بیاطلاعی حیرتانگیز دانشجوها!
نتایج جالب پژوهش آماری هفت صبح بین دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی در مورد صندوقهای بازنشستگی
احمدرضا نجفی
در این تردیدی نیست که با توجه به مشکلات فعلی صندوقهای بازنشستگی، امروز ما نیازمند بازنگری در قوانین هستیم. اصلاحاتی که هر چه دیرتر اتفاق بیفتد تبعات اجتماعی آن هم بیشتر خواهد شد. پیش نیاز انجام این اصلاحات همراهی جامعه و اقشار مختلف مردم است. سیاستمداران از بیم اینکه پایگاه اجتماعی خود را از دست بدهند حاضر نیستند این اصلاحات را اجرایی کنند. در حالی که اگر اطلاعرسانی درست و شفافی در مورد وضعیت صندوقها صورت گرفته بود الان شاهد هراس سیاستمداران از انجام اصلاحات ریشهای نبودیم. برای اینکه بدانیم تا چه حد افکار عمومی در جریان مشکلات صندوقهای بازنشستگی هستند سراغ دانشجویان رفتیم. قشری که طبعا باید بیشتر از دیگران در جریان مشکلات کشور باشند. یک جامعه آماری کوچک درست کردیم از دانشجویان رشتههای مختلف فنی مهندسی و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی. یعنی رشتههایی که طبعا باید حداقل آشنایی مختصری با مباحث اقتصاد و اجتماعی داشته باشند. پرسشنامهای طراحی کردیم و از آنها ۹ سوال خیلی پیش پا افتاده در مورد صندوقهای بازنشستگی پرسیدیم و در آخر از آنها خواستیم برای حل بحران صندوقهای بازنشستگی راهحلی ارائه بدهند. اکثریت
جامعه آماری در مورد ارائه راهحل که مطلقا هیچ ایدهای نداشتند و سایر سوالات را هم بدون جواب باقی گذاشتند؛ نتایج بامزهای که دستگیرمان شد را بخوانید.
در اولین پرسش از دانشجویان خواستیم تا نام سه صندوق بازنشستگی در کشور را بنویسند. تنها ۳۰ درصد پاسخ دهندگان توانستند به این سوال پاسخ درست بدهند. آنها تنها با نام بردن از صندوق بازنشستگی کشوری، نام صندوق دیگری به ذهنشان نمیرسید. تازه نام صندوق بازنشستگی کشوری را هم خیلی از آنها اشتباه نوشتند. مثلا یک نفر نوشته بود «صندوق رفاه بازنشستگان کشوری» در حالی که خیلی از همین دانشجویان به واسطه دفترچه بیمه درمان خود با سازمان تامین اجتماعی سر و کار دارند اما هیچ کدام از آنها از سازمان تامین اجتماعی که یک صندوق فراگیر به حساب میآید نام نبردند. از آن مهمتر اینکه ۳۰درصد دانشجویان هم این سوال را بدون جواب رها کردند. یکی از دانشجویان هم «بانک رفاه کارگران» را برای ما به عنوان یک صندوق بازنشستگی معرفی کرد!
بیشترین پاسخ درست مربوط تعداد سالهای خدمت تا رسیدن به مرحله بازنشستگی بود که ۸۰ درصد دانشجویان ۳۰ سال را به درستی اشاره کردند اما در مورد سن بازنشستگی باز هم شاهد اشتباهات خندهداری بودیم. دانشجویان اعدادی بین ۵۰ تا ۶۵ سال را سن بازنشستگی در ایران میدانند.
از دانشجویان پرسیدیم آیا میدانید چند نفر اعم از بیمهشدگان اصلی و تبعی و مستمریبگیران تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی به عنوان بزرگترین صندوق بیمهای کشور هستند؟ ۵۰ درصد دانشجویان به درستی به عدد ۴۰ میلیون نفر اشاره کردند اما بعضی ۵، ۱۰ و ۲۰ میلیون نفر را هم وارد پرسشنامه کرده بودند.
سوالی که اکثریت دانشجویان هیچ جوابی برای آن نداشتند این بود که در حال حاضر چند درصد بودجه کشور صرف جبران کسری بودجه صندوقهای بازنشستگی میشود؟ یکی از دانشجویان نوشته بود بین ۳۰ تا ۴۰ درصد اما بقیه هیچ جوابی برای این سوال نداشتند. پاسخ درست این سوال ۱۱٫۷ درصد است.
در کشورهای توسعه یافته متوسط سن بازنشستگی به لحاظ قانونی چقدر است؟ ۳۰ درصد دانشجویان تصورشان این است که در کشورهای دیگر هم مثل ایران شهروندان در سن ۶۰ سالگی بازنشسته میشوند(هرچند در ایران به طور متوسط سن بازنشستگی ۵۲ سال است) اما بقیه لابد به خیال اینکه در کشورهای پیشرفته چون وضع مالی بیشتر است، پس سن بازنشستگی هم کمتر است، عددی بین ۵۰ تا ۵۵ سال را نوشتند. در صورتی که در کشورهای توسعه یافته متناسب با بالا بودن سن امید به زندگی، سن بازنشستگی هم معمولا بالاتر از ۶۰ سال تعیین میشود.
از ۲۵ دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی فقط ۳۰ درصدشان از حداقل حقوق بازنشستگان در کشور باخبر بودند. یک نفر حداقل حقوق بازنشستگی را دو میلیون تومان در ماه ذکر کرده بود.
اغلب دانشجویان در پاسخ به سوالی که در آن از آنها خواستیم راهکاری برای جلوگیری از ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی ارائه دهند، عمدتا از خطر ورشکستگی که بخش قابل توجهی از صندوقهای بازنشستگی را در بر میگیرد بیاطلاع بودند. بعضی رفع مشکلات اقتصادی را راهکار جلوگیری از ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی عنوان کردند. نکته جالب اینکه یکی از دانشجویان نوشته بود اگر اختلاسها کم شود مشکل صندوقهای بازنشستگی حل خواهد شد. دانشجویی دیگر اشتغال بیشتر را راهکار جلوگیری از ورشکستگی صندوقها عنوان کرد اما یکی از دانشجویان با ارائه راهکاری برای سرمایهگذاری صندوقهای بازنشستگی گفت: «بخشی از سرمایه صندوق در تولید سرمایهگذاری شود و بخشی هم در فعالیتهای مالی مثل بورس. ایجاد شفافیت در چرخههای مالی صندوقها.»
میزان حق بیمه برای بیمهشدگان سازمان تامین اجتماعی و صندوق بازنشستگی کشوری چقدر است؟
۷۰درصد دانشجویان پاسخی برای این سوال نداشتند اما یکی از دانشجویان رشته مدیریت مالی دقیقتر پاسخ داد و نوشت: «در کل ٣٠ درصد حقوق کارمند (٢٣درصد حق کارفرما ، ٧ درصد از حقوق کارمند). بعضی دیگر اما ارقامی بین ۷ تا ۱۲ درصد را به عنوان حق بیمه در ایران ذکر کردند. یک دانشجویان رشته حقوق هم این رقم را ۵۰ درصد نوشته است.
سادهترین سوالی که در این پرسشنامه وجود داشت این بود که نام وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی حال حاضر کیست؟ جالب اینکه اکثریت دانشجویانی که کمترین اطلاعی از سایر پرسشها نداشتند به این سوال پاسخ درستی دادند و دکتر علی ربیعی را میشناختند. از کل جامعه آماری ما فقط یک نفر نام وزیر را نمیدانست. دقیقترین پاسخها را یک دانشجوی دوره کارشناسی مدیریت مالی به سوالات داد و کم اطلاعترین عضو این گروه یک دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی بود.
(منتشر شده در ویژه نامه روزنامه هفت صبح درباره صندوق های بازنشستگی)