خرده روایتهایی از شرایط بازنشستگی در جهان
محمدجواد ترابی
بسیاری از ما وقتی از شرایط بازنشستگی، امید به زندگی، شرایط مستمری و … در کشورهای دیگر حرف میزنیم به خرده روایتهایی بسنده میکنیم که از بستگان و نزدیکان مقیم در خارج از کشور خود شنیدهایم. این روایتها گرچه میتوانند درست باشند، یک روی دیگر هم دارند و آن اینکه نمایی از تمام واقعیت را نشان نمیدهند و سنگینی وزنه آنها به سوی تعریف و تمجید یکسویه از این ساختارها کشانده میشود. در اینجا سعی کردیم به واسطه دادههایی که پایگاه استتیستا از منابع معتبر جهانی فراهم کرده است، تصویری قابل قیاس از شرایط بازنشستگی و صندوقهای بازنشستگی در دیگر کشورها ترسیم کنیم. شرایطی که نشان میدهد پیر شدن جمعیت نه فقط در ایران، بلکه در جهان تبدیل به یک دغدغه شده است.
سهمیه سالهای مورد نیاز برای بازنشستگیکامل بیشتر و بیشتر!
عموما کشورهایی با سطح توسعه یافتگی و امید به زندگی بالا، سهمیه سالهای کاری بیشتری برای بازنشستگی کامل تعیین کردهاند. در این میان اما ایرلند با سن بازنشستگی ۵/۴۲ سال بیشترین حد کفایت بازنشتگی را در جهان به نام خود زده است. سازمان همکاری و توسعه اقتصادی در صفحه ۵۱ کتابچه «حقوق بازنشستگی در یک نگاه» خود به این اشاره کرده است که یک جوان ۲۰ ساله در ایرلند با متوسط کار ۲۸ هفته، در سن ۶۶ سالگی بازنشست کامل میشود؛ چرا که به طور میانگین در هر سال ۴۸ هفته کاریاش محسوب و حق بیمه آن پرداخت میشود و برای بازنشستگی کامل نیاز به پرداخت کامل حق بیمه در ۴۲ و نیم سال کاری دارد که عملا به این واسطه ۴۶ سال به طول میانجامد.
همچنین بازنشستگی کامل در کشورهای سوئد، نروژ، هلند، لوکزامبورگ، ژاپن، ایسلند، فنلاند، دانمارک و کانادا، ۴۰ سال تعریف شده است؛ دقیقا بر همان منطق و رابطهای که هر چه امید به زندگی بالاتر (جمعیت سالخورده بیشتر) باشد، سن بازنشستگی هم بالاتر در نظر گرفته میشود. این وضعیت البته در کشورهایی که سیاستهای سوسیالیستی در تاریخ معاصر خود داشتهاند متفاوت است، در روسیه سن مکفی برای برخورداری از سطح پایه مستمری پنج سال است و در استونی و شیلی به ترتیب ۱۵ و ۲۰ سال. در مورد خاص آفریقای جنوبی شرایط کاملا متفاوت است و هر شخص بالای ۶۰ سال میتواند برای مستمری سالمندی خود اقدام کند، گرچه این هزینه مستمری چندان زیاد نیست و معادل دلاری آن نهایت به ۱۰۰ دلار میرسد. در همین حال این دادهها نشان میدهند حداقل سال کاری برای برخورداری از شرایط بیمه بازنشستگی (کسری از آن) در کشورهای مختلف چقدر متفاوت است. در کشورهایی که سن بازنشستگی کامل پایین است، میزان حداقل تعداد سالهایی که بتوانند واجد شرایط بازنشستگی شوند عملا فرقی با شرایط برخورداری از بازنشستگی کامل ندارد، به طور مثال در روسیه همان پنج سال و در استونی و یونان ۱۵ سال برای
بازنشستگی در نظر گرفته شده است. اما در عموم کشورهای توسعه یافته شرایط بدین صورت نیست. کانادا، دانمارک و لوکزامبورگ به طور مثال هر سه کشور دارای سن بازنشستگی ۴۰ سال هستند اما حداقل تعداد سالهای کاری برای بازنشستگی در این کشورها، ۱۰ سال است. تعداد سالهای لازم برای داشتن حداقل شرایط بازنشستگی در بریتانیا و هلند، یک سال و در کشورهای فنلاند، ایسلند، نروژ و سوئد از پنج سال کمتر است. این نمودارها نشان میدهند شرایط حاکم سیاسی بر نظام اقتصادی هر کشور و سطح توسعهیافتگی و البته حضور و قدرت چانهزنی سندیکاهای کارگری تا چه حد میتواند شرایط بازنشستگی را در کشورهای مختلفی که حتی با هم همسایه هستند، متفاوت کند.
نسبت داراییهای صندوقهای بازنشستگی به تولید ناخالص داخلی
دارایی صندوقهای بازنشستگی چه نسبتی با سرمایه در هر کشور دارد؟ در این نمودار، شمایلی مقایسهای میان داراییهای صندوقهای بازنشتگی نسبت به جیدیپی یا همان تولید ناخالص داخلی چندین کشور اروپایی به تصویر کشیده شده است.
تاثیر سیاستهای اقتصادی حاکم بر کشورهای اروپایی، شرایط صندوقهای بازنشستگی را در این کشورها، حتی در همسایگی هم به شدت متفاوت کرده است. به طور مثل دارایی صندوق بازنشستگی در هلند، تقریبا دو برابر (۱۷۸ درصد) تولید ناخالص داخلی این کشور است. این در حالی است که این نسبت در بلژیک و آلمان به ترتیب ۸/۵ و ۶/۶ تولید ناخالص داخلی است. مشارکت در یک صندوق بازنشستگی در هلند، نه یک انتخاب، بلکه یک تعهد عمومی برای همه ساکنان این کشور است. به همین علت است که رقم داراییهایی این صندوق بیش از هر صندوق بازنشتگی کشوری دیگر در اروپا به چشم میآید. با توجه به جمعیت سالخورده هلند، نظارت بر فعالیت صندوقهای بازنشستگی و سایر بیمهها در این کشور را نهفقط بانک مرکزی هلند، بلکه عموم مردم هم در آن مشارکت دارند. نکته اینجاست که درست به مانند دغدغهها و بحثهایی که نظام سلامت در ایران به راه انداخته، نسبت بودجههای صندوقهای بازنشتگی و بدهی بیمههای درمانی یکی از موضوعات جنجالی فضای عمومی رسانهای در هلند است. پرسش اصلی این است که تا چه زمانی سیستم فعلی قادر به ادامه کار است؟
پس از هلند، صندوقهای بازنشستگی ایسلند با ۱۴۹ درصد، سوئیس با ۱۲۳ درصد و بریتانیا با ۹۷ درصد سهم تولید ناخالص داخلی این کشورها، بیشترین داراییها را به نام خود زدند. در مقابل وضع صندوقهای بازنشتگی در کشورهایی مثل یونان و فرانسه غیرقابل باور است. نسبت دارایی این صندوقها به شاخص تولید ناخالص داخلی این کشورها چیزی حدود ۶دهم درصد (کمتر از یک درصد) است. بر خلاف تصور عمومی نسبت داراییهایی صندوقهای بازنشتگی به شاخص تولید ناخالص داخلی در کشورهای منطقه اسکاندیناوی مانند نروژ و سوئد هم چندان بالا نیست و سهم آنها به ۱۰ درصد نمیرسد.
انگلیسیها باید برای بازنشستگیشان بیشتر پساندازکنند
مستمری و حقوق بازنشستگی تنها سرمایه برای سالهای بعد از بازنشستگی نیست و بسیاری به پسانداز در سالهای اشتغال به کار روی میآورند؛ گزارشها نشان میدهند در کشوری مثل انگلستان هم این پساندازها چقدر میتوانند خانوادهها را از بحرانها بعد از بازنشستگی رها کنند. شرکت بیمهای آویوا پیشبینی کرده است که هر فرد با میانگین ۲۰ سال سن در بریتانیا، باید در حدود ۱۳۰۰ پوند بیشتر در هر سال پسانداز کند تا هنگام بازنشستگی بتواند با پرداختی به اندازه کافی بزرگ و مناسب، استانداردهای زندگی در آن زمان را برای خود فراهم کند. این میزان برای یک فرد ۵۰ ساله و مسنتر در بریتانیا بیش از ۷۴۰۰ پوند در سال است تا بتواند سالهای بازنشستگی خود را که درآمد منظمی دیگر ندارد، بگذراند. این فاصله که به آن فاصله یا همان گپ پسانداز بازنشستگی میگویند؛ سیاهچالهای ۳۱۵ میلیارد پوندی را که برابر با ۱۳ درصد تولید ناخالص داخلی بریتانیا است را پیش روی این کشور قرار داده است. به رغم اینها، فقط ۱۷ درصد مردم در این کشور به طور منظم پولی را برای آینده کنار میگذارند.
فقر بازنشستگی درکدام کشورها بیشتر است؟
آیا تحمل شرایط فقر در دوران بازنشستگی تصویر عمومی در کشور ماست یا این نگرانی در کشورهای دیگر هم وجود دارد؟ در میان کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، ۶/۱۲ درصد افراد بالای ۶۵ سال و مسنتر، در فقر درآمدی نسبی زندگی میکنند؛ درآمدی که به عنوان درآمدی کمتر از نصف متوسط معادل درآمد یک خانواده در نظر گرفته میشود. در میان این کشورها، وضعیت کره جنوبی به شدت متفاوت است، چرا که تقریبا نیمی از افراد مسن و بازنشسته در این کشور در فقر زندگی میکنند. این میزان در استرالیا به نسبت یک نفر در هر سه نفر سالخورده (۵/۳۵) میرسد و در کشورهایی مثل ایالات متحده، ژاپن و ترکیه، حدود ۲۰ درصد افراد بالای ۶۵ سال را دربرمیگیرد. در مقابل هلند که میزان دارایی صندوقهای بازنشستگیاش به نسبت شاخص تولید ناخالص داخلی بیش از باقی کشورهاست، وضعیت بسیار خوبی را پیش روی بازنشستگان و افراد سالخورده جامعه خود نشان میدهد و فقط دو درصد افراد در این جامعه درگیر شرایط فقر در دوران بازنشستگی هستند. با تمام اینها، این دادهها نشان میدهند نمیتوان از دارایی اندک برخی از صندوقهای بازنشستگی کشورها نتیجه گرفت که در تامین مستمری بازنشستگی
دچار مشکل حاد میشوند؛ به طور مثال در این نمودار مشخص است که فرانسه و یونان به ترتیب در حدود ۴ و ۷ درصد صرفا افراد بازنشسته درگیر شرایط فقر دارند. این در حالی است که دارایی صندوقهای بازنشستگی این کشورها نسبت به تولید ناخالص داخلی آنها عدد بسیار ناچیزی است.
هیچکس به فکر بازنشستگی نیست
بازنشستگی در همه جای دنیا، به واسطه افزایش جمعیت، کمبود منابع مالی، بحرانهای مالی و … سختتر از گذشته شده است.
در آمریکا، فدرال رزرو یا همان بانک مرکزی ایالات متحده، نظرسنجیای به سرانجام رسانده است که طبق نتایج آن مشخص شده ۳۱ درصد مردم آمریکا هیچ پساندازی برای بازنشستگی خود ندارد. همچنین نیمی از افراد ۱۸ تا ۲۹ ساله و ۲۸ درصد افراد ۳۰ تا ۴۴ ساله به شرایط اقتصادی بعد از پایان کار خودشان اصلا فکر نکردند؛ اتفاقی که شاید برای قشر جوان خیلی عجیب دانسته نشود ولی شگفتآور اینکه طبق نتایج این نظرسنجی ۱۵ درصد آمریکاییهای بالای ۶۰ سال هم پساندازی برای بازنشستگی ندارند و برنامهشان برای ادامه زندگی با کار تمام وقت یا پاره وقت پس از دوران بازنشستگی تعریف شده است.
اوضاع انگلیسیها بدتر از آمریکاییها
بر اساس تحقیق جدیدی که «مانی ادوایز سرویس» در بریتانیا انجام داده است، تقریبا نیمی از جمعیت بالغ مردم بریتانیا از لحاظ مالی برای هر هزینه قابل توجهی که غیرقابل برنامهریزی است آمادگی لازم را ندارند، به طوری که پس انداز ۴۴درصد مردم کمتر از ۱۰۰پوند است. این بحران اندوخته مالی برای مردم ایرلند شمالی، شدیدتر از دیگر حوزههای بریتانیاست به طوری که ۵۷ درصد مردم عملا پسانداز چشمگیری ندارند. گرچه این آمار صرفا اندوخته افراد بالغ را نشان میدهد، با این حال نمایی است از اندوخته اندک عموم مردم بریتانیا، حتی هنگام بازنشستگی.
خوشبینترین و بدبینترین مردمان به بازنشستگی در کدام کشورها هستند؟
گویا بدبینی به بازنشستگی در حال سرایت به تمام جهان است به طوری که تعداد قابل توجهی از جوانها تصور میکنند هیچ بختی برای بازنشستگی ندارند. بر اساس گزارش «منپاور گروپ» بیش از نیمی از جوانان بین ۱۸ تا ۳۴ سال تصور میکنند که باید تا سن ۶۵ سالگی کار کنند تا رنگ دوران بازنشستگی را ببینند و ۱۲ درصد نیز معتقدند که باید تا زمان مرگشان مجبور به کار هستند و هیچ زمانی دوران بازنشستگی را تجربه نمیکنند. باز هم برخلاف تصور عموم مردم نهایت بدبینی به بازنشستگی، نه مربوط به کشوری درگیر بحران مالی یا در حال توسعه که متعلق به کشور ژاپن است؛ به طوری که ۳۷ درصد جوانان ۱۸ تا ۳۴ ساله این کشور معتقدند که مجبورند تا پایان عمر خود کار کنند و هیچگاه بازنشسته نمیشوند. این میزان بدبینی در چین ۱۸ درصد و در باقی کشورها به مراتب کمتر است. جوانان اسپانیایی بهرغم اینکه در سالهای اخیر کشورشان بحرانهای مالی متفاوتی را از سر گذرانده، از این بابت بسیار خوشبیناند و فقط سه درصد آنها معتقدند که تا زمان مرگشان بازنشسته نمیشوند.
و اما مانعی بزرگ به نام رشد سالخوردهها
شاید تصویر اینکه ژاپنیها نسبت به آینده خود بدبیناند برای مخاطب ایرانی غریب باشد؛ چرا که این کشور توسعه یافته در بسیاری از شاخصهای زندگی در میان کشورهای پیشرفته جهان نیز سرآمد است. شاید با دلیل را در جای دیگری جستوجو کرد؛ جایی که نسبت سالخوردهها به کل جمعیت در سه دهه دیگر تصویر شده است. برآوردها نشان میدهد که در سال ۲۰۵۰ در حدود ۵/۳۶ درصد مردم ژاپن بیش از ۶۵ سال سن دارند. این در حالی است که این نسبت در سال ۲۰۱۰، ۲۳ درصد بوده است. اوضاع در کره جنوبی هم مناسب نیست. در حالی که همین روزها، نیمی از مردم بازنشسته این کشور شرایط فقط را تجربه میکنند، پیشبینی میشود نسبت ۱۱ درصد جمعیت سالخورده این کشور در سال ۲۰۱۰ به حدود ۳۵ درصد در سال ۲۰۵۰ برسد. اسپانیا، ایتالیا، آلمان، فرانسه و بریتانیا هم به ترتیب کشورهای اروپایی درگیر این بحران سالخوردگی خواهند بود. با این حال تصور میشود که بحران سالخوردگی در کشورهای پرجمعیتی چون چین، برزیل و ایالات متحده تبعات به مراتب شدیدتری به بار بیاورد. افزایش کیفیت زندگی و البته بهداشت در کنار افزایش سطح هزینههای زندگی شرایط پیچیدهای را پیش روی کشورهای توسعهیافته و همچنین
کشورهای پرجمعیت گذاشته و این نگرانی عمومی در جهان به وجود آمده است که آیا زمانی بازنشستگی تبدیل به آرزو میشود؟
(منتشر شده در ویژه نامه هفت صبح درباره صندوق های بازنشستگی)