دربی را فراموش کنید، شبکه ۳ را بچسبید / اختصاصی هفت صبح
آرش خوشخو / نمیخواهم اینجا برایتان از دربی بنویسم. از شش گل هیجان انگیز و بازی درخشان شاگردان برانکو که معلوم بود در هفته گذشته بازی استقلال را درست و حسابی آنالیز کرده بودند و ۹۰ دقیقه از کانال دفاع چپ استقلال یورش آوردند و سه گل اول را از همین نقطه به ثمر رساندند جایی که مظلومیو صالح نتوانستند برای تنهایی شوکه کننده میثم مجیدی کاری کنند. نمیخواهم از درخشش طارمیبگویم و پنالتیای که خراب کرد یا رحمتی که ۴ گل خورد و در گل های اول و سوم کم تقصیر هم نبود اما یک پنالتی گرفت و یک سوپر سیو دومرحله ای هم داشت. نه نمیخواهم از عصبانیت خسرو حیدری بعد از تعویض حیرت انگیزش بگویم یا از درخشش رضاییان و فرشاد احمدزاده و مهم تر از همه لوکا ماریچ که ستون دفاعی پرسپولیس بود.نمیخواهم از غم جانکاه استقلالی ها بگویم که حقشان نیست این گونه کم بیاورند، نمیخواهم جمله آرش برهانی را برایتان مثال بزنم که اول فصل گفته بود ماباتیم شانزدهم کری نداریم .نمیخواهم از زیبایی های این بازی در زیر باران بهاری بگویم و آمار برانکو را برایتان دوره کنم. نه…به جای آنها میخواهم از تلویزیون بگویم که شاید در فشار اسپانسر برنامه تن داده بود به تبدیل تفسیر بعد از بازی به یک میهمانی لوس و بی نمک با بازیگران تلویزیونی و سینمایی. کاری که در حد مجلات لایف استایل با جلدهای گلاسه و لوگوهای برجسته بود . باورمان نمیشد که این برنامه خودش را در اختیار امیال اسپانسر گذاشته بود و مدیران تلویزیون هم باردیگر نشان دادند که چقدر از مسئله کیفیت و جذابیت برنامه سازی دور هستند و چقدر در مضیقه مالی که باور میکنند مثلا در انتهای بازیای چنین نفسگیر حضور و شوخی های بازیگران تلویزیونی برای مردم جذاب است.
آنها چقدر میتوانند مخاطبان خودرا دست کم بگیرند و چقدر در مضیقه مالی هستند.آخر چرا؟چراباید حسینی وارد استودیوی پرطرفدارگزارش ورزشی شود و این برنامه پر طرفدار را به چنین سطح نازلی پایین بیاورد؟ سرمایههای اجتماعی را چگونه میتوان بر باد داد؟کدام مسئول آگهی چرب زبان توانسته بود مسئولان تلویزیون و مجریان این برنامه عموما سطح بالا را به چنین میهمانی بیمزهای راضی کند؟با چقدر سرمایه اسپانسرینگ ؟چرا؟
حتما آن مسئول واسط چنین نمایش سطح پایینی دلایل موجهی برایتان ردیف کرده .اینکه این بازیگران میتوانند عموم تماشاگران را خوشحال کنند ومسئولان عزیز هم بی خبر از افکار عمومیواقعی مردم ودر مضیقه مالی شدید تلویزیون قول چنین برنامهای دادند و مجریان هم پیمان یوسفی و احمدی و بقیه دوستان تن دادند به چنین نمایش زشت و بیفایدهای. فوتبالدوستان هم عصبانی صدای تلویزیون را بستند و شادی و خشم خودرا به شکل دیگری تقسیم کردند.
پس بیایید در کنار هم مقاله خوب محمد قوچانی رابخوانید که به جای غرزدن ،به جای هدف رفتن ماهیت تلویزیون و حرفهای عوام پسندانه مشکل اصلی تلویزیون را مطرح کرده است. هرچند مسئولان تلویزیون نمیخواهند این مشکل را قبول کنند اما اصل ماجرا اینجاست. مشکل پخش چنین برنامههایی مثل برنامه پس از دربی دقیقا همین جاست. مطلب محمد قوچانی را همین جا که در سینما منتشر شده است :
به همان اندازه که سینمای ایران از فقر سناریو رنج میبرد ، تلویزیون ایران هم از فقر سردبیر رنج میبرد و برخلاف سینمای ایران که کارگردانانش از نویسندگانش بهترند، در تلویزیون ایران این همتای مقام کارگردان در سینما ، یعنی سردبیر است که کیمیاست.
واقعیت این است که مدیران صدا و سیما نمیخواهند بپذیرند که برنامه سازی در رادیو و تلویزیون بیش از آنکه شبیه ساخت تیزر تبلیغاتی باشد و حتی قبل از آنکه از جنس فیلمسازی باشد ، از گونه روزنامه نویسی است. ژورنالیسم در جهان امروز فقط محدود به مطبوعات و نشریات نیست و به رادیو و تلویزیون هم تسری یافته است و در واقع این آمیزه پیام و بیان است که روزنامه نویسی و ژورنالیسم را میسازد و این تعبیر از برنامه سازی به مثابه روزنامه نگاری هنوز در ایران به اندازه کافی درک نشده است .صدا و سیمای ما هنوز یک سازمان اداری است همچون وزارت فلان و سازمان بهمان با کارمندان فراوان که هر روز یک وظیفه مشخص نهادی / حاکمیتی را انجام میدهند و آن وظیفه هم پر کردن آنتن است . سازمان دهی صدا و سیمای ایران به گونهای است که کوچکترین رقابتی در آن مجال نمییابد چرا که قرار است همه زیر سقف یک نهاد واحد فعالیت کنند . برای توضیح این ادعا فکر کنید وزارت ارشاد اسلامیتصمیم بگیرد همه روزنامهها را به یک روزنامه بدل کند که صفحه اول آن اطلاعات ، صفحه دوم آن همشهری ، صفحه سوم کیهان ، صفحه چهارم اعتماد ، صفحه پنجم رسالت ، صفحه ششم هفت صبح ، صفحه هفتم ایران و البته صفحه آخرش روزنامه سینما باشد ! در چنین روزنامهای چه فرقی میان سید محمود دعایی و حسین شریعتمداری و الیاس حضرتی و فریدون جیرانی و آرش خوشخو هست ؟ چه کسی انگیزه رقابت دارد؟ ولو آنکه روزنامه مذکور هشتاد صفحه شود!؟
گفتهاند که هر روزنامه / رسانهای طعم سردبیرش را میدهد و روزنامه /رسانهای که سردبیر نداشته باشد هیچ طعمینمیدهد . مشکل رادیو و تلویزیون ما این است که سردبیر ندارد . هیچ شبکه ای به معنای دقیق کلمه؛ سردبیری نمیشود و انگیزه رقابت با شبکه دیگر را ندارد. چند برنامه موفق مانند ۹۰ و خندوانه و …همچون سردبیر دارند و اتاق فکر و انگیزه رقابت ، سرپا هستند اما درست به اندازه همین سردبیران افرادی از درون و بیرون سازمان وجود دارند که آنها را از پا درآورند مانند تلاش برای حذف «هفت» (فریدون جیرانی) و «مردم ایران سلام» (محمدرضا شهیدی فر ) و شب شیشه ای ( رضا رشید پور ) و ….که همه در نوع خود برنامه های موفقی بودند چون طعم سردبیرانشان را میدادند و البته متاسفانه قربانی همین ستاره سازی شدند در کشوری که ستاره شدن گناه است و همه شما را به سوی عادی سازی و معمولی شدن و درویش مابی و نهان روشی سوق میدهند.
با وجود این اگر نخواهیم فقط تلخ اندیشی کنیم باید از رویکرد نسل تازه برنامه سازی در صدا و سیما استقبال کنیم و برنامههایی مانند صدبرگ، چرخ و ۱۸۰ درجه را به فال نیک بگیریم . برنامههایی که سردبیر دارند. بدون شک شم و سابقه مطبوعاتی منصور ظابطیان ، برادران صفاریان و سید مرتضی فاطمیدر این توفیق مهم بوده است . فاطمیدر سردبیری مجله پنجره هم نشان داده بود که به عنوان نسل تازه روزنامه نگاران اصولگرا نمیخواهد فقط از دریچه ایدئولوژی به روزنامه نگاری بنگرد و میداند ذات ژورنالیسم به عنوان یک تکنولوژی فرهنگی ، بر تکثرگرایی بنا شده است . اگر مهدی نصیری و وحید یامین پور یا امید روحانی و کیومرث پور احمد ساعتها هم روبهروی هم مینشستند برنامه جذابی نمیشد که خلق دوقطبی ها و دوگانه ها کار را جذاب میکند آن هم در برنامه ای که به صراحت از جناح بندی حزب اللهی / روشنفکر در دهه ۶۰ و ۷۰ حرف میزند. من با وجود نقدهای جدی که بر رفتار بخشهای خبری و سیاسی صدا و سیما به خصوص در برخورد با دولت و جبهه اصلاحات دارم فکر میکنم آقایان سرافراز و پور محمدی به جای گله از کمبود بودجه اگر بدنه مطبوعاتی کشور را وارد کار (نه کارمندی ) با صدا
و سیما کنند و دل از بروکراسی و بدنه کارمندی خود بکاهند و برنامههای صدا و سیما را برون سپاری کنند و خود تنها وظیفه نظارت را برعهده بگیرند .
بسیار موفقتر از یک تلویزیون دولتی خواهند شد و با درآمد آگهی میتوانند خود را اداره کنند.