به وقت پیداشدن برمودایکامران
دکتر قادر باستانی، مدرس و پژوهشگر علوم ارتباطات و رسانه| تاکشوی کامران نجفزاده در شبکه نسیم، اگرچه با اقبال خوب مخاطبان ایرانی به ویژه در فضای مجازی مواجه شده است، اما انتظار میرود پسزمینه سیاسی و ژورنالیستی موفق کامران، سمت و سوی برنامه برمودا را از سرگرمی نوستالژیک به یک هاردتاک داغ جسورانه سوق دهد؛ برنامه ای که جای آن در جدول پخش رسانه ملی واقعا خالی است.
کارهای کامران نجف زاده را از زمانی که نوجوان بود و در روزنامه قلم میزد، دنبال میکنم. او استعداد فوقالعادهای در نویسندگی و برنامهسازی دارد و حیف است که رسانه ملی به همین سبک سرگرمی در شبکه نسیم اکتفا کند. برنامه موفق برمودا، ظرفیت آن را دارد که نبض عمومی را با به چالش کشیدن رویه های موجود در جامعه، در دست بگیرد و از فضای محافظهکاری و محتاطانه به سمت عرصه نقد و نظر حرکت کند. این کار می تواند مخاطب گریزپای ایرانی را پای رسانه ملی بازگرداند و حتی در بلندمدت با روشنگری در باب مسائل اساسی، برای رسانه ملی سرمایه اجتماعی قابل توجه ایجاد کند.
دوران طلایی برنامههای تلویزیونی گفتوگو محور، اواخر دهه 40 میلادی بود. آن زمان تقریبا نیمی از برنامههای روزانه سه شبکه تلویزیونی بزرگ آمریکا را تاکشو تشکیل میداد. بینندگان تلویزیون از چالشهای متنوع به وجد میآمدند و مسحور برنامه می شدند. از دیدگاه هابرماس، مواجهه سوژه و عقلانیت ارتباطی حاصل از تعامل و گفت وگوی بین افراد، باعث ایجاد نوعی رویکرد معرفت شناسانه می شود که در بنیان خود، هرمنوتیکی است و از بستر زبان و گفت وگوی بینالاذهانی و در چارچوب کنش ارتباطی رخ می نماید که نتیجه آن، جلب نظر مخاطب مورد نظر است.
برنامه های گفت وگو محور، باید محلی برای نقد و ارزیابی موضوعات و سؤالها، کنشها و واکنشها در فضای فکری و فرهنگی، یا به تعبیر هابرماس، محلی برای مطرح کردن پرسشهای «حوزه عمومی» باشد. از این جهت، برمودای کامران این فرصت را دارد تا با حضور به موقع و مؤثر، به نیاز کنشگران حوزه عمومی پاسخ دهد و متعاقب آن جایگاه و موقعیت رسانه ملی را ارتقا بخشد. بهره گرفتن از چنین فرصتی، قدرت رسانه را نزد مخاطب و در تقابل با رسانههای رقیب، بالا میبرد و جلب اعتماد عمومی را نیز به همراه دارد.
در ایران، پیوند عمیقی میان حوزه های فرهنگی با سیاست برقرار است، پس هر نوع پرداخت رسانه ای به موضوع های هنری و فرهنگی، به مسائل سیاسی نیز گره می خورد. به هم پیوستگی فرهنگ و سیاست، مستلزم عملکرد مؤثر تلویزیون در مواجهه با موضوعات مورد بحث در جامعه، از طریق توجه به مقوله ارتباطات سیاسی در پیگیری اهداف رسانه ای است. کامران نجف زاده استعداد و توان آن را دارد که با روش و شیوه پرداخت خود، ابتکار عمل و خلاقیت را به کار بگیرد تا باعث پیشبرد گفت وگو و روشنشدن نکتهها و لایههای پنهان مباحث شود. البته دستیابی به واقعیتها و زوایای پنهان ماجرا نباید وسیله ای برای عبور از معیارهای حرفه ای و اخلاقی رسانه باشد.
مخاطب به دنبال شفافیت است. شفافیت و روشنگری، در برنامه برمودا را می توان بدون عبور از ارزشهای اخلاقی و با اتکا بر مهارت های روزنامه نگاری ارائه داد. این مهارت ها، از تحقیق و استخراج منابع متعدد تا تهیه یک سناریوی دقیق برای پیش بردن گفت وگو را شامل می شود.
در صداوسیما به ویژه در حوزه سیاست، نگاه یکسان و همسطح نسبت به چهره ها و گروه های سیاسی وجود ندارد. این نگاه ناهمسان، ممکن است به گونه ای باشد که در دعوت میهمانان به برنامه، مواجهه با افراد و گروه ها با رویکردهای متفاوت صورت گیرد؛ به شکلی که شائبه جانبداری از شخص یا گروه های خاصی را تقویت کند. رعایت نکردن جوانب گفت وگو، اعتماد و اطمینان میهمانان و متعاقب آن مخاطبان را خدشه دار می کند. در چنین شرایطی وضعیت آرمانی گفت وگو و کنش ارتباطی دچار خلل می شود و نتیجه معکوس به بار میآورد. باز به تعبیر هابرماس، در این شرایط منافع شخصی بدون توجه به طرفین گفت وگو، ارجحیت پیدا کرده و روند گفت وگو از مسیر خود منحرف خواهد شد. مخاطبان برمودا از یک طیف فکری نیستند و انتظارات متفاوتی دارند؛ بنابراین این نوع نگاه ناهمسان با واکنش منفی و البته به رویگردانی مخاطبان منجر می شود.
بسط و گسترش فرهنگ گفت وگو و ترویج آن در سطوح مختلف جامعه، نتایج مثبت و قابل توجهی به همراه خواهد داشت. در جامعهای که به تحمل نظرات و دیدگاههای مخالف عادت ندارد، متقاعدسازی عمومی با دشواری روبرو است. عدم تعصب روی باورها و نگرشهای خودی، در بستر تبادل اندیشه و گفت وگو، تحمل اندیشههای متفاوت و باورهای گوناگون را تسهیل می کند. در یک جامعه همواره تنوع دیدگاه وجود دارد و توجه به این گوناگونی در نگرشها و امکان طرح آن در رسانه، اعتبار و اعتماد را به همراه میآورد.
تأکید بر کنارگذاشتن خطوط قرمز سختگیرانه، به معنای خنثی بودن و انفعال نیست. وقتی از معیارهای حرفهای، در برنامه برمودا سخن گفته میشود، اشاره به تمامی شاخصها، ملزومات و تکنیکهایی است که اقناع و پذیرش این گونه گفت وگوها را نزد مخاطب موجب می شود. بازتاب مطلوب برمودا و اقناع مخاطبان نخبه، که به نوعی مرجع فکری برای سایر طبقات اجتماعی محسوب می شوند، می تواند اقناع مخاطب عمومی را تسهیل کند.
در رسانهای فراگیر، مانند صداوسیما که مخاطب انبوه با انتظارات متفاوت وجود دارد، تاکشوی کامران فرصت بزرگی است که بتوان حسب انتظار و خواست عمومی، به موضوعات روز افکار عمومی پاسخ داد. با درک منافع ملی در رسانه، نقشآفرینی مضاعف کامران نجفزاده در تاکشوی برمودا، اعتماد عمومی را نسبت به رسانه ملی تقویت میکند و بخشی از قدرت نرم دولت ـ ملت به منصه ظهور میرسد.