شجاعت ترانه، احتیاط قاضی پور / اختصاصی هفت صبح
کمال بردبار / ۴ یادداشت پراکنده از حاشیه های آخر هفته گذشته
۱٫ اصغر فرهادی در برنامه بزرگداشتش در خانه سینما مقدار زیادی حرف حساب زده و مقداری هم حرف خوشمزه و البته همه هم با لحنی بیش از حد رادیکال که مشخص است هنوز به حال و هوای تهران خو نگرفته است. به هرحال، او ناگهان سینمای خود را مقابل سینمای آمریکا گذاشته است. آن هم درحالیکه سینمای قصهگوی فرهادی از سنت سینمای روایتگر آمریکا پیروی میکند. سال ۱۳۹۰ فیلم او نامزد اسکار بهترین فیلمنامه اریژینال هم شده بود که نشاندهنده راحت بودن او در فرمت سینمای آمریکاست. اتفاقا فیلمهای فرهادی به خاطر سنت قصه گفتن و شخصیت پردازی به سنت سینمای آمریکا نزدیکی بیشتری دارد تا مثلا سنت سینمای روشنفکرانه ایرانی… شاید فیلمهای او فاقد قهرمان باشند اما در سینمای آمریکا فیلمهای بدون قهرمان هم تولید میشوند. تصمیمهای اخلاقی چهرهها میتواند همان کارکرد «کنش قهرمانی» را داشته باشند. برای همین فیلمیمثل «جدایی نادر از سیمین» در همان گود فیلمهایی مثل «رودخانه مرموز» (رودخانه مایستیک)، «پیش از نیمهشب»، «راههای جانبی»، «درخت زندگی» و… قرار میگیرند؛ الزاما فیلمهای جریان اصلی سینمای آمریکا نیستند اما در زیر گنبد این سینما نفس میکشند. از حق نگذریم جدا از این تقسیمبندی کماساس، فرهادی جمله بامزهای هم در این رابطه گفته است: همه جا شعار ضد آمریکایی میدهند به ما که میرسند طرفدار سینمای آمریکا میشوند!
۲٫ ترانه علیدوستی در ماجرای تتوی ساعد دستش چیزی را پنهان نکرد و چزی را هم انکار نکرد. چه خوب و چه بد، پای عقیدهاش و تصمیمش ایستاد و از عقیده خود دفاع کرد؛ از تعلق خاطرش به فمینیستها. طبیعتا از نگاه شرقی ما دفاع از مثلا حق سقط جنین غیر انسانی و خودخواهانه است(در همان آمریکا هم در فیلم مشهوری مثل «جونو» مسئله فرزند نامشروع اخلاقیتر از سقط جنین نمایش داده میشود) اما به جایش حتی اگر خالکوبی را مذموم بدانیم و یا مثلا تعلق خاطر به مفاهیم غربی را غیر قابل قبول و دفاع از حق سقط جنین را غیر انسانی قمداد بکنیم، یادمان باشد که شجاعت و صداقت صفات پسندیدهای هستند. ترانه هردوی این صفات را نمایش داد.
۳٫ واکنش دوپهلوی قاضیپور، نماینده جنجالی ارومیه درباره اتفاق شلاق خوردن کارگران که در حوزه نمایندگی او اتفاق افتاده در قیاس با موضعگیری شجاعانه روزنامه اصولگرای جوان، نشان میدهد که پایداریها چگونه سرمایه اجتماعی خود را پای ملاحظات کمارزش و قید و بندهای دستوپاگیر حراج میکنند. حتی وقتی دوقطبی سرمایه در مقابل رنج شکل میگیرد و شواهد همه حاکی از یک حادثه نابهنجار است نماینده ارومیه، نماینده پایداریها، مثل وکیل مدافعان رمانهای امیل زولا ناگهان به شکل فوق محتاطانه طرفدار حق مالکیت خصوصی و شهروندان نمونه و از این حرفها میشود و با لحنی ماجرا را توضیح میدهد که گویی نه نماینده ارومیه که سخنگوی دادستانی منطقه هستند. منطقه هم چیزی لابد در حال و هوای ژنو و لوزان. پایداریها تا وقتی گفتمان رادیکال خود را از محدودههای کمخطری مثل دیپلماسی و موسیقی و مسئله حضور و پوشش زنان در جامعه، به حوزههای ملتهبتر و مهمتر اقتصادی و سیاسی تسری ندهند، نمیتوانند پایگاه اجتماعی قویتری بهدست بیاورند.
۴٫ شبکه خبر، مستندی دنباله دار پخش می کند با عنوان تهران تقاطع سئول. حاوی اطلاعاتی دسته اول در مورد صنعت خودروسازی ایران. این مستند را از دست ندهید و امیدواریم با اعلام قبلی یک بار دیگر این مجموعه را بتوانیم ببینیم. این سریال هم مثل دیگر کارهای خوب بچه های اصولگرا از موسسه اوج بیرون آمده است.