خیر و برکتی باشد؟ وقتی برای سودهای آنچنانی هرکاری انجام میدهند، یعنی برای تماشاگر حرمتی قائل نیستند.